دیده بان حقوق حیوانات: ۹۰ درصد حیات وحش ایران در ۳ دهه گذشته از بین رفته است. دوره خشکسالی ۳۰ ساله در پیش است، این یعنی وضعیت زیستگاهها و بطور کلی محیط زیست ما بدتر از قبل خواهد شد. قطار توسعه ناپایدار مجال ایستادن ندارد، طرح های طبیعت ستیزانه همچنان در زیستگاههای حیات وحش ما مجوز می گیرند. ۱۱۶ محیط بان در ۴ دهه گذشته به دست شکارچی ها کشته شده اند و تعداد بسیار زیادی مجروح و زندانی شده اند، عده ای نیز در صف اعدام قرار دارند. سازمان محیط زیست با مشکل کمبود بودجه، محیط بان و تجهیزات محیط بانی روبرو است.
از دیگر سو تجهیزات شکار هر روز مرگ آورتر می شوند. تفنگ ها دقیق تر شده و خودرو های شکارچیان گران تر می شود. در این میان شکارچیانی که تا دیروز کل و بز را به شکل کبابی بر سیخ و آبگوشتی در دیگ می دیدند امروز با کلاس شده و حیات وحش را به شکل دلار و یورو می بینند. اگر تا دیروز چشیدن مزه گوشت شکار محدود به سفره خود و آشنایانشان می شد، امروز به فرنگ می روند و برای کشتن آن ۱۰ درصد تتمه حیات وحش ایران مشتری جذب می کنند.
در این شرایط سازمان حفاظت از محیط زیست ما هنوز نمی داند باید مجوز شکار را لغو کند یا نکند. هنوز نمی داند می تواند از پس ممنوعیت شکار بر آید یا نه. حتی عده ای از حامیان محیط زیست هم در برابر اعتراض به شکارچیان هشدار می دهند که: هیس، کمی آرام تر، مبادا شکارچیان محترم ناراحت شوند!
بیایید نگاهی به آینده داشته باشیم، آینده ای نه چندان دور. بی شک با ادامه روند فعلی آن ۱۰ درصد باقیمانده نیز نابود خواهد شد. فرقی نمی کند باقیمانده حیات وحش ایران در ۱۰ سال آینده نابود شود یا کمی دیرتر. اگر قرار است دیر یا زود همین اندک باقیمانده میراث طبیعی ما نیز نابود شود پس دیگر چه کاری است که این همه بودجه و هزینه صرف تلاش برای نگهداری موقت از آن شود؟
در ۴ دهه گذشته حدود ۱۱۶ محیط بان کشته شده اند، یعنی هر دهه بیش از ۳۰ محیط بان. اگر قرار است با ادامه روند فعلی نسل حیات وحش منقرض شود و ۳۰ محیط بان هم در ۱۰ سال آینده کشته شوند پس دیگر چرا باید این همه انسان بی گناه را به کشتن داد.
اگر قرار است در بر همان پاشنه بچرخد بهتر نیست شکار حیات وحش آزاد شود و این همه سرمایه های انسانی، مادی و معنوی صرف امور دیگری شود؟ بهتر نیست هزینه های سازمان بی پول محیط زیست صرف بخش های دیگر شود؟ بهتر نیست جان ده ها محیط بان حفظ شود؟ اگر قرار است حیات وحش ایران دیر یا زود به کباب و دلار تبدیل شود بهتر نیست افراد و سازمانهای غیردولتی فعال در این زمینه کارشان را تعطیل کنند و در دیگر موضوعات اجتماعی و زیست محیطی فعالیت کنند؟
اگر امروز و با این حمایت گسترده مردم و گروههای مختلف اجتماعی وسیاسی از محیط زیست و حیات وحش، تصمیمی قاطع و موثر در خصوص پایان دادن به شکار اندیشیده نشود، در چه دوره ای باید این اتفاق بیفتد؟!
بگذارید سفرای مرگ حیات وحش، این اندک باقیمانده را هم با خیال راحت به سیخ بکشند و به دلار تبدیل کنند. بگذارید بتوانیم ادعا کنیم خودمان خواستیم حیات وحش نابود شود تا فردا وقتی که فرزندان ما حکایت این روزهای ما را می خوانند تنها به «شعور» ما شک کنند و نه به «شعور و مدیریت» ما. بگذارید فرزندان ما فردا نپرسند چگونه نسلی که ۸ سال در برابر جهانیان ایستاد و ذره ای از خاک ایران را به بیگانه نداد نتوانست از پس شکارچیان بر بیاید و میراث طبیعی سرزمینش را به باد فنا داد.
خدا را چه دیدید، شاید باز هم در آینده نوابغی پیدا شدند تا مژده دهند که می توانند نسل شیر ایرانی را در نیزارهای ویران شده و تغییر کاربری یافته دشت ارژن و ببر مازندران را در موزه و ویلاهای ساخته شده در جنگل گلستان احیاء کنند!
مطلب مرتبط: نگاهی به حاشیه و متن مناظره مخالفان و حامیان شکار