سال ۱۳۹۰ هم به پایان رسید و حوزه منابع طبیعی و محیط زیست کشور با فرازها و فرودهایی در این سال مواجه بود؛ روزگاری نه چندان خوشایند که با هشدارهای فاجعه آمیزی از زبان برخی مدیران ارشد کشوری و یا نهادهای بین المللی همراه بود.
در مرور و بازخوانی فرازها و فرودهای منابع طبیعی در این سال کهنه، جنگل های زاگرس از وضعیت نگران کننده تری برخوردار بودند؛ تخریب ها و تجاوزات تکراری، تشدید روند زراعت در زیراشکوب و تأمین سوخت هیزمی از جنگل به دلیل نادیده گرفته شدن بسته های حمایتی در طرح هدفمندی یارانه ها، طغیان آفات و بیماری ها در بخش های وسیعی از این رویشگاه های جنگلی و مواجه شدن با پدیده خشکیدگی بلوط و جانمائی های نادرست و آغاز عملیات احداث برخی سدهای بزرگ برق آبی، کارخانه ها و جاده سازی ها در همین بخش از ارزشمندترین اندوخته های طبیعی کشور؛ نفس جنگل های زاگرس را به شماره انداختند.
و البته کوشش های قابل تحسینی هم از طرف متولیان این بخش از جنگل های کشور انجام گرفت؛ تلاش برای اختصاص ردیف های اعتباری در حوزه جنگل های زاگرس و جنوب، مانند ردیف اعتباری مستقل برای مقابله با پدیده خشکیدگی بلوط در منطقه زاگرس و یا اختصاص ردیف اعتباری در بودجه سنواتی برای توانمندسازی جوامع محلی و کشت گیاهان داروئی صنعتی در رویشگاه های جنگلی، تلاش برای در نظر گرفته شدن بسته های حمایتی تأمین سوخت فسیلی در روستاهای پراکنده در مناطق جنگلی، اصرار و تأکید بر انجام ارزیابی پروژه های عمرانی و مقاومت در برابر فشارهای برون سازمانی برای صدور مجوز احداث تأسیسات صنعتی و تجاری ناهمخوان با استانداردهای فنی و ملاحظات محیط زیستی در رویشگاه های جنگلی، تلاش برای اطلاع رسانی مؤثر و اعلام وضعیت قرمز برای جنگل ها به عنوان ناب ترین قسمت های طبیعت وطن به منظور هشیار کردن دولت مردان و توجه سزاوارانه تر به وضعیت بحرانی و روند ناموفق مراقبت و پاسداری از جنگل های کشور و … ؛ گام های ارزشمند و رو به جلویی هستند که توسط “دفتر امور منابع جنگلی” سازمان جنگل ها و مراتع برای حفظ پایداری بومشناختی جنگل های کشور برداشته شده است.
اما برکناری غیرمنتظره مدیر کل دفتر امور منابع جنگلی سازمان در ۵ روز مانده به پایان این سال، که می توان از آن به عنوان آخرین ضربه بر پیکر رنجور منابع طبیعی کشور در سالی که گذشت نام برد، اکثر کارشناسان و فعالان منابع طبیعی کشور را غافل گیر و حیرت زده کرده است.
فریبرز غیبی از آن دسته اندک مدیرانی بود که تا پایان دوره ۱۵ ماهه اش در سمت عالی ترین مقام اجرائی جنگل های خارج از شمال، در برابر توقعات فراقانونی و مغایر با ملاحظات بنیادین محیط زیستی و طبیعی و همین طور کم توجه ای ها و بی مهری ها نسبت به جایگاه واقعی منابع طبیعیی از سوی برخی دولت مردان، سکوت نکرد و با انتقادهای تند و صریح و مصاحبه های روشنگرانه اش در زمینه وضعیت بحرانی منابع طبیعی کشور و بیان حقایق غیرقابل انکار از اوضاع ناخوش و روند تشدید تخریب جنگل های کشور و اقدامات نه چندان موفق احیائی و مراقبتی در حال انجام، نشان داد که هنوز هستند مدیرانی که امنیت و ثبات کشور و نسل های آینده را در گرو تثبیت پایداری سرزمین شان می دانند و حاضرند ماندگاری میز ریاست شان را در پای دغدغه های پایداری سرزمین مادری شان ذبح کنند.
آخرین مصاحبه فریبرز غیبی در سمت مدیر کل امور منابع جنگلی سازمان با خبرنگار روزنامه شرق در مورخ ۲۱ اسفند ۱۳۹۰ را می توانید در اینجا بخوانید.
در همین رابطه:
– وبلاگ طبیعت ایران: فریبرز غیبی هم رفت!