متن صحبتهای سعید یوسف پور، هومان خاکپور و محمد درویش در گفت و گوی داغ سبز


 همانطور که می دانید چهل و یکمین گفت و گوی داغ
سبز
به “تنگ صیاد” و شکایت دکتر سعید یوسف پور – مدیرکل محیط زیست استان
چهارمحال و بختیاری- از مهندس هومان خاکپور – فعال و کارشناس منابع طبیعی- اختصاص
داشت. آنهایی که برنامه را دیدند و شنیدند می دانند که پنجشنبه در استودیو تنها بودم.
صحبتهای یوسف پور به صورت ضبط تلفنی پخش شد و خاکپور و مهندس درویش  پشت خط تلفنی گفت و گوی داغ سبز بودند.

در اثنای برنامه سعی کردم دیدگاههای هر دو طرف،
عادلانه و به دور از جانبداری مطرح شود و شنونده خودش تصمیم بگیرد که حقیقت کجاست.

 صحبتهای دکتر سعید یوسف پور

 “25 سال پیش در “حاشیه ی مرز”
منطقه ی تنگ صیاد، یک لوله ی گاز از سپید دشت به شهرکرد و در کنار جاده ی
شهرکرد-بروجن  احداث شده که این جاده اکنون
چهاربانده است. سال گذشته، شرکت گاز درخواست احداث خط دوم لوله ی گازی را برای
تبدیل سوخت واحدهای صنعتی ارائه داد. مطالعات این درخواست هم به کمیته ی ارزیابی
سازمان محیط زیست و هم به شورای ساماندهی مناطق ارجاع شد که هر دو با این پروژه
موافقت کردند با این شرط که خط لوله ی جدید “در حریم” خط لوله ی قبلی
قرار بگیرد. شرکت گاز هم در حریم همان لوله ی قبلی، زمین را تسطیح و کانالها را
حفر نموده است.”


“آقای خاکپور با من تماس گرفتند و من عینا
همین موضوع را برایشان توضیح دادم. اما متاسفانه ایشان رفتند و با بعضی سایتها
مصاحبه کردند و گفتند “عبور لوله ی گاز از پارک ملی تنگ صیاد”؛
“تخلف آشکار محیط زیست در تنگ صیاد”. در صورتی که با GPS که دوستان {کارشناس} زدند نزدیک ترین
فاصله ی پارک ملی و خط لوله، 5.5 کیلومتر است.”

 “من هم رسانه ای هستم و هم فعال محیط زیست.
ما باید حقایق را منعکس کنیم. باید ببینیم خبری که ما می دهیم چه اثرات کوتاه مدت
و بلند مدتی بر ذهن مخاطبان دارد. اینکه ما اذهان مردم را نسبت به موضوعات محیط
زیستی حساس کنیم خیلی هم خوب است. اتفاقا  یکی از اولویتهای ما در بخش حفاظت از محیط زیست،
فرهنگ سازی و اطلاع رسانی است. منتها به این شکل که لوله ی گاز در پارک ملی نباشد
و بگویند در پارک ملی بوده است، جواب این تنش رسانه ای و انعکاس داخلی و خارجی اش
را چه کسی باید بدهد؟”


“آقای خاکپور بعدا در وبلاگش اصلاحیه ای
آورد و گفت که لوله ی گاز در پارک ملی نبوده است، اما این وقتی بود که کار از کار
گذشته بود و سایتها و وبلاگها خبرش را منتشر کرده بودند. خیلی از دوستان من به من
می گویند نباید شکایت می کردی. اما اگر ما رسانه ای ها خبری کذب را – نا خواسته- منتشر
کردیم و تبعات داشت، مرجع پاسخ گویی باید چه کسی باشد؟ من چه راهکاری دارم که
اثبات کنم این خبر کذب بوده است؟”


“شکایت من دو جنبه داشت. یکی جنبه ی شخصی
آن است. آقای خاکپور دوست من است. دوستانه تماس گرفت و من دوستانه روند کار را
توضیح دادم و ایشان رفت و آن مصاحبه را انجام داد. موضوع دیگر، جنبه ی سازمانی آن
است. ارزیابی این پروژه را هم کمیته ارزیابی و هم دفتر زیستگاهها انجام داده است و
ما سر یک وجب از خاک منطقه کوتاه نیامده ایم. ما الان در بیرون از منطقه که حساسیت
ندارد بسیاری از طرحها را مخالفت می کنیم، ما برخی از طرحهای ملی سد سازی که دولت
به انجام آن مصر است را مخالفت کرده ایم، در جاده سازی در همین استان ما مصداق
بارز مخالفت هستیم، آنوقت در این منطقه ی حفاظت شده اگر حساس نباشیم که وااسفا
برما”


