اصولا، و اینکه می گویم اصولا، یعنی اگر همه چیز سر جایش باشد، قرار بود بازارهای آزاد زمینه ی افزایش رفاه را برای مردمان جوامعی که بازارهای آزاد دارند فراهم کنند. برخی بر این باورند (و دلایل زیادی دارند که اینجا فرصت بیانش نیست) که بازارهای آزاد ضرورتا قادر نیستند رفاه همه جانبه ای را تامین کنند و گاهی بازارها شکست می خورند. شکست بازار زمانی رخ می دهد نظام بازار آزاد در تخصیص کالاها و خدمات کارآمدی خود را از دست می دهد.
گاردین، اینجا، مطلبی را ارائه کرده و به بررسی ارتباط شکست بازار با تغییر اقلیم پرداخته و در آن چند مفهوم خوب را تشریح نموده است.
اولین مفهوم، اثرات خارجی گازهای گلخانه ای است. همه ی ما می دانیم که بخش عمده ای از انتشار گازهای گلخانه ای به دلیل انجام فرآیندهایی است که برای زندگی انسان مفید است. از حمل و نقل سریع تا تولید در کارخانه ها، از افزایش زمین های تحت کشت تا تولید برق، ما از هر یک از این فعالیت ها سود می بریم. اما اثر خارجی این فعالیت ها انتشار گازهای گلخانه ای است که می دانیم برای آینده ی ساکنان زمین خطرناک است.
به همین دلیل است که اقتصاددانان بر این باورند باید این اثرات خارجی در هر یک از فعالیت های بالا به عنوان بخشی از هزینه های تولید و یا حمل و نقل و یا افزایش زمین های زیرکشت در نظر گرفته بشود و به روش های مختلف از جمله مالیات کربن جبران گردد.
نویسنده ی مقاله ی گاردین بر این باور است که در کنار اثر خارجی فوق مواردی از جمله عدم وجود اطلاعات کافی در مورد روش های کاهش انتشار و یا عدم سرمایه گذاری کافی در نوآوری های منجر به کاهش انتشار نیز باعث تشدید اثر اولیه شده اند.
در همین زمینه مقاله ی قدیمی تری روی گاردین دیدم که اینجا است.