غم انگیزترین حادثه ی عمر انسان این است که یک روز در انتهای مسیر پرفراز و نشیب و سختی که تمام عمر به سمت ” موفقیت” پیموده، بایستد و احساس کند:” گذشته بهتر از امروز بود.” و به خودش بگوید: ” اشتباه کردم! ” ابعاد عظیم تر این پوچی درونی آنجاست که بعد از صدها سال پیمودن مسیر ” توسعه” بالاخره بایستد، به زمین نگاه کند و به این نتیجه برسد: ” اشتباه کردیم!” و یک روز در مسیر یک ترافیک پردود شهری ناگهان احساس کند که دلش می خواهد برگردد به تنهایی و سکوت غاری در دل یک کوه و برای دلخوشی زن زیبای نیمه عریان و کودک نه چندان پاکیزه ی آفتاب سوخته اش، روی دیوار غار تصویر ماموت ها را نقاشی کند.
از میان 13.6 میلیون گونه ی ساکن زمین،انسان تنها موجودی است که در آلودگی و مصیبت و رنج حاصل از فعالیت خودش دست و پا می زند. او مصرانه طبیعت را تغییر می دهد تا بهتر زندگی کند و برای رسیدن به خواسته هایش سرخوشانه همه ی قوانین طبیعت ر ا زیر پا می گذارد؛ قوانینی که همه ی زیستمندان این کره ی خاکی متواضعانه در برابر آن سرفرود آورده اند.
اما در بن مایه های اخلاقی همین فرزند ناخلف اصلی است که به او یادآوری می کند: ” همه زیستمندان زمین، صرف نظر از سود و زیان شان برای انسان، حق حیات دارند. “
این دیدگاه بوم شناختانه همان عنصر حیاتی است که کمک می کند انسان از مقام سروری بر کائنات و ادعای مالکیت بر همه چیز فرود بیاید و عمیقا درک کند عالی ترین رسالتش غلبه بر زمین نیست بلکه زیستن در کنار همه ی موجودات است، هم چون همه آنها با تکیه بر صلح و عشق.
پی نوشت:
مشهد، شهري است که بر اساس چشم انداز 1400 به عنوان شهر پيشرو در توسعه پايدار در کشور معرفي شده است با این حال نگاهی به شرایط کنونی این شهر 2.5 میلیون نفری نشان می دهد که چه اندازه تا مشهد آرمانی سال 1400 فاصله داریم؛ ” شهر دوچرخه” با تکیه بر توسعه فرهنگ استفاده از دوچرخه و کمک به ایجاد زیرساخت های دوچرخه سواری تلاش می کند سرزمینی سبزتر به فرزندان فردا تحویل دهد. به امید داشتن دنیایی زیباتر، آسمانی آبی تر، زیست بوم هایی امن تر، اخلاقی متعالی تر و سرزمینی پاکتر برای فرزندان آینده ی ایران.