به بهانه تشکیل کارگروه ويژه نجات دریاچه ارومیه کوشان مهران عزیز یادداشتی را برای من فرستاده که بد ندیدم دوستان نیز از آن بهره مند شوند. در ادامه ملاحظه بفرمایید
تغییر
اقلیم و یا فرصت طلایی برای بزرگ پیمانکاران!
در
اکتبر سال 1933 کاشف و بیابانگرد مجار László Almásy در کوهستان های Gilf Alkabir واقع در صحرای لیبی در جنوب غربی
مصر با دیوارنگاره های شگفت انگیزی در یک غار روبرو گردید. مردمانی در سرزمینی که
در نزدیکی مرز لیبی یکی از خشک ترین زیستگاه ها به شمار می رود به شنا مشغول
بودند!
از
اواسط قرن نوزدهم گروه های اکتشافی و نظامی فرانسوی در کوهستان ها و صخره های جنوب
الجزایر(تاسیلی) با نگاره هایی حک شده و نقاشی شده مواجه شدند که نشان دادن صحنه
هایی از زندگی روزمره همچون شکار و دامداری و آیین های ساکنان این بخش از بیابان
بزرگ آفریقا می بود. در نگاه نخست مشاهده جانورانی چون فیل و حتی اسب آبی و زرافه
در بیابان سوزان آفریقا باور کردنی نیست ولی در اوج دوران یخبندان که صفحات یخی تا
شمال شبه جزیره ایبری پیشروی نموده و گوزن کاریبو که اکنون در مناطق شمالی اوراسیا
زندگی می نماید خوراک متداول ساکنان سرزمینی بود که امروزه فرانسه می خوانیمش از
ساحل اقیانوس اطلس در جنوب مراکش تا ساحل دریای سرخ پوشیده از ساوانی خرم با
زیستمندانی بود که اکنون دشت سرنگتی در آفریقای شرقی یادآور آن می باشد.
به
تدریج با پایان دوران یخبندان و عقب نشینی یخچال ها، اقلیم آفریقای شمالی رفته
رفته کم باران تر گردید و ساوان سبز جای خویش را به شنزارهای سوزان داد. بسیاری از
مردمان ساکنان صحرا برای بقا مجبور به مهاجرت شده و در این میان دره رود نیل با
منبع دایمی آب و خاک حاصلخیز به تدریح سکونتگاه شکارگران کوچرو و دامداران گردید.
در این میان اما در کنار جانورانی چون اوریکس شاخ شمشیری و آداکس که سازگار با
شرایط بیابانی بودند جانورانی چون فیل و کرگدن و اسب آبی محکوم به نابودی گردیده و
تنها در واحه هایی چون شمال چاد و تاسیلی جمعیت هایی از کروکودیل به بقای خویش
ادامه دادند.
تغییر
اقلیم در شمال آفریقا فرایندی یک ساله و دو ساله و یا شاید سی ساله نبوده و برای
نمونه سازگاری کروکودیل های برجای مانده در واحه ها نشان دهنده زمان کافی برای
سازگاری با شرایط دشوار جدید حاکم می باشد(کوچک شدن در مقایسه با کروکودیل رود
نیل)
به ادامه مطلب رجوع فرمایید.