در سالهای اخیر اقدامات و تلاشهای گستردهای برای رشد اقتصادی استان لُرستان انجام شده اما آنچه که امروز میتوانیم در میان آمارها و نتایج به دست آمده مشاهده کنیم بالا رفتن نرخ بیکاری در بین اقشار مختلف جامعه در پی تعطیل شدن صنایع و کارخانجات قدیمی لُرستان است. شوربختانه با اینکه لُرستان یکی از استانهای غنی در نیروی متخصص کار و داشتن سرمایه طبیعی و اکولوژیکی است اما به دلیل سیاستگذاریهای معکوس در اجرای پروژههای اقتصادی، در نظر نگرفتن توان زیستی سرزمین و عملکرد شتابزده، نه تنها سرمایههای طبیعی خود را در سراشیبی نابودی قرار داده است بلکه امروز شاهد مهاجرت نیروهای جوان و جویای کار لُرستان به سایر استانها نیز هستیم. این زنگ هشداری است که برای متولیان امر از مدتها پیش به صدا در آمده و اگر در سیاستهای اقتصادی مرتبط با این استان یک بازنگری کلی و البته کارشناسانه صورت نگیرد به زودی تمام سرمایههای لُرستان صفر خواهد شد.
اما در این بین اقتصاد سبز تنها راهبرد خردمندانهای است که میتواند لرستان را به یکی از استانهای با ثبات در امور اقتصادی- اجتماعی برساند. راهبردی خردمندانهای که در تمامی این سالها بدان بیتوجهی شده است. همان طور که میدانید پایداری در امور اقتصادی sustain به معنای حیات، زنده نگه داشتن، استمرار و آنچه که میتواند در آینده تداوم داشته باشد است و این در حالی است که سیاستهای اقتصادی در لُرستان دقیقا عکس این مفهوم پیاده شده و ما امروز شاهد تخریب منابع طبیعی، تعطیل شدن صنایع و کمرنگ شدن امید به آینده در جامعه هستیم. در این بین رویکرد اقتصاد سبز، راهبرد نجاتبخشی است که میتواند مرهمی بر زخمهای کهنهی لُرستان باشد و آیندهای روشن را نیز برای نسل حاضر تضمین کند. در جهان امروز تأثیر متقابل اقتصاد و محیطزیست بر یکدیگر به واقعیتی غیرقابل انکار تبدیل شده و غفلت از هر کدام به ناپایداری توسعه و سقوط عوامل اقتصادی منجر خواهد شد.
اهمیت این راهبرد به گونهای که هر تصمیم اقتصادی مستقیماً بر محیطزیست تأثیر میگذارد و سیاستهای محیطزیستی نیز اقتصاد را متأثر می کند. در نهایت میتوان چنین گفت که اقتصاد سبز یعنی اقتصادی که توانایی بازسازی خود را به صورت پایدار داشته باشد و این همان رویکردی که در استان لُرستان نادیده گرفته می شود. در حقیقت وارد کردن ملاحظات محیطزیستی در سبد راهبردهای اقتصادی راه را بر مخاطرات اقلیمی بسته و از سوی دیگر هر اقدام اقتصادی نیز بر اساس توان اکولوژیک همان منطقه صورت میگیرد.
در کلام آخر، حرکت به سمت پیادهسازی برنامههای اقتصاد سبز، توسعهی پایدار و برنامه جامع آمایش سرزمین با کمک کارشناسان محیطزیست و اقتصاد میتوان به بازگشت صنایع تعطیل شده، توسعهی صنعت گردشگری و نگهداشت سرمایههای زیستی و جوان استان لُرستان امید داشت، به شرط آنکه بیش از این زمان را در اختیار برنامههای غیرمرتبط با توان اکولوژیکی لُرستان قرار ندهیم. مسئولین استان آگاه باشند که لُرستان با جمع کردن صنایع و برنامههای غیر مرتبط با توان زیستیاش هرگز پیشرفت نخواهد کرد؛ این حقیقتی است که نمیتوان با آن جنگید.