بلوطهای زاگرس این روزها در محاصره مزارع قرار گرفته اند تا با پیشروی غیراصولی کشاورزی شاهد جنگلهایی باشیم که زیر کشت رفته اند و دانه های بلوطی که دیگر رمق ایستادن و استوار شدن ندارند. جنگلهای ایران یکی از منحصر به فردترین اکوسیستمهای ارزشمند جهان است که بر اساس نظرات کارشناسان و محققان قدمت آنها به دوره سوم زمین شناسی باز می گردد.
بر اساس آخرین آمارهایی که سازمان جنگلها، مراتع و آبخیز داری کشور منتشر ساخته وسعت جنگلهای ایران کمتر از 14 میلیون هکتار معرفی شده که در حقیقت 8.8 درصد مساحت کل کشور را در بر می گیرد.
بر همین اساس سرانه جنگل در کشور 17 هکتار است که این میزان در سراسر کره زمین به 62 هکتار می رسد و سرانه فضای سبز نیز با توجه به جمعیت کنونی کشور برای هر نفر ایرانی 0.2هکتار است که این آمار در مقیاس جهانی 0.8 هکتار برای هر نفر است.
بلوطها در محاصره اراضی کشاورزی !
این آمارها نشان می دهد که ما در سرزمینی زندگی می کنیم که بیش از 90 درصد آن خشک و نیمه خشک است و به همین دلیل باید با یک برنامه ریزی صحیح و خردمندانه پیشرفت اجتماعی و اقتصادی کشورمان را بر پایه حفاظت از اندوخته های جنگلی استوار سازیم.
ما ایرانیها صاحب سرزمینی هستیم که زاگرس به رایگان 40 درصد از منابع آبی مان را تامین می کند تا بحرانی همچون خشکسالی نتواند سایه خود را بیش از پیش طولانی کند؛ سرزمین های مرغوبی را برای کشاورزی به ما هدیه می کند تا جوامع محلی در آسودگی تمام به زراعت و دام پروری مشغول باشند. اما آیا ما قدردان این نعمت عظیم خدادادی هستیم؟
زاگرس سرزمین زیباییهای پنهان طبیعت ایران است؛ سرزمینی که از سردشت آذربایجان غربی تا مناطقی همچون چهار محال، لرستان، کهگیلویه و فارس با 1400 کیلومتر طول و 500 کیلومتر عرض غرب ایران را در آغوش خویش گرفته است.
زاگرس مهمترین و راهبردی ترین منطقه کشور
زاگرس از لحاظ منابع آب و خاک مهمترین و راهبردی ترین منطقه کشور به شمار می آید که لزوم حفاظت از داشته های طبیعی آن باید یکی از دغدغه های اصلی دولتمردان این سرزمین باشد.
این در حالی است که در سالهای اخیر محیط زیست استانهای زاگرس نشین صدمات بی شماری را تجربه کرده و در این بین خسارات غیر قابل جبرانی را نیز متحمل شده اند؛ آتش سوزی های گاه و بی گاه و از بین رفتن تنوع زیستی زاگرس، قاچاق گونه های در معرض خطر به سایر استان ها و حتی خارج از کشور و آلودگی بی سابقه ی هوا به وسیله حضور ریز گردهای داخلی و خارجی تنها گوشه ای از آسیب های بسیار فراوانی که این سرزمین در چند سال اخیر به خود دیده است.
در این بین افزایش جمعیت و نیاز فزاینده به استفاده از منابع سرزمینی شرایط را برای تداوم عوامل زیستی سخت تر کرده است که یکی از این عوامل پیشروی اراضی کشاورزی تا قلب جنگلهای بلوط زاگرس است.
پرده دیگری از مرگ زاگرس؛ هجوم مزارع به جنگلهای بلوط!
کشاورزی یکی از مشاغل رایج در منطقه زاگرس است که زندگی بسیاری روستاییان و عشایر به آن وابسته است؛ این در حالیست که استفاده بی رویه از کودهای شیمیایی شرایط محیط زیست طبیعی زاگرس را مختل و از آن مهمتر شخم زدن دامنه هایی با شیب تند خطر فرسایش و از بین رفتن عوامل زیستی خاک را دو چندان کرده است.
این در حالی است که در جهان امروز موج جدیدی از کشاورزی نوین در بسیاری در کشورهای در حال توسعه باب شده که از آن به عنوان کشاورزی پایدار نام برده می شود.
