خانم دکتر, من حزب باد نیستم

بانوی اول محیط زیست؛ من حزب باد نیستم .من از حزب شما هستم .من نیک میدانم در تلاش مستمر برای اعتلای نام محیط زیست هستید، من از حزبی هستم که دوست دارم شهری داشته باشم که بدون باد هم بتوان در آن زندگی کرد .من از همین نسلی هستم که واقعیت ها را از مجرای چشم های خود میبیند نه به استناد آمارو گزارشی که حتی برای خود نویسندگان آن نامفهوم وگنگ است.

آلودگی هوا ایستگاه سنجش نمیخواهد .شاخص آلودگی چشمانی است که میسوزد.قلبی است که به تپش میافتد،ریه هائی است که اکسیژن کم میآورد.خانم سبز وطن، من حزب باد نیستم ،من هم در گروه شما فریاد میزنم ، من هم مثل همه این مردمان شهر نتیجه را میخواهم .هوای تمیز میخواهم .سواد این را ندارم ببینم فلان جریان زورش زیاد است و فلان لابی باعث فلان کار شده است و فلان چیز در رفته تا فلان عامل اثر کند تا شهر من کثیف شود .خانم آرزوهای بر باد رفته، مهم این است اثر بگذاریم.تا ناممان بر تارک قلبهای مردمان سرزمینمان تا ابد بدرخشد .اگر نمیشود . اگر نمیگذارند.اگر لابی های آنها کارساز تر است ،فریاد برآرید، تلاش مضاعف کنید، شما هم لابی بزنید ، برج های غرب تهران زمانی سر به آستان آسمان سائید که شما در شورای شهر بودید.اکنون که دولت از جنس خود شماست، با شما هم فکر است، به ایشان بگویید زیر ساخت های حمل و نقل شهری اگر خوب پیاده شود دیگر نیازی نیست هر فرد بایک ماشین تک سرنشین در خیابانها راه بیافتد.اگر زیر ساخت درست باشد لازم نیست پای من لای  دوچرخه ام و سپر خودروها بشکند.زیر ساخت اگر درست باشد شهر من بدون باد هم تمیز میماند و اگر نشد عطایش را به لقایش ببخشید.شاید با این کار نام و یادتان بیشتر در اذهان مردم باقی بماند.

مطالب مرتبط:

مرگ خاموش در پایتخت

شهری بر فراز دود

خانه مرگ همین نزدیکی است

Posted in: دسته‌بندی نشده