کتاب منابع و مسایل آب در ایران نوشته ی دکتر کردوانی، نخستین بار در سال 1363منتشر شده است. در پیشگفتار این کتاب، می نویسد: «در حوضه ی آبخیز تنها رود منطقه گرمسار (حبله رود) پراکندگی باران نامتناسب است و سدی بر روی رودخانه ساخته نشده است […] در اواخر زمستان و اوایل بهار، رودخانه سیلابی است و آب آن طغیان می کند و اغلب مقدار زیادی آب از طریق مسیل های عمیق مختلف […] خروشان به کویر می ریزد و به این ترتیب هدر رفته و شور و غیر قابل استفاده می شود (ضرر نداشتن سد)، در حالی که در تابستان آب آن چنان سریع کاهش می یابد که سطح وسیعی از زراعت ها، بی آب می ماند و خشک می شود»(18). در چاپ نهم کتاب که در سال 1387 (یعنی نزدیک به ربع قرن پس از چاپ نخست) منتشر شده، کردوانی همچنان مدافع بی قید و شرط سد سازی است و گذشته از تکرار همان پیشگفتار سال 63، باز هم معتقد است که باید بر روی تمام رودخانه ها سد زد تا آب آن ها به «دریاها، دریاچه ها، باتلاق [تالاب] ها و کویرها» نریزد و «هدر نرود»(19).
گذشته از این که این “انجماد” در پندارهای پیشین و روزآمد نساختن نوشته ها، مغایرت بنیادی با روح پژوهشگری دارد، باید از دکتر پرسید اکنون که صدها سد بر روی رودخانه های کشور ساخته شده، به راستی چقدر از مشکلات منابع آب ایران حل شده است؟! در این جا، درباره ی طرح های عظیم سد سازی و انتقال آب در خوزستان و سرچشمه ی رودهای آن که موجب کم آبی شدید در این استان (تا حد خشکی کامل کارون در پاره ای از ماه ها) شده، و از خشک شدن بخش های مهمی از زاینده رود، و از نصف شدن آب دریاچه ی اورمیه چیزی نمی گوییم؛ فقط از همان حبله رود می گوییم که ساخته شدن سد انحرافی “بن کوه” و احداث کیلومترها کانال برای رساندن آب شیرین از بالادست رود به دشت گرمسار، عملا کارایی نداشته و آن کانال های پر هزینه پر از گل و لای شده اند. امروزه کشاورزی دشت گرمسار متکی به صدها چاه عمیق است که آن ها هم با کم شدن آورد حبله رود (ناشی از افزایش جمعیت در شهرستان های دماوند و فیروز کوه، و برداشت زیاد آب در آن جاها) سال به سال عمیق تر می شوند. سد بزرگ دیگری به نام سد نمرود هم بر روی حبله رود در دست ساخت است که مطمئنا بر مشکلات گرمسار خواهد افزود، زیرا:
با آب گیری سد نمرود، تغذیه ی سفره های آب زیر زمینی دشت گرمسار به علت کم شدن آورد رود و قطع شدن نسبی جریان های سیلابی، به شدت کاهش خواهد یافت. از هم اینک، تنش هایی میان اهالی و مسوولان دولتی شهرستان های فیروز کوه و دماوند از یک سو، و بهره برداران سنتی آب حبله رود در دشت گرمسار از سوی دیگر، به وجود آمده و شهرستان های بالادست انتظار بهره مند شدن از آب سد را دارند؛ مسوولان هم به تب توسعه ی ناپایدار دامن می زنند و وعده ی این آب را به همه می دهند. نکته ی تراژیک دیگر آن که طبق معمول، در طراحی پروژه ی سد هیچ گونه نظر خواهی از اهالی روستاهایی که به زیر آب می روند صورت نگرفته و روستای آباد سُله بن با تمامی باغ ها و کشتزارهای زیبا و همچنین تپه ی تاریخی سُله بن به زیر آب خواهد رفت.
(ادامه دارد.)
پی نوشت
18) کردوانی، پرویز. منابع و مسایل آب در ایران (جلد اول)، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ نهم،1387، ص 3
19) همان، ص 84