مستند «باد صبا (+ و +)» را امروز برای اولین بار دیدم. همیشه این طور نگاه کردن به کره زمین برایم جذاب بوده است، از نمای بالا. انگار یک جور کلیتی را به آدم نشان میدهد که این پایین با نشان دادن جزییات، این نوع از درک اتفاق نمیافتد. فیلم از یک نظر دیگر هم برایم جذاب است. از این نظر که دوست دارم بدانم اگر امروز دوباره این فیلم ساخته شود و از همان مکانها دوباره تصویر گرفته شود، چه تغییری رخ داده است. حدس میزنم میزان تخریب و زباله آنقدر باشد که باورمان نشود. حداقلش اینکه روی مناره مسجدی در تهران لک لک لانه داشته و حالا سالهاست که ندارد.
یک پدیدهای وجود دارد به نام «فراموش نسلی زیست محیطی» که در کتاب کودک و طبیعت (+) که به تازگی منتشر شده به آن برخوردم. هر نسل میزان تخریب اطرافش را با آن چیزی که در اول زندگیاش دیده است مقایسه میکند، نه با کلیتی که طی زمان اتفاق افتاده است. مثلا یک جنگل را در نظر بگیرید که بخشی از آن تخریب میشود و نسل بعد چون حالت قبلی آن را ندیده، اصلا تصوری از جنگل اصلی ندارد و همانی که میبیند را به عنوان حالت اول تصور میکند. در نتیجه وقتی تخریب جدیدی اتفاق میافتد، فقط به همان اندازه که در نسل خودش اتفاق افتاده واکنش نشان میدهد، نه به کلیت تخریب طی سالها. به قول مترجم کتاب، عبدالحسین وهاب زاده، در مصاحبهای که با مجله دانشنامه خرداد 93 داشته است: «با پیشرفت هر نسل، طبیعت و محیط تخریب بیشتری مییابد، بدون آنکه کل تخریب حاصل در طی چندین نسل به صورت یکجا محسوس باشد.»
خب با توجه به این پدیده، به نظر من، اگر مستندسازی دوربینش را دست بگیرد و برود از همان مکانهایی که در باد صبا نشان داده میشود دوباره تصویربرداری کند و این قبل و بعد را بگذارد پیش هم، یک چیزی جلوی این پدیده فراموشی نسلی زیست محیطی علم کردهایم که بیخود اینطور برای خودش جولان ندهد و خون به دل ما نکند!!
دستهبندی شده در: م.م یک معلم محیط زیست, مغزمشغولیهای سبز (محیطزیستی)