این نوع از کشاورزی با شرایط محیط ارتباط مناسبی برقرار کرده و با اینکه تمامی منافع کشاورز را در نظر می گیرد بازده بسیار مطلوبی را نیز در پی دارد. کشاورزی پایدار می تواند با حفظ اندوخته های زیستی زمین راهبردی نوین در راستای افزایش منافع اقتصادی سرزمینی همچون زاگرس باشد.
تغییر کاربری ها نفس زاگرس را گرفت !
یک کارشناس محیط زیست با بیان اینکه اتفاقی که در رویشگاه زاگرس رخ داده به دو شکل بر روی جنگلهای بلوط این منطقه ارزشمند تاثیر منفی گذاشته است، گفت: در ابتدا باید به پدیده ای به نام تغییر کاربری اشاره کنیم که بسیاری از اراضی اطراف جنگلهای زاگرس در حاشیه به تدریج به کشاورزی دیم تبدیل شده که در حقیقت این اقدام سبب از بین رفتن پتانسیل جنگلهای بلوط شده است.
محمد درویش در ادامه افزود: این در حالی است که بعد از چند سال اراضی که معمولا در شیبهای تند هم قرار گرفته اند به علت از دست دادن چتر حفاظتی درختی به شدت آسیب پذیر شده و در برابر فرسایش بادی و آبی عمق حاصل خیز خود را از دست می دهد. این موضوعی است که در بسیاری از نقاط زاگرس می توان آن را به راحتی مشاهده کرد.
فرسایش خاک در زاگرس را جدی بگیریم!
این فعال محیط زیست با بیان این مطلب که ما بالاترین نرخ فرسایش خاک را در دیم زارهای استان کردستان داریم، تصریح کرد: در مناطق جنگلی کردستان که یکی از اصلی ترین رویشگاههای زاگرس محسوب می شود فرسایش خاکی بنابر آمارهای رسمی تا 33 تن در هکتار گزارش شده است.
این عضو هیئت علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور تصریح کرد: فرسایش خاک یکی از مهمترین خطراتی است که بر اثر کشاورزی بی قاعده، به طور مستقیم بر روی جنگلهای زاگرس اثر می گذارد.
این کارشناس محیط زیست با بیان اینکه به دو شکل یاد شده کشاورزی در حال ضربه زدن به جنگلهای زاگرس است، افزود: این در حالی است که در اکثر مناطق زاگرس کشاورزی همراه با دامپروری است که این موضوع چرای بی رویه و خارج از ظرفیت دام را به وجود آورده و سبب تخریبهای بسیاری نیز شده است.
سگ های گله عامل کوچ سنجابها !
وی ادامه داد: در کنار چرای بی رویه دام، سگهای گله نیز سبب از بین رفتن گونه های مفیدی همچون سنجاب می شوند که به زادآوری طبیعی بلوطهای زاگرس کمک کرده و در حقیقت کاهش جمعیت سنجابها از یک سو و منهدم شدن بذر درختانی همچون بلوط از سوی دیگر شرایط را برای رویشگاه زاگرس سخت و سختتر می کند.
این فعال محیط زیست در ادامه با بیان اینکه عوامل دیگری نیز هستند که به حیات و دوام زاگرس ضربه می زنند، گفت: یکی از مهمترین عوامل تخریب جنگلهای زاگرس تبدیل چوب این اکوسیستم بی نظیر به ذغال است که دو عامل مشکلات معیشتی حاشیه نشینان جنگلهای زاگرس و ناآگاهی موجب شده که ما با پدیده ویرانگری به نام تبدیل چوب درختان زاگرس به ذغال روبرو شویم.
ذغال گیری بلای جان جنگلهای زاگرس
درویش در ادامه افزود: تنها در استان چهار محال و بختیاری و بنا بر آماری که مدیر کل این استان منتشر کرده سالانه هزار هکتار از جنگلهای این استان به ذغال تبدیل می شوند که این آمار واقعا قابل توجه بوده و این در حالی است که 98 هزار هکتار از جنگلهای زاگرس در اثر تغییر کاربری در طول چند دهه اخیر نابود شده اند.
عضو هیئت علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور در ادامه تصریح کرد: این در حالی است که مواردی همچون خشکسالی و یا ریزگردها می توانند خسارات غیر قابل جبرانی را به زاگرس تحمیل کنند زیرا درختان به آستانه شکنندگی و آسیب پذیری رسیده اند و نمی توانند در مقابل تنش های مختلف مقاومت سزاوارانه ای از خود نشان دهند.
