بالاخره بعد از سه سال مستند The Cove را پیدا کردم و دیدم (+، +، + و +). این مستند اسکار بهترین مستند سال 2010 (سال 2009 اکران شده) را گرفته است و درباره کشتار دلفینها در ژاپن است. سالانه 23000 دلفین در ژاپن صید میشوند، آن هم به روشی وحشیانه که تا فیلم را نبینید باورتان نمیشود. این فیلم را سال 2007 مخفیانه و با هزار ماجرای عجیب و غریب گرفتهاند. کارگردان فیلم یکی از عکاسان نشنال جئوگرافیک است و آدم از امکانات فنی این تیم و وسایلی که مخصوص این کار طراحی کردهاند دهانش باز میماند! هنوز حالم بد است از آن دریای قرمز و از آن حال و هوای ماهیگیرها و بیحسیشان نسبت به کاری که میکردند …
یک مستند جالب دیگر هم این روزها دیدهام. یک فیلمی به اسم Waste Land که درباره کار یک هنرمند برزیلی است (+، + و +). این هنرمند سراغ آدمهایی میرود که در زمینهای دفن زبالههای ریودوژانیرو دنبال زبالههای بازیافتی میگردند و جمع میکنند و میفروشند. این آقا با کمک چند تا از این آدمها شروع به ساخت پرترههایی بزرگ با استفاده از زبالهها میکنند. فیلم ماجرای ساخته شدن این تابلوها، به نمایش گذاشتنشان در سراسر دنیا، فروششان، زندگی آدمهایی که اینها را ساختهاند و تغییراتی است که موفق میشوند بعد از این کار در روند زندگیشان بدهند.
این دو تا فیلم هم حال آدم را خراب میکنند و هم خوب. از یک طرف آن کشتار وحشیانه و آن سرزمین پر از زباله بی در و پیکر و آدمهایی با آن همه مشکل و از طرف دیگر آدمهایی که باعث تغییر شدهاند، آدمهایی که در زندگیشان به یک دردی خوردهاند. اصلا این به درد خوردن چیز مهم و مغزمشغول کنی است در این زندگی …
دستهبندی شده در: مغز مشغولیهای شخصی, مغزمشغولیهای سبز (محیطزیستی)