این آخرین یادداشتی است كه پايگاه خبري سبزپرس در تاریخ هفتم خرداد ماه از مرحوم ياسر انصاري منتشر ساخته است.در این یادداشت می توانیم به خوبی صداقت کاری آن عزیز سفر كرده را مشاهده کنیم.درس های بسیاری در یادداشت نهفته است که امیدوارم به عنوان پیشانی اقدامات تمامی فعالین و کارشناسان محیط زیست ایران قرار گرفته و هيچگاه با مصلحت انديشي هاي بي مورد در برابر تخريبها و…سكوت نكنيم.روحش شاد و يادش گرامي…
ياسر انصاري؛ دیروز خبری در سبز پرس منتشر شد که در آن ناباورانه از شکایت یکی از ادارات کل سازمان محیط زیست از یک فعال و کارشناس حوزه منابع طبیعی و محیط زیست حکایت داشت.اتفاقی نامیمون و بیسابقه که اثری از آن در دوره چند دهه حیات سازمان و حتی در زمان ریاست خانم جوادی هم نمی توان یافت.
دوره ریاست خانم جوادی را از این نظر در تاریخ سازمان جدا میدانم که در آن 4 سال خانم دکتر و تیم همکارش به جز در سال آخر در محیطی کاملا بسته و بی اعتماد به سازمانهای مردم نهاد و رسانه ها کمترین ارتباط را با این اقشار برقرار کرده و بیشترین سوء ظن و توهم توطئه را در سر می پروراندند و معمولا در برابر انتقادات کم تحمل نشان میدادند و انتقادات را سیاسی قلمداد کرده و با این برچسب با منتقدان به سیاستهای زیست محیطی دولت نهم برخورد میکردند.
در دوره خانم دکتر ابتکار هم که به دلیل فضای باز سیاسی حاکم برکشور، سازمان هدف شدیدترین انتقادات فعالان و منتقدان غیر دولتی قرارداشت، تاکنون سابقه ای چنین، از شکایت این سازمان از فعالان محیط زیستی کشور دیده نمیشود .
حال اینکه شنیده میشود مدیرکل جدید و تازه منصوب شده اداره کل محیط زیست استان چهارمحال و بختیاری از انتقاد یک فعال محیط زیست و هشدار وی درخصوص تخریب منطقه حفاظت شده و پارک ملی تنگه صیاد و دنا چنان برآشفته که به جای پیگیری اصل موضوع و متقاعد کردن کمیته ارزیابی سازمان متبوع خود به تجدید نظر در مجوز صادره برای یک طرح مخرب ضد محیط زیست، به شکایت از فعال محیط زیست استان خود روی می آورد که نتیجه آن بهت و حیرت همگان خصوصا خانواده بزرگ محیط زیست و منابع طبیعی کشور است .
آنهایی که میپرسند، چرا سازمان محیط زیست این اهرم و سلاح حقوقی را به جای استفاده علیه ارگانها و سازمانهای دولتی تخریب کننده و متخلفان مشهور، علیه طرفداران و دلسوزان محیط زیست به کار میگیرد؟
پیشتر بارها دیده شده بود که وزارتخانه و سازمانهای دولتی مخرب محیط زیست طرفداران محیط زیست را تهدید به شکایت کرده و یا حتی به این عمل مبادرت هم کرده اند. اما این که سازمانی که خود منتفع اصلی فعالیت طرفداران محیط زیست است و مسئولیت مستقیم تحقق اصل 50 قانون اساسی کشور را برعهده دارد در راستای تحقق اصل تساهل و تسامح با سایر ارگانهای دولت در راستای استقرار توسعه ناپایدار دست به شکایت از فعالان این حوزه بزند؛ اقدامی بهت آور و در عین حال بدیع است .
به خوبی به یاد دارم زمانی که کانون عالی گسترش فضای سبز و حفظ محیط زیست ایران در راستای متوقف کردن فاجعه تخریب پارک ملی گلستان قصد اعلام جرم علیه وزارت راه و سازمان محیط زیست را داشت، موضوع را با واسطه به اطلاع خانم دکتر جوادی رساندم که ما قصد شکایت از سازمان را به علت قصور در امر صیانت از پارک ملی گلستان داریم و ایشان با این استدلال که این اقدام شما به صورت غیر مستقیم کمک به سازمان میکند به تایید آن پرداخت.
حال اینکه در سیستم جدید سازمان محیط زیست که اتفاقا در آن و البته در سطح حرف و نه عمل بسیار از فعالیت سازمانهای مردم نهاد و رسانهها در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی حمایت میشود، بروز و نشر این گونه اخبار موضوعی جالب توجه است .
جالب تر آنکه ظاهرا فعال محیط زیست مورد نظر متهم است که چرا هشدار داده خط لوله از نزدیکی پارک ملی تنگه صیاد عبور میکند و اینکه حالا که یونسکو در ثبت جهانی منطقه موردنظر به عنوان ذخیرهگاه زیستکره و اتفاقا به علت تساهل و تسامح سازمان محیط زیست و یا واضح تر بگوییم تصممیمات سوال برانگیز چندین و چند باره برآمده از سیاستهای تعاملی کمیته ارزیابی دچار تردید شده ، پس شما باید پاسخگو باشید.
به نظر میرسد این اقدام سازمان که به نوعی سیاست فرار به جلو و به خوبی نشانگر بی درایتی و عدم سعه صدر ترتیب دهندگان آن است، میتواند بهترین فرصت برای فعالان محیط زیست کشور باشد تا در دادگاهی صالح در هرنقطه از کشور کلیه اقدامات غیر کارشناسی مخرب را که کیان محیط زیست کشور را هدف قرارداده به چالش کشیده مورد قضاوت مردم ، رسانهها و تاریخ قراردهند . غنیمتی گران که طی آن میتوان ضعفهای کارشناسی و یا تعاملات خانمان برانداز را مورد نقد قرار داد که البته این اصلی ترین وظیفه سازمانهای مردم نهاد و فعالان مدنی حوزه محیط زیست است .
برگزاری دادگاه سازمان محیط زیست علیه این فعال از نظر اینجانب تهدیدی است که میتواند به فرصتی برای منتقدان سیاستهای تعاملی سازمان مبدل شود و البته موعدی است برای ریاست سازمان که اظهارات و ادعاهای قبلی ایشان به بوته آزمایش گذارده شود.
اینجانب در نشستی که با ریاست سازمان داشتم موکدا به ایشان یادآور شدم که به صورت غیر مستقیم تمام انتقادهای سازمانهای غیر دولتی و فعالان حوزه محیط زیست به مثابه سلاحی در خدمت مسئولان سازمانهای محیط زیست و جنگلها و مراتع است و اصولا اینها گروه فشار سازمان محیط زیست در مواجهه با مخربان و متجاوزان به محیط زیست خاصه برخی از دستگاه های دولتی که مسبب اصلی توسعه ناپایدار هستند و سازمان میتواند به بهترین وجه از این انتقادات استفاده کند. که البته این برخورد سازمان مبین انتخاب مسیری دیگر از سوی سازمان است، هرچند برخی معتقدند انتخاب این رویه توسط مدیر جوان و ظاهرا کم تجربه استان با مخالفت رییس سازمان روبرو و در نهایت مسکوت خواهد ماند. موضوعی که روزهای آینده بیانگر آن بوده و در مورد آن قضاوت خواهد کرد.
با موج هشتم و ياسر انصاري عزيز همراه باشيم