به بهانه سیل ماه گذشته در تهران بزرگ، نگارنده به همراه آقایان سید اویس ترابی هیدرولوژیست و احمد حکیمیپور عضور شورای شهر تهران در گفتگویی مشترک با روزنامه آرمان شرکت کرده است که شرح آن در زیر بازانتشار میشود:
روزنامه آرمان: تاکنون گمان میشد مهمترین حادثه طبیعی که تهران را تهدید میکند زلزله است اما یافتههای جدید نشان میدهد سیلهای مکرر تهدید ۱۰ ساله تهران به حساب میآید. البته شاید سیل آن هم از نوعی که ماه گذشته تهرانیها را دچار حادثه کرد و خسارتهای زیادی برجای گذاشت چندان هم حادثهای طبیعی محسوب نشود. واقعیت این است که دستکاریهای انسان در طبیعت زمینهساز تشدید سیل اخیر شده است.
وقوع سیل تهران در هفتههای اخیر باعث فوت ۱۸نفر از هممیهنان، مفقودشدن عدهای از افراد و بروز خسارتهای جانی و مالی در شهر تهران و روستاهای اطراف این کلانشهر را به دنبال داشت. سیل ۲۸ تیر در شرایطی به وقوع پیوست که بسیاری از افراد روز تعطیل خود را برای استراحت و تفریح در کنار دشت و رودخانه انتخاب کرده بودند اما غافل از اینکه نه تنها طوفان و بهدنبال آن سیلی در کمین است بلکه به دلیل عدم برنامهریزیهای کارشناسی نمیتوان از شدت و حدت حادثه کاست. این درحالی است که چگونگی مدیریت بحران و نحوه حضور در آن شرایط بحرانی جای تامل داشت. آن هم به این دلیل که نهتنها دستگاهی در این زمینه نتوانست در عملکرد خود نمره قابل قبولی کسب کند بلکه این سیل خود هشداردهنده افزایش حوادث طبیعی بهدلیل دستکاری طبیعت است.
سیلهای مکرر، تهدید ۱۰سال آینده تهران
حالا بعد از فروکش کردن تب سیل و شانه خالی کردن سازمانها از زیر بار مسئولیت این امر خطیر هماکنون کارشناسان امر این بینش را کسب کردهاند که وقوع سیل بهدلیل تغییر کاربری زمین و افزایش ساختوسازها اعمال شده که در آینده نزدیک با افزایش وقوع چنین بحرانهایی به دلیل شرایط جوی مواجه خواهیم بود. یک متخصص هیدرولیک میگوید: با توسعه مناطق شهری و تجاوز آنها به حریم رودخانهها و آبراههها، سیلابهای شهری نیز افزایش یافته است. سیلاب استانهای گلستان، مازندران، گیلان، خوزستان، سیستان و بلوچستان و قم نمونههای بارزی از خسارات سیلاب در ایران است.
سید اویس ترابی با بیان اینکه دستکاری انسان در طبیعت را عامل خسارتهای ناشی از سیل میداند، میافزاید: وقوع سیل یک جریان طبیعی محیطی است اما در برخی موارد افرادی برای تصرف زمین اقدام به درختکاری در بستر رودخانه میکنند که در این صورت وقتی سیلی رخ میدهد درختان موجود در بستر را میشکند و چون شیب کوهستان نیز زیاد است سنگها و تنههای درختان در آب روان میشوند. او تجمع تنه درختان و سنگها در مقاطع تنگ رودخانه مانند آبروها و تونلها را باعث انسداد جریان میداند و میگوید: در این حالت آب در پشت آنها جمع میشود، با افزایش نیروی آب جمع شده در پشت این انسداد، پدیده شکست سد و رها شدن جریان مسدود شده به همراه قطعات واریزهای همراه آن را شاهد خواهیم بود.
در این حالت شکست انسداد جریان، دبی سیل چند برابر میشود، در واقع بزرگی سیل در حدود سه تا چهار برابر افزایش مییابد. ترابی اما به خرابیهای رودخانه کن نیز اشاره میکند و علت طغیان خسارت بار رودخانه کن را جریان واریزهای میداند و تاکید میکند: رودخانه کن در سال ۷۴ نیز طغیان کرده بود که آن هم جریان واریزهای بود که موجب تخریب امامزاده داوود شده بود، بنابراین رودخانه کن در سابقه تاریخی خود تاکنون چندینبار این تجربه را داشته، در واقع این طبیعت این رودخانه است.
