ماجرای باغ قلهک و شکایت شهرداری تهران از سفارت انگلستان برای قطع 310 اصله درخت، این روزها به چالشی زیست محیطی بین سیاستمداران ایران و انگلستان تبدیل شده است. با توجه به سابقه اختلافات سیاسی کشورمان با انگلستان در سالهای گذشته، شاید در نگاه اول این شکایت را جدالی سیاسی بدانیم و به همین دلیل مشاهده شده است که برخی از حامیان محیط زیست در ایران با تصور سیاسی بودن در برابر این پرونده سکوت کرده اند و حتی عده ای دیگر در موضعی مقابل شهرداری تهران قرار گرفته اند و سیاسی بودن این پرونده را به رخ شاکیان کشانده اند.
در این سالها مرسوم و معمول بوده است که اعتراضات سازمانهای غیردولتی زیست محیطی و یا فعالان محیط زیست با برچسب سیاسی بودن مورد بی توجهی قرار گیرد و به راحتی از کنار آنها گذر کنند. تقریباً هیچ اتفاق قابل توجه زیست محیطی ای را سراغ نداریم که به آن برچسب سیاسی بودن نچسبانده باشند. گاهی حتی برخی پا را فراتر گذاشته اند و سازمانهای غیردولتی زیست محیطی و کوشندگان زیست محیطی را به ناحق و به اشتباه به بیگانگان و دشمنان مرتبط کرده اند. هر چند که هیچوقت هیچ کس نشانی برای این ادعا نداشته است.
اگر قرار باشد در برابر شکایت شهرداری تهران از سفارت انگلستان، دوستداران محیط زیست موضعی مشابه آنچه دولتی ها در برابر فعالان محیط زیست داشته اند اتخاذ کنند در اینصورت این بار فعالان محیط زیست هستند که به عملی زیست محیطی برچسب سیاسی زده اند و این رسم ناخوشایند را تکرار کرده و مشروعیت بخشیده اند.
در کنار همه این موارد، رسیدگی به شکایت شهرداری تهران برای قطع 310 اصله درخت می تواند نقطه عطفی در شکایات زیست محیطی باشد. رخدادی که راه را برای فعالان محیط زیست برای اقدام قضایی در برابراقدامات غیر زیست محیطی شهرداری ها و ادارات دولتی بیش از پیش باز می کند و رای این دادگاه می تواند به سنگ محکی برای سنجش اقدامات غیر زیست محیطی سازمانهای دولتی و حکومتی تبدیل شود.
سیاسی کردن و سیاسی نشان دادن شکایت زیست محیطی شهرداری تهران از سفارت انگلستان هیچ سودی برای محیط زیست و فعالان محیط زیست ندارد و دعوای زیست محیطی شهردای تهران با انگلستان را که می تواند یک بازی دو سر برد برای محیط زیست باشد به شکستی حسرت برانگیز برای محیط زیست ایران تبدیل می کند. از طرف دیگر در شرایطی که انگشت اتهام به سوی سازمانهای غیردولتی است و گاه و بیگاه مورد اتهام و بی مهری قرار می گیرند، واکنش ناپخته در برابر این مساله می تواند بهانه خوبی به دست مخالفان نهادهای مدنی و کوشندگان اجتماعی برای افزایش فشارها و محدودیت ها بدهد.
فراموش نکنیم که در حال حاضر به دلیل شرایط اجتماعی موجود، فعالیت اجتماعی در عرصه محیط زیست دشوارتر از هر زمان دیگری است. پس بر همه دوستداران محیط زیست لازم است از چنین موقعیت های به دست آمده بیشترین سود را عاید محیط زیست وطن کنند. سیاسی کردن شکایتی زیست محیطی و اعتراض به شهرداری تهران برای رفتارهای غیر زیست محیطی در سالهای گذشته شاید همراه با سر و صدای زیاد و جنجال ژورنالیستی باشد و منجر به زدن «گل» شود اما باید توجه داشته باشیم که این «گل»، گل به دورازه خودی است و سرانجامی جز شکست تیم دوستداران محیط زیست ایران نخواهد داشت.