“نمی خواهم مظلوم نمایی کنم اما همین الان
که داریم صحبت می کنیم، من محیط بانی دارم که 25 شبانه روز است که خانه نرفته و در
منطقه است: آقای بختیار طاهری مدیر پارک ملی تنگ صیاد. ما به دلیل حساسیتی که در
حفاظت داریم حتی مجموعه ی ستادی و کارمندیمان را در ساعات غیراداری و روزهای تعطیل
نگه داشته ایم با اینکه وظیفه ای هم ندارند. ما این همه روی منطقه حساسیت داریم
آنوقت بیاییم با دست خودمان منطقه را به باد بدهیم؟ این با عقل جور درنمی
آید”

 “من اگر شکایت کردم دلم برای همین بچه ها
سوخت. شما بیایید در سازمان استان ببینید دید بچه ها نسبت به آقای خاکپور چگونه
شده است. من نسبت به همکارانم پاسخگو بودم چون حس کردم به آنها ظلم شده است. اگر
بین سازمان محیط زیست و فعالان محیط زیست تقابلی وجود دارد باید بنشینند در کنار
هم و مسائل را برطرف کنند. من شخصا مستقیم به عنوان مدیر کل محیط زیست استان با
آقای خاکپور تماس گرفتم و از او خواستم که با هم به منطقه برویم و هرجا که برایشان
سوال بود برطرف کنیم. ایشان فردی دلسوز و فعالند اما فکر می کنم از روی ناآگاهی
مطلبی را منتشر کردند که جمع کردنش واحسرتاست…”

صحبتهای مهندس هومان خاکپور



” تنگ صیاد حدود 27500 هکتار است که حدود 5400
هکتار آن، پارک ملی و مابقی منطقه حفاظت شده می باشد. جاده ای که الان در حال عبور
از تنگ صیاد است، از منطقه حفاظت شده می گذرد و نه از پارک ملی. سال گذشته، منطقه
تنگ صیاد و دنا به عنوان دو ذخیره گاه زیستکره به یونسکو پیشنهاد شد. اواخر خرداد
امسال قرار است دیپلم ذخیره گاه زیستکره به دنا اعطا شود اما تنگ صیاد به دلیل خط
لوله ی گاز قدیمی موجود در آن، بنا به مصاحبه خانم ابوالقاسمی با خبرگزاری مهر، به
تعویق افتاده و دستور کارشناسی مجدد داده شده است.”

 ” تقریبا اوایل اردیبهشت ماه بود که متوجه
شدیم دستگاههای اداره ی گاز دارند در منطقه ی حفاظت شده ی تنگ صیاد جاده ای احداث
می کنند. با توجه به ماده 11 قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست، قطع اشجار و بوته
کنی و هرگونه تخریب محیط زیست در مناطق حفاظت شده بدون اجازه سازمان محبط زیست
ممنوع است. پس از گفتگوهای مکرری که با آقای یوسف پور داشتم، بعد از یک هفته ایشان
اعلام کردند که چون دفتر ارزیابی سازمان محیط زیست، مجوز داده است، ما از این
پروژه دفاع می کنیم و این پروژه دارد به صورت قانونی اجرا می شود. به دلیل
محدودیتهای قانونی و… به نظر می رسد سازمان محیط زیست مقاومت لازم را دربرابر
این طرح از خود نشان نداده است ضمن اینکه می توانستند این خط لوله را از مقابل
منطقه ی حفاظت شده عبور دهند.”

“اینکه می گویم مقاومت لازم نشده است با استناد
به مصاحبه ی مذکور خانم ابوالقاسمی است. ایشان در آن مصاحبه گفتند که کمیته
ارزیابی با توجه به نظر مساعد سازمان محیط زیست، این مجوز را داده است. این موضوع
در صحبتهای شخصی من با آقای یوسف پور هم توسط ایشان مطرح شد که دستگاههای محیط
زیست با انجام این پروژه موافق بوده اند…”


“من هیچگاه زحمات و عملکرد فعالین سازمان
محیط زیست استان را زیر سوال نبرده ام. همانطور که در وبلاگم دهها مطلب در قدردانی
از زحمات دوستان ما در محیط زیست منتشر شده که اسنادش موجود است. ولی در خصوص
اینکه آقای یوسف پور فرمودند که این لوله در حاشیه است، باید بگویم ما اصلا چیزی
به نام حاشیه نداریم. البته این لوله از داخل پارک ملی نمی گذرد که اگر می گذشت
وامصیبتا بود. این خط لوله در منطقه حفاظت شده و داخل منطقه ای است که به عنوان
ذخیره گاه زیستکره به یونسکو معرفی شده است.”


