باز شدن آب پشت سد در دل زاینده رود برای کشت پاییزه، هرچند کشاورزان منطقه را خوشحال کرد و خوشحالی جمعی مردم اصفهان را به دنبال داشت اما کارشناسان آشنا با حوزه محیط زیست شک ندارند که رهاسازی آب در 35 روز، دردی از دردهای بیشمار زاینده رود را دوا نمیکند. حتی «خاطره دادخواه»، عضو جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست اصفهان در گفتوگو با تهران امروز میگوید: «باز وبسته کردن آب به روی زاینده رود ممکن است به صدمات جبران ناپذیری برای اکوسیستم رودخانه و تالاب گاوخونی منجر شود. به اعتقاد او و سایر کارشناسان حوزه محیط زیست برای احیای اکوسیستم یک رودخانه یا تالاب باید شرایط ثابتی را برای طبیعت آن بهوجود آورد.»
به گفته دادخواه باز شدن آب سد به روی زاینده رود برای کشت پاییزه کشاورزان است و براساس تصمیم گیری که اردیبهشت و فروردین سال جاری در استانداری اصفهان گرفته شده قرار است تا 35 روز آب کشاورزان را تامین کند. همچنین به گفته«حاج رسولیها» رئیس شورای شهر اصفهان اگر وضعیت بارندگی خوب باشد زایندهرود روزهای بیشتری از آب پشت سد استفاده خواهد کرد. او میگوید: «ماندگاری آب در زایندهرود بستگی به بارندگیها دارد و از آنجاییکه این بارندگیها مقطعی است امکان خشکشدن زاینده رود بسیار زیاد است.» همچنین مدیرعامل شرکت آب منطقهای اصفهان گفتهاست که جریان زاینده رود برای کشت پاییزه غله، گندم و جو در شرق اصفهان حدود یک ماه ادامه دارد.
گفته میشود با افزایش خروجی سد زاینده رود از 19 به 75 متر مکعب در ثانیه، همزمان با عید سعید قربان آب بر بستر 15 کیلومتری زاینده رود در شهر اصفهان جاری شده است. حجم این سد در زمان باز شدن آب حدود 370 میلیون مترمکعب است و ورودی آن نیز هم اکنون به 10 متر مکعب میرسد. اما به گفته خاطره دادخواه این وضعیت موقتی است و ربطی به اکوسیستم و زخمها و دردهای زاینده رود ندارد. به گفته «خاطره دادخواه» برای نجات زاینده رود باید مدیریت آب تمام جوانب را در نظر بگیرد.
تنها سدسازی، زاینده رود را نکشت
خاطره دادخواه اعتقاد دارد که مسائل بسیار مهمی به نابودی اکوسیستم زاینده رودمنجر شده است. به گفته او شرایط امروز به سمتی رفته است که باز کردن یا نکردن یک سد تاثیر زیادی روی وضعیت زاینده رود ندارد. او مهمترین علت مرگ اکوسیستمی زاینده رود را مصرف بیرویه میداند و تاکید میکند:«باید مصرف بیرویه قطع شود.» به گفته او صنایع، کشاورزی و آب شرب حجم بسیار زیادی از آب را به خود اختصاص میدهند.» او همچنین اعتقاد دارد که باید جمعیت شهر اصفهان کنترل شود چون دیگر ظرفیت افزایش جمعیت را ندارد.
البته دادخواه معتقد است که کنترل جمعیت تنها یکی از برنامههای ضروری است که باید انجام بگیرد. او به چگونگی انجام کشاورزی در چهارمحال و بختیاری اشاره میکند ومی گوید: «کشاورزی در مناطق شیب دار به لحاظ علمی نباید صورت بگیرد.» به گفته دادخواه مسئله کشاورزان و بیتوجهی به کشاورزی علمی و مدیریت شده قبل از ایجاد کردن سد هم مشکل زا بودهاست.
او با اشاره به آمار استفاده از آب زاینده رود در شرب، کشاورزی و صنعتی که توسط مسئولان دولتی اعلام شده و میگوید: «براساس آمارهای دولتی بیشترین حجم آب را کشاورزان و پس از آن صنایع و مصارف خانگی مصرف میکنند.» البته کشاورزان اصفهانی اعتقاد دارند که به دلیل زهکشی طبیعی زمینهای زراعی در اصفهان، آبهای استفاده شده دوباره به رودخانه برمی گردد. بنابراین آنها اعتقاد دارند که صنایع بیشترین حجم آب زاینده رود را به خود اختصاص داده است. دادخواه میگوید:«یک سری مسائل است که باید هم در بخش کشاورزی، هم صنایع و هم خانگی رعایت شود.»