او میگوید: اما بحث دیگری هم هست و اینکه گاهی جریان واریزهای نتیجه دستکاری مستقیم شهروندان در حوزه آبریز است که در سیل اخیر رودخانه کن درصد بالایی از آن علت دخالت انسان در طبیعت بوده است، اینکه باغداران اقدام به کاشت درخت در بستر رودخانه کرده بودند. ترابی ادامه میدهد : به نظر میرسد بسیاری در تهران با طبیعت قهر کردهاند، حدود ۱۵رودخانه مانند کن، درکه، فرحزاد، دارآباد، دربند و … در تهران وجود داشته است که تمام آنها کانالیزه و منحرف شدهاند. بنابراین فراموش کردهایم که طبیعت رفتاری رودخانه چگونه است، همانگونه که فراموش کردهایم که برای آرامش روان اجتماعی خود به این پهنههای طبیعی نیازمندیم، از پتانسیلهای خطر طغیان آب نیز غافل شدهایم. ایرنا نوشت؛ ترابی درباره میزان تخریب سیل کن به محیط زیست گفت: نمیتوان گفت که تخریبی بر محیط زیست داشته است چون این خود فعالیت طبیعی محیط زیست است، عکسالعمل محیط زیست به دستکاریهای بشر است برعکس تصوری اشتباهی که داشتهاند سیل یک بلاست، اینطور نیست بلکه یک فعالیت دینامیک محیط زیست است مانند خشکسالی که باید باشد.
کاهش پوشش گیاهی و افزایش خطر وقوع سیل
یک کارشناس محیط زیست به «آرمان» میگوید: دامنههای کوهها به دلیل اشراف به سکونتگاههای شهری حوزه آبخیز شهری نام دارد. هومان خاکپور میافزاید: بارش شدید باران باعث هدایت حجم روانآبها به سمت شهرها میشود. در واقع هرچه حجم این روان آبها افزایش مییابد ریسک وقوع سیل خسارت و تخریب اموال عمومی را افزایش میدهد.
او تاکید میکند: در سالهای اخیر بهدلیل تخریب و کاهش پوشش گیاهی در اراضی کمتر شاهد روان آبها بودیم و به نسبت میزان آب کمتری در سفرههای آب زیرزمینی نفوذ میکند. در اصل این نارسایی به این دلیل است که آب در رودخانهها و سفرههای زیرزمینی در قالب قناتها و چشمههایی که عموما آب شرب شهرها را در گذشته تامین میکرده است ناشی از همین پوشش گیاهی در دامنه اطراف شهری را در پی دارد.
خاکپور تصریح میکند: هماکنون بهدلیل کاهش پوشش گیاهی در اطراف شهرها بسیاری از تغییر کاربریها در قالب ساختوسازها انجام شده است که در نتیجه باعث از بین رفتن اراضی کشاورزی و عدم نفوذ آب به زمین شده است. در واقع اکنون وارد دوران ترسالی تهران شدهایم و به این ترتیب تا ۱۰ سال آینده شاهد سیلابهای بیشتری هم خواهیم بود. به گفته او تغییر کاربریها در دامنه اطراف شهر باعث تخریب پوشش گیاهی شده است که این امر باعث افزایش ریسک وقوع سیل شده است، ساختوساز در حریم و بستر رودخانه نیز سبب تنگی مسیر و افزایش شدت و قدرت تخریب سیلاب میشود.
زنگ خطر مدیریت بحران کشور به صدا درآمد
یک عضو شورای شهر تهران در باره اقدامات و تمهیدات اندیشیده شده در زمینه کاهش وقوع سیل به «آرمان» میگوید: در واقع مسأله توجه به پوشش گیاهی به سازمان جنگلها و مراتع و سازمان آبخیزداری کشور مربوط میشود اما بنابر وظایف شهرداری و شورای شهر میتواند با حفاظت از باغات و فضای سبز درونشهری در کاهش وقوع سیل ثمربخش باشد.
احمد حکیمیپور میافزاید: تغییر کاربری و کاهش فضای سبز باعث بروز خشکسالی و بیابان در شهرها و در نهایت منجر به عدم هدایت روانآب و عدم جذب در زمین و وقوع سیل میشود. به گفته او در بحرانهای اخیر شاهد عدم فعالیت ثمربخش از سوی مدیریت بحران و دیگر سازمانهای ذیربط هستیم، با توجه به فعالیت ضعیف این نهاد و افزایش بحرانهای جوی بهدلیل وقوع بحرانها شاهد نارساییهایی در این زمینه هستیم.
حکیمیپور در ادامه میگوید: شهرداری و شورای شهر در زمینه محافظت از منابع طبیعی و فضای سبز تمهیدات لازم را اندیشیده است اما فعالیتهای ثمربخش در این زمینه باید همراهی دیگر سازمانها را در پی داشته باشد تا به این ترتیب بتوان شاهد کاهش صدمات و لطمات به طبیعت و در نتیجه کاهش حوادث طبیعی در کشور را شاهد بود.