چوب حراج بر منابع ملی

امروز پس از بازگشت از همایش پنجم مرتع ومرتعداری در بروجرد سرگرم دیدن برنامه های تلویزیون بودم که وسط یک برنامه ازشبکه سیمای خراسان رضوی بیننده برنامه ای شدم که گوینده ظاهرن از مدیران ستاد رسیدگی به شکایات استانداری مشهد بود .ایشان پیرو بازدیدهای استانی ریاست جمهوری در حال شرح روند رسیدگی به نامه های مردمی بود.جمله قابل تامل ایشان این بود که “منابع طبیعی چون ملی است یعنی مال همه مردم است و دولت حق ندارد آنچه را که متعلق به همه مردم است، از ایشان دریغ نماید لذا باید در اختیار آحاد مردم قرار گیرد.و برای تسهیل درامرواگذاری اراضی ملی ، به استانداران تفویض اختیار شده تا این منابع ملی به مردم واگذار شود!!!!” امروز در سخنرانی همایش به زبانی ساده ضرورت تشکیل وزارت منابع طبیعی را به عنوان طرح مسئله مطرح نمودم .و امید دارم با اصلاح ساختار تشکیلاتی منابع طبیعی و فرهنگ سازی لازم با توجه به بزرگی بدنه این سازمان در قالبی متفاوت موفق شویم قبل از مردم عامی و بهره برداران منابع طبیعی؛ مدیران را با فرهنگ منابع طبیعی آشنا کنیم چرا که دردناکتر از این موضوع سراغ ندارم که مدیر یا کارشناسی اینقدر فقر علمی در حوزه کاری خود داشته باشد که نداند منابع ملی بدون معارض نبوده و نه تنها صاحب دارد بلکه این افراد همان کسانی هستند که از آنها به عنوان بهره برداران منابع طبیعی نام میبریم و تعداد آنها و دام آنها جهت تعلیف دامهایشان از همین مراتع بیش از حد مجاز بوده و خیلی از مشکلات فرا روی ما در سالهای اخیر ناشی از همین بی توجهی مدیران میباشد و جالب اینکه همین مدیر در جائی دیگر بنا به مصلحت از همین بهره برداران در تخریب وتجاوز به عرصه های منابع طبیعی دفاع نموده و این تراژدی مضحک و دور باطل همچنان باقی خواهد ماند.
برای خودم متاسفم ،کاش من هم چیزی از منابع طبیعی ومحیط زیست نمیدانستم.چون در آن صورت در یک برنامه تلویزیونی برای مشکلات ریزگرد و زراعتهای رها شده ی ناشی از خشکسالی  و بی آبی ناشی از حفر چاه های غیر مجاز روند بیابانی شدن مراتع کشور نسخه ای غیر فنی میپیچیدم ومنابع ملی را جلوی پای مصلحت اندیشی ذبح میکردم.    

Posted in: دسته‌بندی نشده