مدیریت آبخیزها
دادخواه مدیریت آب را مهمترین کلید نجات اکوسیستم زایندهرود میداند و میگوید: «مدیریت حوزههای آبخیز مسئلهای است که باید از سوی مسئولان جدی گرفته شود.» به گفته او هم در دو استان چهارمحال و بختیاری و اصفهان و هم در استان خوزستان باید برنامه یکپارچهای برای مدیریت آب وجود داشته باشد.
دادخواه میگوید: «حتی اگر مسئولان انتقال آب را در برنامه قرار میدهند اول باید آب مبدا را تامین کنند بعد آب را به مقصد برساند.» اوبحث را به انتقال آب از چهارمحال و بختیاری به اصفهان و از اصفهان به یزد میکشاند و میگوید: «درحالی که هنوز آب چهارمحال و بختیاری را به اصفهان نکشاندهاند اما آب اصفهان را به یزد بردهاند.» او این اقدام را یکی از دلایل وضعیت خطرناک امروز زاینده رود میداند. انتقال آب حوزه به حوزه در کشور ایران یکی از مهمترین دلایل خشک شدن اکوسیستمهای ارزشمند کشور است. برای مثال درحالی که مردم اصفهان به انتظار آبهای روان از سمت چهارمحال و بختیاری هستند اما کارشناسان آشنا به حوزه محیط زیست و منابع طبیعی شک ندارند که چنانچه آب چهارمحال و بختیاری از طریق تونل بهشت آباد به اصفهان برسد بخش بسیاری بزرگی از این استان خشک خواهد شد. احداث این تونل در ماههای گذشته به اعتراض بسیاری از مردم وکشاورزان چهارمحال و بختیاری منجر شد. این استان در خشکسالی سال گذشته با تانکر، آب 200 روستای خود را تامین میکرد. دادخواه هم اعتقاد دارد که باید شرایط آبخیزها و سرچشمهها را در نظر گرفت و با انتقالهای غیر علمی به مشکلات زیست محیطی کشور دامن نزد. البته برخلاف نگاه کارشناسان حوزه محیط زیست، تصمیم گیران قدرتمند اصفهانی اعتقاد دارند که حتما باید آب را از چهارمحال وبختیاری و از طریق تونل بهشت آباد به زاینده رود آورد. مسئلهای که مخالفتهای بسیاری از سوی کارشناسان را به دنبال دارد. از جمله «محمدکریم شهرزاد» نماینده شهر اصفهان در مجلس شورای اسلامی در انتظار است تا ساختن تونل بهشت آباد از سرگرفته شود. ساخت این تونل با اعتراض مردم چهارمحال وبختیاری متوقف شده است. اما شهرزاد اعتقاد دارد که افتتاح این تونل میتواند به اشتغالزایی در استان منجر شود. او میگوید: «سالهای قبل یکهزار و 300 تا یکهزار و 400 میلیارد متر مکعب آب پشت سد زایندهرود وجود داشت اما اکنون این رقم به 380 میلیون متر مکعب کاهش یافته که صدمیلیون متر مکعب آن نیز رسوب است.» به گفته موافقان ساخت تونل 56 کیلومتری بهشت آباد برای جبران کاهش سطح آبهای زیرزمینی وموردنیاز شرب و صنعت در فلات مرکزی ایران، آب را از مسیر فلات مرکزی به سمت یزد و اصفهان می برد. سطح آبهای زیرزمینی این منطقه به دلیل انتقال آب و سدسازی بهوقوع پیوسته است و مسئولان قصد دارند تا دوباره با انتقال آب و سدسازی آب را به این منطقه برسانند تا منطقه دیگری قربانی شود. هرچند آبی که مسئولان اصفهانی به انتظار آن نشستهاند نه برای نجات محیط زیست که برای گرم کردن موتورصنایع است. این درحالی است که هماکنون صنایع حجم بسیار زیادی از آب زاینده رود را مصرف میکنند و یکی از دلایل اصلی خشک شدن این رودخانه بزرگ هستند. این مسئله یکبار دیگر به کسانی که دلنگران محیط زیست کشور هستند نشان داد که همانطور که رها شدن آب در زاینده رود برای نجات اکوسیستم بیمار آن نیست تمام برنامههای دیگر هم بدون توجه به محیط زیست و پیامدهای وحشتناک آن در حال انجام است.
پی نوشت:
پرونده خشکی زاینده رود در این وبلاگ