ایران کشوری باستانی با تاریخ کهن که شاید بزرگترین و اولین مهدگاه تمدن،دین،علم،دانش،فرهنگ و تاریخ بشری در جهان می باشد که در طول هزاران سال بر اثر عوامل طبیعی و انسانی صاحب کهن ترین میراثهای طبیعی ، تاریخی و فرهنگی شده ایم که بسیاری از این میراثها از نظر سازمانهای و نهاد های جهانی و بین المللی منحصر بفرد می باشند با توجه به اینکه برای خلق واحیای این میراث ها هزاران سال زمان لازم است و انسانهای زیادی جانشان را برای آفرینش و نگهداری این میراث ها فدا کرده اند.
نوروز و جشن نوروز دو میراث یکی طبیعی و دیگری فرهنگی
در اینجا می خواهم به دو میراثی اشاره کنم یکی از آنها فرهنگی است و فقط منحصر بفرد برای ما ایرانیان است که را آن از نیاکان خود به ارث برده ایم که همان مراسم و آیین بزرگداشت جشن نوروز است و خوشبختانه میراثی دیگری که نیاکانمان برای ما به ارث گذشته اند همان میراثهای طبیعی هستند که این میراثهای طبیعی شامل محیط زیست و منابع طبیعی بکر و سالمی است که سراسر کشور گسترده است.
از عهد باستان تا کنون در تقویم سالانه کشور ایران روزهای مناسبتی و جشن های مختلف فرهنگی زیادی وجود دارند که منشا و نام گذاری این روزها و جشنها به مناسبت های خاص و رخ دادهای عوامل طبیعی مرتبط می باشد مانند عید نوروز یا جشن نوروز که که یکی از عوامل پیدایش آن بمناسبت گردش انتقالی زمین به دور خورشید وبیداری طبیعت است و در ادامه آن روز سیزده بدر(یا همان روز طبیعت)و جشنهای تیرگان، مهرگان و یلدا و یا جشن درختکاری که همگی از جنس جشنهای ایرانی و به طریقی برای بزرگداشت طبیعت هستند.
در آستانه سیزدهمین روز از سال جدید هستیم آخرین روز پر خاطره از پایان تعطیلات نوروزی که برای هر هموطن ایرانی مخصوصا کودکان و نوجوانان سرشار از شادی و تجربیات گوناگون می باشد. روز سیزده بدر که به تعداد سالهای سن هر نفری ایرانی این روز تکرار شده است و پر از تجربه و خاطراتیست که همیشه در ذهن ما نقش بسته است.
در چند دهه اخیر متاسفانه اتفاق بدی برای میراثهای طبیعی در حال افتادن است و بر عکس آنکه هرچه میراث فرهنگی مان مانند آیین جشنها و مراسمهای نوروزی متحول و به روز رسانی شده است متاسفانه تخریب میراثهای طبیعی مانند محیط زیست و منابع طبیعی بسیار شدت گرفته است.
همانطوریکه اشاره شد میراث طبیعی ما که همان محیط زیست و منابع هستند چند سالی است مورد کم لطفی و بی مهری بعضی از ما قرار گرفته و از آن بدتر این تخریب و صدمات زمانی بیشتر می شود که ما در حال برگزاری میراث فرهنگی مانند جشن نوروز هستیم که خودش الهام گرفته از طبیعت است و از همه بدتر و غم انگیز تر در روز سیزده بدر خودمانیست که در چند سال اخیر نامش را به نام“ روز طبیعت” تغییر داده اند و این تخریب در این روز بقدری شتاب می گیرد که همه فعالان محیط زیست کشور از به کار بردن نام “روز طبیعت”برای این روز دلخور هستند .
سیزده بدر
همانطوریکه اشاره شد در تاریخ رسمی کشورمان و از زمان ایران باستان تا حال حاضر هر وقتی سیزدهمین روز از سال جدید فرا می رسیده توسط ایرانیان به مناسبت پایان جشن نوروز جشن مراسم ویژه ای در دامان طبیعت برگزار می شده و روز طبیعت یا همان سیزده بدر خودمانی یک روز معمولی در تقویم کشور نیست بلکه روزیست که برای برگزاری مراسمش دو نظریه وجود دارد که عده ای بنا به عقده بعضی از افراد خرافاتی، روزی نحس و نامیمون است که برای بر طرف کردن این نحس و بدی باید همگی افراد خانوده های ایرانی به دامن طبیعت بروند و با شادی و پاکوبی این نحسی را از زندگی خود به در کنند ولی عده دیگر به نحس بودن هیچ اعتقادی ندارند بلکه حضور در طبیعت در این روز نوعی عبادت و شکر گزاری از لطف خداوند است.
به یاد می آورم در دوران کودکی و نوجوانی که ساکن روستا بودم با توجه به اینکه در آن سالها بنا به شرایط کاری سرپرست خانواده که اکثر کشاورز بودند ما بخش زیادی از ایام سال را در دشت و صحرا سپری می کردیم ولی چقدر در دلمان برای آمدن روز سیزده بدر لحظه شماری می کردیم چون می دانستم آخرین روز شادی تعطیلات نوروزی در راه است و قرار است در روز سیزده بدر به همراه همسن و سالان و بزرگترها و اقوامی که از شهرهای دیگر میهمانان ما بودند بدون امر نهی های والدین و با بازیگوشی و شیطنهای کودکانه در خارج از منزل و به دامان طبیعت پناه ببریم و نحسی و بدیهای یک ساله را در این روز از تن و زندگی خود بیرون کنیم و وای به حالمان اگر روز سیزده بدر بارانی بود.
راستی در آن سالها که از این”پدیده تغییرات اقلیم” خبری نبود و اگر روز سیزده بدر بارانی می شد میزان شدت بارش باران بقدری زیاد بود که همه افراد روستا مجبور می شدند در خانه های خود بمانند. بارانهای سیل آسایی که گویی در اثر رعد و برق شکم آسمان پاره می شد و آب باران همچون سول گازی بر روی زمین فرو می ریخت(نام محلی وسیله مانند ناودانی است که وظیفه اش هدایت آب باران از پشت بام به جوی ها و کانالهای آب می باشد) باران از آسمان سرازیر بود و چقدر برای ما کشاورزان این باراش باران نعمت بخش بود.
اگر در گذشته مادران و پدران ما، سبزه های نوروزی خود را در این روز به صحرا می بردند و برای احترام به زمین و گیاه، آن را در آغوش زمین می کاشته اند، امروزه ما آن را به سوی یکدیگر پرتاب می کنیم و تکه تکه اش می کنیم.
سیزده بدرِ پیشینیان ما، روزی برای ستایش و دعا برای طلب باران فراوان در سال پیشرو و برای گرامیداشت و پاکیزگی طبیعت و مظاهر آن و زیست بوم مقدس آنان بوده است. در حالیکه امروزه روز ویرانی و تباهی طبیعت است!
تهیه مطلب: توسط حسین عبیری گلپایگانی فعال محیط زیست