توان پایداری محیط
زیست شهری برای قدرت مقابله با تغییرات چقدر است ؟اصولاً ظرفیت زیستی در شهرها
چقدر است ؟ آیا طبیعت می تواند با این سرعت تخریب و تحولاتی را که شهرها بر محیط
خود تحمیل می کنند بازسازی کند ؟ اینها سوالاتی هستند که ظرفیت برد یک شهر را برای
بهبود کیفیت محیط زیست خود تعیین می نمایند . شهرها معمولاً در مناطقی خوش آب و
هوا با منابع آبی متناسب ، خاک مناسب برای پالایش پساب و پسماندها ( به همین دلیل
فضای سبز و درختکاری رواج دارد ) و در دشت ها یا دامنه کوهها پایه ریزی شده و
توسعه می یابند و در واقع قسمتی از طبیعت که ظرفیت برد نسبتاً بالایی دارد برای
استقرار و توسعه شهر در نظر گرفته می شود اما بعد از طی یک دوره 50 ساله از
استقرار یک شهر در طبیعت چه بلائی بر سر طبیعت می آید ؟
هوای آلوده ناشی از
منابع ثابت و متحرک ، آلودگی منابع آبهای زیر زمینی در اثر نشت پساب ها ی خانگی و
کارخانجات ، آلودگی صنعتی و صوتی ناشی از اتومبیلها ، تحرک و کار صنایع در شهر و
قطع نابجای درختان در مجموع جزو مخاطرات زیست محیطی در یک شهر هستند که به شدت توان
پایداری یک شهر را کاهش می دهند به نحوی که کیفیت محیط زیست به پائین ترین
درجه خود رسیده و همه شاخص های پایداری دگرگون خواهند شد .
در صورتیکه برنامه
ریزی شهری بدون دخالت فاکتورهای زیست محیطی صورت گیرد همان خواهد شد که اکنون
دامنگیر اکثر شهرهای ماست . در نظر گرفتن شکل شهر ، توسعه آتی ، تقسیم کاربریها ،
برنامه ریزی حمل و نقل و …. دیگر امروزه انسان شهر نشین را که محور همه
فعالیتهاست کفایت نمی کند و در صورتیکه
برنامه ریزی محیط زیست در راس برنامه ریزی های یک شهر نباشد نزول کیفیت محیط زیست
را در پی خواهد داشت .
آمایش سرزمین و با در نظر گرفتن تمام فاکتور های زیست محیطی صورت می گیرد اما باید
اذعان کرد که برنامه ریزی یک فرایند دائمی است و بنابر این حتی بعد از استقرار یک
شهر برنامه ریزی محیط زیست به همراه مدیریت محیط زیست شهری می تواند به بهبود
کیفیت محیط زیست شهری منجر شود . در این برنامه ریزی و مدیریت پایش اساسی از فاکتورهای اقلیمی ، خاک ، تا حتی
فیزیولوژیکی و اثرات محیط زیست بر انسان اندازه گیری و با شاخص های کیفیت مقایسه
می گردد . بنابراین برنامه ریزی محیط
زیست چون به ظرفیت برد توجه دارد ضامن سلامتی
محیط زیست در شهرهاست و در هر مقطعی که انحرافی از این برنامه ریزی به وجود آید
مدیریت محیط زیست شهری آن را در این
چارچوب قرار خواهد داد . ای کاش جایگاه برنامه ریزی محیط زیست در باغ شهر نمونه ای
مثل بم که حقیقتا در نوع خودش بی نظیر است خیلی زودتر از اینها نهادینه می شد.
اینجاست که احساس می شود این شهر از لحاظ
برنامه ریزی محیط زیستی می بایستی جزو پیشگامان محیط زیست در ایران باشد . کما
اینکه سازمان جهانی یونسکو پی به ارزش و اعتبار این شهر برده است و شهر زیبای بم و
منظر فرهنگی بی نظیرش را ثبت جهانی کرده و از بم زیبا به عنوان الگویی بی بدیل در
کنار شهرهای زیبایی مثل گاردن دسائو در آلمان و مونت پردیو در فرانسه و … نام
برده است اما چه فایده که هر روز در این شهر شاهد تخریبات گسترده در حوزه محیط
زیست شهری هستیم و شاهد گفته ی ما خشکاندن درختان خرما در محدوده شهری است و
متاسفانه هر روز به آمار تخریبها افزوده می شود . چه قدر به جاست مقامات ذیصلاح در
این گونه موارد به شدت با عوامل تخریب برخورد کنند تا دوباره شاهد تکرار این گونه
بی مهری ها در این شهر زیبا نباشیم . در شماره های بعدی مبحث مدیریت محیط زیست شهری
را گسترده تر بررسی خواهیم کرد. امیدواریم پرداختن به این گونه مباحث پیامدهای
مثبتی در جهت افزایش فرهنگ زیست محیطی در شهر زیبای بم داشته باشد