سفر به قلب خاطره ها به روایت تصویر !

من و سرزمینم….

 
 دستي كه سالها در تمناي سنگ است...
 
مادربزرگم مدتها بود که از من خواسته بود  که او را به زادگاهش ببرم تا خاطراتش را مرور کند
خاطراتی که بارها برایم تعریف کرده بود و من بعد از هر بار شنیدن بیشتر مشتاق میشدم از نزدیک آنجا را ببینم و لمس کنم .
سالها پیش برادر مادربزرگم که آن زمان پنج سال بیشتر نداشته به علتی نامعلوم فوت میکند و…….

Posted in: دسته‌بندی نشده Filed under: