حفظ محیط زیست، پاسخ به یکی از نیازهای
امروز جامعه برای نگاهداری بیشتر از محیط زیست و رعایت حقوق عمومی است و تخریب
محیط زیست معلول نابرابریهای اجتماعی و استفاده های غلط از طبیعت و یکی از عوامل
تضییع حقوق انسانهاست. با نگاهی
به متون دینی میتوان دریافت که محیط زیست و توجه به تأمین سلامت آن و حرکت در جهت
دستیابی به محیط سالم، از حقوق اساسی بشر است؛ همانگونه که تخریب محیط زیست در اثر
نشناختن حقوق بشر است. انسان به عنوان
اشرف مخلوقات و جانشین خداوند بر روی زمین، حق دارد از نعمتهای الهی استفاده کند؛
اما این استفاده نباید آنچنان باشد که حق دیگران در بهرهبرداری از این نعمت الهی
در خطر قرار گیرد. به عبارت دیگر، انسان همانگونه که حق استفاده و بهرهمندی از
محیط زیست سالم را دارد، مسؤولیت درست استفاده کردن از آن را نیز بر عهده دارد. با
نگاهی به وضعیت فعلی محیط زیست، در مییابیم که انسانها در بهرهبرداری از طبیعت و
محیط زیست به مسؤولیت خود در حفظ و حراست از آن به درستی عمل نکردهاند. شاهد این
سخن، بحران عظیمی است که محیط زیست دچار آن شده است. تخریب و نابودی روز افزون
جنگلها و مراتع، نابودی گونههای نادر گیاهی و جانوری، آلودگی آب، خاک و هوا،
استفاده از سلاحهای هستهای و شیمیایی، ورود مواد نفتی و آلایندههای دیگر مانند: فاضلاب کارخانهها و مجتمعهای صنعتی به
رودخانهها و دریاها، آسیب دیدن لایه ازن، بارانهای اسیدی، مصرف روز افزون سوختهای
فسیلی، استفاده بیرویه از سموم دفع آفات نباتی و دهها عامل آلودهکننده دیگر که
نام بردن از آنها فقط بر تلخ کامی و ناراحتی انسان میافزاید گویای این واقعیت مهم
است که بشر در داد و ستد خود با محیط زیست، راه خطرناک و مهلکی را در پیش گرفته که
نتیجه آن چیزی جز به خطر افتادن سلامت و حیات انسان و دیگر موجودات نخواهد بود