چه بخواهیم ، چه نخواهیم ! چه مدیران شهر اصفهان خوششان بیاید ، چه خوششان نیاید !! چه شهروندان غمگین و افسرده بشوند یا نشوند واقعیت این است که در سالهای گذشته میراث طبیعی و فرهنگی اصفهان بیش از هر زمان دیگری مورد تهدید و تخریب قرار گرفته است .
تنها با مشاهده زاینده رود که نماد زندگی و زاینده طبیعت و فرهنگ شهر اصفهان بوده است متوجه حال ناخوش اصفهان می شویم.
به باور کارشناسان تنها بخشی از خشکی زاینده رود به خاطر خشکسالی است و دلیل اصلی خشک شدن زاینده رود عدم مدیریت صحیح منابع آبی است . خشک شدن زاینده رود بیش از آنکه بلایی طبیعی باشد ، بلایی غیر طبیعی و حاصل مدیریت ناصحیح است . البته اگر بگوئیم مدیرانی که آب زاینده رود را به بخش های مختلف برده اند و با ایجاد صنایع کوچک و بزرگ بر سر راه این رود آنرا به خشکی کشانده اند همه موجوداتی زنده و محصول طبیعت بوده اند آنوقت خشک شدن زاینده رود را می توان حاصل « بلایای طبیعی » نامید .
داستان میراث فرهنگی اصفهان نیز همچون میراث طبیعی غم انگیز است . کافیست تنها چند روز خبرهای رسانه های وطنی را در این خصوص پیگیری کنیم . با هم بخوانیم :
– با عبور مترو سی و سه پل روزی 40 بار خواهد لرزید !
– برآمدگی60 سانتی در گنبد مسجد امام/ دل نگین مساجد ایران شکست
البته اینها هم محصول همان « بلایای طبیعی» است که گریبان گیر نصف جهان شده است . کارشناسان، اساتید دانشگاه، کوشندگان میراث فرهنگی و طبیعی ، سازمانهای غیردولتی ، رسانه ها و شهروندان عادی بارها نسبت به این مسائل هشدار داده اند ولی متاسفانه گوش شنوایی نیست و بهبودی در کارها مشاهده نمی شود …
پی نوشت :
– منبع تصویر اول
– منبع تصویر دوم
– پرونده اصفهان در این وبلاگ
– پرونده مترو اصفهان در این وبلاگ