مادر محیط زیست ایران: نباید لحظه ای از تلاش برای حفظ محیط زیست غافل شد

دکترمه لقا ملاح برای دوستداران محیط زیست در ایران چهره شناخته شده ای است. به او لقب «مادر محیط زیست ایران» داده اند، کسی که حدود چهار دهه سابقه فعالیت در زمینه حفظ محیط زیست دارد و موسس یکی از فراگیرترین نهادهای مردمی زیست محیطی با نام «جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست» است.
امسال خانم دکتر ملاح به عنوان بهترین شخصیت سال در رشته محیط زیست و میراث طبیعی از سوی بنیاد میراث پاسارگاد برگزیده شدند و به همین بهانه گفتگویی با ایشان داشتم که نتیجه اش گفته های جالبی است از ایشان. بانویی که در 94 سالگی بیش از خیلی از جوان ها دغدغه محیط زیست سرزمین مان را دارد.

  ـ چهار دهه تلاش برای محیط زیست
ـ بازنشستگی ام در دانشگاه آغاز کارم بود برای محیط زیست

در شروع فعالیتهای زیست محیطی من از سال 1352 بود. در آن سالها ریاست کتابخانه مؤسسه روانشناسی دانشگاه تهران بر عهده ام بود و در فهرست کتابها نام کتابهای علمی جدیدی که برای یک کتابخانه تحقیقاتی لازم بود مشاهده می شد. درحین مطالعه کتاب ها  با کتابی درباره محیط زیست و آلودگیهای آن، که علمی بسیار نو بود، مواجه شدم. قلم نویسنده آن کتاب اثری عمیق بر ذهنم به وجود آورد به طوری که پس از مطالعه آن، مسائل محیط زیست پیوسته مرا به فکر فروبرد که راه حل مشکلات چیست. ابتدا به نظرم رسید راه حل، آموزش افراد خانواده است که اولویت درجه اول را دارند.
سال 1355 از دانشگاه بازنشسته شدم و سال 1356 سازمان بازرسی کل کشور برای تحقیق و پژوهش درباره جامعه شناسی از من دعوت به همکاری کردند. آنجا گفتم من محقق هستم و به کتاب نیاز دارم بنابراین شروع کردم اول از همه به تحقیق درباره “آلودگی هوای تهران” که از نتایج آن استفاده شد و کارخانه سیمان وسط شهر را فرستادیم حاشیه و کارخانه های آجرپزی را گازسوز کردند.

ـ راهی جز کار گروهی برای حل مشکلات وجود ندارد
ـ در حالی که مشغول کمک به مصیبت دیدگان جنگ بودم به فکر راه حل درستی برای مسایل محیط زیست هم بودم

پس از تجربیاتی که به آنها اشاره شد کم کم پی به عمق مشکلات زیست محیطی بردم، به گونه ای که دیگر لحظه ای از دغدغه چاره جویی جدا نبودم. در این میان انقلاب اسلامی و سپس جنگ هشت ساله ایران و عراق به وقوع پیوست که درضمن تلاش برای کمک به مصیبت زدگان جنگ در فکر یافتن راه حل درست برای مسائل محیط زیست بودم و در نهایت به این نتیجه رسیدم که جز از طریق کار جمعی، راه دیگری برای حل مشکلات وجود ندارد، لذا به فکر تشکیل جمعیت افتادم و مدتها روی یافتن نامی مؤثر  برای تشکیل جمعیت بودم و چون بیش از پنجاه سال روی زنان مطالعه داشتم به این نتیجه رسیدم که نام تشکل باید « جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست» باشد. زیرا خوب می دانستم و باور داشتم که زنان مربیان فطری در جوامع بشری هستند، بسیاری کارها از ایشان ساخته است و غیر از آنان برنمی آید. به همین دلیل این نام سؤال برانگیز را برای ایجاد تشکل محیط زیست برگزیدم. در پی آن تلاش کردم جمعیت ایجاد شود و آنقدر پی گیری نمودم که در مدتی کمتر از دو سال جمعیت تشکیل شد و به ثبت رسید.