وی افزود: در نتیجه عواملی مثل خشکسالی، ریزگرد و یا آفتی همچون سوسک چوب خوار می توانند به شدت به درختان زاگرس صدمه وارد کنند.
کودهای شیمیایی راندمان تولید را در زاگرس کاهش می دهد
این کارشناس محیط زیست افزود: از سوی دیگر کشاورز امروزی به وسایل پیشرفته نیز مجهز شده است که نمونه این موضوع تراکتورهایی است که می توانند در شیب های بالای 30 درصد به راحتی زمین را شخم بزنند در صورتیکه این مناطق زمانی از دسترس تولید خارج بود.
وی ادامه داد: این در حالی است که همین شیب های تند برای فرسایش بسیار مستعد هستند که در زمانهای گذشته این قسمتها محفوظ می ماند اما اکنون محفوظ نیستند و بعد از چند وقت نیز اثر مطلوب خود را از دست داده و به حال خود رها می شوند.
این کارشناس محیط زیست یکی دیگر از عوامل تخریب اکوسیستم جنگلی زاگرس را استفاده از کودها و آفت کشهای شیمیایی عنوان کرد و گفت : استفاده از کودها و آفت کشهای متعدد است به شدت ظرفیت حاصل خیزی خاک را کاهش داده و سبب آلوده شدن آب های جاری و زیرزمینی نیز می شود و با این ترتیب راندمان تولید را در منطقه زاگرس کاهش می دهد.
از موج جدید کشاورزی استقبال کنیم!
این کارشناس محیط زیست با بیان این مطلب که امروزه کشاورزی در زاگرس باید به سمت بی خاک ورزی یا کشاورزی ارگانیک برود، تصریح کرد: ما باید تا جایی که می توانیم از موج جدید کشاورزی در دنیا که به شدت میزان استفاده از آفت کشها و کودهای شیمیایی را کاسته و حتی عملیات فیزیکی مثل شخم زدن را متوقف کرده استقبال کنیم.
وی افزود: استقبال از موج جدید کشاورزی در دنیا می تواند به تقویت حاصل خیزی خاک و انسجام دوباره اکوسیستم کشاورزی در جنب اکوسیستم های جنگلی زاگرس بسیار کمک کند.
درویش یادآور شد: اقدام بعدی که باید در دستور کار قرار بگیرد این است که از کشت گونه هایی که با طبیعت زاگرس به شدت در تضاد هستند جلوگیری کنیم؛ به عنوان مثال نباید اقلام زراعی همچون برنج در زاگرس کاشته شود زیرا این گونه اقلام زراعی از یک طرف پساب آلوده ای به همراه دارند و از طرف دیگر به ازای تولید هر 700 گرم برنج 3 متر مکعب آب مصرف می شود.
این فعال محیط زیست تصریح کرد: مهمترین اقدامی که باید به آن توجه ویژه ای شود این است که باید بکوشیم تا وابستگی معیشتی به سرزمین را کاهش دهیم و به سمت معرفی جاذبه های گردشگری این منطقه حرکت کنیم.
زاگرس می تواند قطب اکوتوریسم ایران باشد
وی با تاکید بر اینکه زاگرس می تواند قطب اکوتوریسم ایران باشد، تصریح کرد: این صنعتی است که در دنیای امروز به سفرهای مهیج در طبیعت معروف شده است، به شرطی که ابزارها و زیر ساختهای این صنعت فراهم شود.
درویش یادآور شد: اکوتوریسم می تواند در بسیاری از روستاهای عشایری زاگرس اجرا شوند و خود روستاییان و عشایر به عنوان مهمترین و اصلی ترین محیط بانان منطقه هم محیط خود را حفظ کنند و هم از درآمد اقتصادی بهتری برخوردار شوند.
به هر روی امروزه بیش از سه دهه از توجه جهانی به موضوع حفاظت محیط زیست و حدود دو دهه از مباحث پیرامون توسعه پایدار می گذرد و این در حالی است که حساسیت های ویژه ای نسبت به حفاظت از محیط زیست و افزایش توسعه پایدار به وجود آمده که می توانیم آنها را در دستور کار بسیاری دولت های جهان بیابیم.
حفاظت از اندوخته های ژنتیکی و همراهی و همگامی با شرایط اکولوژیکی سرزمین زاگرس می تواند از یک سو سبب بهبود شرایط اقتصادی جوامع محلی شود و از سوی دیگر شرایط را برای حیات بی دغدغه آیندگان زاگرس فراهم آورد.