بعد از نشت نفت خام از پالایشگاه تهران که نهایتا منجر به آلودگی کامل سفره های آب زیز زمینی منطقه اسماعیل آباد و درسون آباد در جنوب تهران شد ، این بار بختک نفت به سراغ اصفهانی ها آمد. نشت نفت خام از پالایشگاه این شهر موجب شده تا ۱۲ هزار درخت کاج در محوطه جنگلکاری شده مقابل پالایشگاه بخکشد! گزارش میثم اکبرپوری را اینجا بخوانید.
البته حکایت آلایندگی پالایشگاههای ایران حکایت تازه ای نیست و سالهاست که غول نفتی ایران، طبیعت این کشور را بی محابا و بدون کوچکترین حسابرسی از سوی سازمان محیط زیست می آلاید و نابود می کند بی انکه مجازات شود!!!
علی ایحال این را گفتم برای آن دسته از بهشهری های عزیز و نماینده محترم بهشهر که این روزها بدجوری سنگ پالایشگاه بهشهر را به سینه می کوبند!
آقای نماینده محترم بهشهر!
اون ۲۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی که در گفتگو با سبزپرس ادعا کردید برای ساخت پالایشگاه بهشهر گرفتید و بلاتکلیف مانده فعلا مال خودتان! ولی توجه داشته باشید آنچه امروز بر سر اصفهان آمده، بلایی بود که قرار بود بر سر شما و بهشهری ها بیاید! پس بروید دعای خیرتان را نثار اسکندر فیروز ، بنیانگزار سازمان محیط زیست ایران در دهه ۵۰ کنید که با مقاومت های جانانه و بحق اش از بهشهر و نکا و میانکاله اجازه نداد این پالایشگاه در بهشهر ساخته شود و نهایتا وزارت نفت این پالایشگاه شوم را از بهشهر به اصفهان برد! درغیر این صورت خیلی زودتر از اینها باید بختک آلودگی نفتی دامن شما و همه بهشهری های عزیز را می گرفت و آب شرب و کشاورزی و تالاب و شیلات و همه چیزتان را یک جا نابود می کرد اما افسوس که شما این موضوع را نمی خواهید درک کنید.
که اگر جز این بود اینچنین سرسختانه سنگ پالایشگاه بهشهر را به سینه نمی زنید و به جای ان سنگ صنایع پاک تر و اشتغال زاتر دیگری را به سینه می کوبیدید.
به هر حال انشاء ا… پالایشگاه آرزوهایتان روزی ساخته خواهد شد . قطع یقین روزی که عواقب سوء این پالایشگاه بر محیط زیست منطقه نمایان شود، هم من هستم هم شما و هم همه دوستداران محیط زیست و هم همه بهشهری های عزیز! اون روز حال شما را خواهیم پرسید روزی که تالابتان گندابی پر از نفت و خالی از ماهی شده و مردم شهرتان به جای آب سالم آب آلوده به نفت می نوشند و با آب آلوده به نفت استحمام می کنند. بخدا دور نیست آن روز !! شاید ۱۰ سال دیگر شاید هم ۲۰ سال دیگر و شاید هم زودتر !
البته یادمه ۱۰ -۱۱سال پیش،وقتی از رییس وقت سازمان دامپزشکی در دولت اصلاحات ( که البته در دولت مهرورزی همین الان هم عهده دار پست و سمت هستند!!) پرسیدیم که چطور می داند واردات گوشت قرمز از کشورهایی که آلوده به جنون گاوی هستند ، ممنوع است و او این گوشت های وارداتی و ارزان قیمت را مهر تایید زده ، گفت: ۱۰ سال یا ۱۵ سال دیگر من دیگر رییس سازمان نیستم اگر پرسیدند مردم از کجا مبتلا به جنون گاوی شدند می گویم از فراورده های گاوی مثلا رژ لب!
امیدوارم اون روز شما هم ادعا نکنید نفتی که بهشهر و میانکاله را به ویرانی کشانده از پالایشگاه تهران به میانکاله سرازیر شده و یا تهرانی ها با خودشان آوردند و در تالاب ریختند و یا گردن فلان دولت و فلان رییس جمهور و فلان رییس سازمان بیاندازید و یا از عذاب الهی خبر دهید و یا شاید هم از کشف یک میدان نفتی جدید در میانکاله!
این روزها ما طرفداران محیط زیست چاره ای نداریم جز اینکه فقط بنشینیم و منتظر بمانیم تابلایی در یک گوشه نازل شود و بعد با خودمان زمزمه کنیم : ما که گفتیم ولی کجا بود گوش شنوا ! چون فعلا برخی از این مدیران فاقد تخصص ، درهمه امورات هم صاحبنظر و کارشناس هستند و هم مدیر و وکیل! و خدا را هم بنده نیستند! چه رسد به اینکه حرف ما را هم گوش کنند!