–  زنان نقش اساسی در حفظ محیط زیست دارند
– چند سال قبل در مقاله ای نوشتم که درکنار تابلو هایی که می نویسید خانمها موهایشان را زیر روسری ببرند، تابلوهایی هم برای آموزش مسایل زیست محیطی به خانمها اختصاص دهید

چون چندین دهه روی زنان در جامعه مطالعه کرده بودم و به 4 دلیل کلمه «زنان» را در عنوان جمعیت گذاشتم. اولاً؛ خداوند قدرت باروری و تکثیر را در وجود زن قرار داده پس زن نقش مهمی در میزان جمعیت دارد. دوماً ؛ زن مربی بالفطره است. تمام آموزه های فرهنگی، اعتقادی، رفتاری را مادرها به نسل ها منتقل میکنند. ما اولین بارکلمه خدا را از که شنیدیم؟ از مادرمان. پس این نقش زن است. این مادر است که می گوید آب مقدس است و یا همین مادر است که می گوید برو آشغال را تو رودخونه بریز و دو نوع الگوی رفتاری را در فرد شکل میدهد. سوماً؛ تبلیغات مصرف کنندگی برای روحیه زنان طراحی شده اند.تا جایی که تشخیص دادند بسیاری از زنان به بیماری روحی «مرض خرید » (shopping disease ) دچار شده اند. پس زنان در استفاده از منابع زمین نقش آفرینند و چهارم اینکه؛ تولید زباله در منزل با خانمهاست که چطور و چه میزان مواد خام را استفاده کنند و چه مقدار زباله تولید کنند.

در همان سالها یک مقاله در روزنامه ها نوشتم که درکنار اینکه روی تابلو ها می نویسید خانمها موهایشان را بکنند زیر روسری، تابلوهایی را هم به آموزش مسایل زیست محیطی خانمها اختصاص دهید.

ـ افسوس که پس از سالها تلاش نتوانسته ام دولتمردان را نسبت به اهمیت محیط زیست آگاه کنم
– سرمایه دارانی که دولت نیز آنها را حمایت می کند بیشترین آسیب را به محیط زیست ایران زده اند.

سرمایه دارانی که دولت نیز آنها را حمایت می کند بیشترین آسیب را به محیط زیست ایران زده اند. دولت باید از فعالیتهای زیست محیطی حمایت کند، همچنین دولتها باید حامی سازمانهای غیردولتی باشند و با از بین بردن قوانین دست و پاگیر اجازه دهند سازمانهای غیردولتی و کارشناسان مستقل برای کمک به طبیعت و محیط زیست کشور تلاش کنند. من سالها در زمینه محیط تلاش کرده ام ولی متاسفم که نتوانسته ام آنطور که باید و شاید دولتمردان را نسبت به اهمیت محیط زیست آگاه و روشن کنم.

 ـ آموزش را باید اساس کارهایمان قرار دهیم
ـ فریادهای طبیعت نقشی اساسی در ذهن مردمان دارد

آموزش را باید اساس کار بدانیم. آموزش در تمامی سنین و اقشار جامعه و حتی شامل حال دولتمردان نیز باید بشود.
مردم باید یاد بگیرند فریادهای طبیعت را بشنوند. این فریادها نقشی اساسی در زندگی مردم دارد: تغییر آب و هوا، آب شدن یخ ها، نابودی منابع طبیعی، فقر و گرسنگی، جمعیت زیادتر از ظرفیت کره زمین، کویری شدن ممالک بزرگترین هشدار برای مردم است.  در راه این  آموزش جوانان نیروی اساسی هستند.
 
ـ فعالان محیط زیست و NGO ها باید در هر شرایطی فعال و امیدوار باشند و خود را کنار نکشند
ـ ما نیز می توانیم با تلاش مضاعف روزی شاهد برگشت نشاط و زندگی به محیط زیست کشورمان باشیم.

 درسن نود و چهار سالگی هم به هیچ وجه حاضر نیستم بی تفاوت بنشینم.معتقدم تا آخرین لحظه حیاتم باید در خدمت به بشریت فعالیت کنم.
 باید به پا خواست و در هر شرایطی خود را کنار نکشید و دست در دست هم دهیم تا زمین و خود را از نابودی نجات دهیم. به زودی زمین نابود خواهد شد تمام کارشناسان متذکر شده اند که زمین ظرفیت 7 میلیارد جمعیت را ندارد. طبیعت داره خشم خودش را از فعالیتهای نابخردانه بشر نشان میدهد. امروز در سن نود و چهار سالگی به هیچ وجه حاضر نیستم بی تفاوت بنشینم.معتقدم تا آخرین لحظه حیاتم باید در خدمت به بشریت فعالیت کنم. اگر لحظه ای کنار بکشم احساس خیانت میکنم.
نباید نا امید شد و باید به تلاش خود ادامه دهیم، من در سفری که سال 2000 به سوئیس داشتم در کمال تعجب دیدم که محیط زیست آسیب دیده سوئیس به خوبی احیا شده و به شرایط خوب برگشته است، بنابراین ما نیز می توانیم با تلاش مضاعف روزی شاهد برگشت نشاط و زندگی به محیط زیست کشورمان باشیم.

اصل مطلب

Posted in: دسته‌بندی نشده