امروز مطلبي تحت
عنوان ” کاش
تصمیم گیران ما سرخ پوست بودند ” توسط خانم
مرضيه ناظري خبرنگار فعال ايسنا در خراسان نوشته شده توجهم را جلب كرد. توصيه مي
كنم شما هم اين مطلب را بخوانيد.
از قرار معلوم
طرحهاي بلند پروازانه و شايد رؤيايي كه قبلا هم ارايه شده و پس از بررسي هاي اوليه
امكان انجام آنها عملي تشخيص داده نشده مجددا مطرح شده است از جمله اين طرحها مي
توان به چند طرح مشابه از قبيل طرح ايرانرود (طرح اتصال درياي خزر
به خليج فارس)، طرح ايجاد کانال کشتيراني از طريق ايجاد شکاف در
کوه البرز، طرح احداث کانال لوت و طرح احداث درياچه هايي بين
درياي خزر و خليج فارس اشاره كرد كه در
سال هاي گذشته هم مطرح بوده است. اخيرا هم برخي از صاحب
نظران يا صاحب منصبان طرح اتصال درياچه خزر به خليج فارس و انتقال آب به مناطقي از
کوير مرکزي کشور در قالب ايجاد سه يا چهار درياچه مصنوعي در
فرورفتگي هاي طبيعي موجود از جمله حوض سلطان، درياچه نمك، دشت كوير ،هامون و
جازموريان مطرح كرده اند و در كنار آن چه رؤياهايي در سر پرورانده اند آنچنانكه با
انتقال آب، کوير مرکزي ايران را به يکي از زيباترين نقاط دنيا تبديل کنند،
بارندگي را در كوير مركزي افزايش دهند و در آنجا درياچه دائمي داشته باشند و…..
مي توانيد آنها را در لينك هاي سايت معرفي شده در بالا ببينيد.
بايد گفت اولا اگر
قرار بود با آوردن آب در كوير مركزي ايران بارندگي ايجاد شود كه نواحي ساحلي جنوب
كشور در كنار درياي بزرگ عمان و خليج فارس بايد سرسبز و پر از جنگلهاي زيبا مثل شمال كشور داشتند در
حاليكه بدليل بارندگي كم در رديف مناطق بياباني قرار دارند. براي ايجاد باران بايد
شرايط ديگري هم فراهم باشد تا هوا بتواند صعود كند و بارندگي ايجاد كند. به دليل نبودن
شرايط لازم حتي در روي درياها هم از نظر شرايط اقليمي بيابان وجود دارد.
ثانيا چقدر آب و با چه هزينه اي از خليج فارس
بايد به كوير مركزي ايران پمپاژ شود تا بتواند تبخير 3 تا 4 هزار ميليمتري اين نواحي را جبران كرده و
آبي هم در اين كفه هاي كويري ماندگار شود. اگر گذرتان در اسفند يا اوايل فروردين
بعضي از سالهاي مرطوب به دشت كوير افتاده باشد اين منطقه بصورت دريايي پرآب جلوه
مي كند كه تنها در فاصله اي بسيار كم چيزي جز يك كفه نمكي از آن باقي نمي ماند.
دشت كوير
آيا بهتر نيست اين فكرها و ايده ها را براي
نجات آنچه داريم بكار ببنديم تا آنها را از دست ندهيم. وضعيت اسفناك درياچه اروميه، روزهاي
فلاكت بار زاينده رود، تبديل شدن رودخانه
ها و حتي سواحل درياها به زباله دانهاي صنعتي و مراكز فاضلاب، كاهش سطح
جنگلها و سير قهقرايي مراتع فرسوده ي كشور ، از بين رفتن صدها گونه مختلف گياهي و جانوري، فرسايش نگران كننده خاك و بهره برداري
بيروبه از زمين و آب، شوره زارهای گسترده تر و سيلابهاي شديدتر، طوفانهاي
گرد و غبار، راندمان كم آبياري و توليد و …… و در يك كلام بايد گفت شما را به
خدا اگر مي توانيد كاري كنيد كه همين درياچه ها و تالاب آبدار داخلي كشور خشك
نشود، ايجاد درياچه جديد و اتصال خليج
فارس به درياي خزر پيشكشتان.
درياچه مهارلو
درياچه اروميه