“ما هم منکر این نیستیم که 25 سال پیش یک
خط لوله از این منطقه گذر کرده، اما اولا آن لوله با ابعاد لوله ی جدید نبوده،
ثانیا 25 سال پیش شرایط خاصی بر کشور حکمفرما بود. جنگ بود. مطمئن باشید 25 سال
پیش نه استعلامی از محیط زیست صورت گرفته و نه محیط زیست برای این پروژه اجازه ای
صادر کرده است. ولی آیا می توان گفت چون 25 سال پیش از این منطقه حفاظت شده لوله ی
گاز عبور کرده، اکنون هم -علیرغم افزایش ضرایب حفاظتی و اهمیت این منطقه به عنوان
ذخیره گاه زیستکره- بیاییم و باز هم از این منطقه خطوط بیشتری عبور بدهیم؟”


” همانطور که آقای یوسف پور اشاره فرمودند،
لوله جدید قرار است از کنار لوله قدیمی عبور کند. اما من عکس و فیلم از منطقه دارم
که ماشینهای شرکت گاز عرضی حدود 10 و گاهی تا 15 متر با ترانشه حدود 1.5 متر از
منطقه را تخریب کرده اند. آیا به این می توان گفت “در کنار لوله ی
قبلی”؟ ضمن اینکه خط لوله ی قدیمی بعد از بیست و پنج سال به دلیل حفاظتی بودن
منطقه و عدم وجود دام، در زیر پوشش گیاهی قرار گرفته و شما اصلا نه آثاری از لوله می
بینید و نه تاثیری بر مناظر دیداری منطقه گذاشته است. یکی از مهمترین موضوعاتی که
در ارزیابی محیط زیستی مطرح می شود بحث چشم اندازهاست. شما اگر از کنار این جاده
عبور می کنید متوجه  میشوید که اکنون منطقه
کاملا بهم ریخته است. مخصوصا که الان دارند برای لوله، خاکبرداری هم می کنند و این
خاکها را در کنار جاده ی ده متری می ریزند.”

“خدا را شاهد می گیرم که شاید بیش از دهها
نفر از مردم محلی با من تماس گرفته اند یا از من می پرسند که قضیه چیست. حتی در
همان یک هفته ای که من با آقای یوسف پور صحبت می کردم بدون اینکه در وبلاگم این
موضوع را بنویسم و بازتابی اینچنینی داشته باشد و بتوانم از طریق دوستیی که با
آقای یوسف پور دارم، پروژه را متوقف کنند، دهها تماس با من گرفته شد که این جاده
دیگر چیست؟ شاید فکر می کردند که این جاده جزو حوزه ی منابع طبیعی است.”


“آقای یوسف پور مرا برای منطقه تنگ صیاد
دعوت نکرده اند. ده پانزده روز از انتشار مطلب من گذشته بود و آقای یوسف پور به
رغم اینکه تهدید به شکایت کرده بودند، شکایتی نکردند. تا اینکه رخداد مرگ عقابها
در کنار منطقه حفاظت شده هلن اتفاق افتاد. آن موقع فرمانده یگان محیط زیست با من
تماس گرفتند  وگفتند که برویم منطقه هلن را
بازدید کنیم. من هم چون ماموریت اداری داشتم و خود ایشان هم در جریان بودند
نتوانستم در خدمت ایشان باشم. ما هیچ قراری از طرف آقای یوسف پور برای بازدید دو
نفره از منطقه نداشتیم. بعد از مصاحبه جنجالی ایشان با سبز پرس در مورد عقابهای
منطقه هلن، منابع اطلاعات خود را در اختیار ایشان گذاشتم و گفتم بروید بپرسید و
لاشه عقابها را ببینید. متاسفانه نیروهای گارد سازمان حفاظت رفته بودند و اهالی
منطقه را تهدید کرده بودند. بهمین خاطر به ایشان گفتم بیایید من و شما بدون اینکه
شناخته بشویم به منطقه برویم تا من لاشه عقابها که در خانه های محلی دفن شده اند را
نشانتان بدهم بدون اینکه مردم منطقه به وحشت بیفتند. این، موضوع قرار من و آقای
یوسف پور بود.”


صحبتهای مهندس محمد درویش

“وقتی ما می دانیم که کمتر از ده درصد خاک
ایران، منطقه حفاظت شده است و بزرگترین حامی این مناطق، سازمان حفاظت از محیط زیست
می باشد، چرا باید این سازمان به راحتی از حق خودش بگذرد؟ چرا برای سازمان، ارزش
مناطق حفاظت شده، عملا کمتر از ارزش زمینهای جنبی این مناطق است که مالک خصوصی
دارد؟ وقتی سازمان محیط زیست اینگونه از حق خود می گذرد ما چه انتظاری از مردم عادی
و یا وزارتخانه های دیگر داریم که بخواهیم حقوق طبیعت را رعایت کند؟”


“همه ی حرف اینست. نباید مسئله لوث شود که
چرا اول پارک ملی گفته شده و بعد نوشته شده منطقه حفاظت شده. من متاسفم که سازمان
محیط زیست به جای عذر خواهی از مردم به خاطر این کار غیرقانونی، از یک فعال محیط
زیست به دادگاه شکایت کرده است.”