توجیه قابل توجه کم کاری های سازمان در پروژه یوز!

/ نامه سرگشاده علیرضا جورابچیان درباره روند شتابان کاهش جمعیت یوزپلنگ در کشور /

علیرضا جورابچیان ، مدیر سابق پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی با ارسال گزارشی از وضعیت یوزپلنگ آسیایی طی یک دهه گذشته تحت عنوان ” توجیه قابل توجه کم کاری های سازمان در پروژه یوز ” ، نسبت به کاهش جمعیت یوزپلنگ در سالهای اخیر هشدار داد.

متن کامل نامه علیرضا جورابچیان به سایت سبزپرس به شرح ذیل می باشد:

«اخیرا” روابط عمومی سازمان حفاظت محیط زیست ظاهرا” از سوی پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در ارتباط با گزارش همشهری تحت عنوان “انقراض نماد حیات وحش کشورشتاب گرفت”جوابیه ای تهیه و در روزنامه همشهری مورخه ۲۷/۸/۱۳۹۱ درج و روزنامه همشهری را برخلاف قوانین مطبوعات، ازدرج جوابیه اینجانب منع نموده است ،درجوابیه روابط عمومی سازمان موارد متعدد غیر واقعی مطرح شده که بواقع درصورت پذیرش آنهاکه تکذیب اظهارات گذشته ومکرر مقامات سازمان در مجامع ملی وبین المللی بوده است می تواندتمامی اظهارات رسمی و گزارشات سازمان را براحتی به زیر سئوال  ببرد که  بدلیل ندانم کاریها،کمبوداطلاعات و حب وبغض مسئولین روابط عمومی سازمان تاحدود زیادی برده است.

به نظرمی رسد تهیه کننده جوابیه مذکور عامدا”درزمینه یکی ازموفق ترین پروژه های بین المللی کشور،فقط بدلیل هشدار اینجانب به حقیقت واقعی”کاهش جمعیت یوز “در یکی دوسال اخیر در برخی زیستگاهها و درخواست اینجانب از ریاست سازمان وسازمان ملل برای توجه بیشتر به پروژه یوز،باعنادی که داشته است،برای توجیه کم کاریهای سازمان چنین وانمود می نمایند که اساسا”در گذشته پروژه، بیان جمعیت ۷۰ تا ۱۰۰ قلاده یوز کذب محض بوده و فاقد مستندات لازم و مدارک محکمه پسند ارائه شده و در واقع جمعیت یوز کاهش نیافته بلکه در گذشته پروژه نیز همین اندازه بوده است.

از این رو و از آنجا که چنین دیدگاههائی می تواند حقیقتا”زحمات جمعی از ورزیده ترین محیط بانان زیستگاههای یوز که  حقیقتا”در مقایسه با سایرمناطق سازمان ایثارگرانه در این زیستگاههازحمت کشیده اند را مخدوش و انگیزه های کاری آنان را بشدت کاهش داده و آسیبهای بمراتب شدیدتری را به زیستگاههای یوز وارد خواهدآورد،ازاین رو بر خود واجب دانسته دراین خصوص آگاهسازی و دلایل مرتبط با جمعیت های قبلی وفعلی یوزکه از بدیهیات می باشد را مطرح تاحقایق ذیربط بر همگان آشکارگردد.

پایه و اساس آمارهای رسمی ارائه شده در گذشته پروژه

دانش برآورد جمعیت یوز و سایر گوشتخواران برای نخستین بار و در آغاز پروژه یوز بواسطه ورود ۶وسپس ۶۰ دستگاه دوربین تله ای درسالهای۸۱و۸۲به کشور امکان پذیر گشت. با توصیه انجمن حفاظت از حیات وحش آمریکا(wcs )که از همکاران بین المللی پروژه بودند، کارگذاری دوربین های تله ای در مناطق آغاز شد،درادامه آن و در اواخرسال۸۲ بااقامت ۶ماهه یکی از مشاورین بین المللی پروژه درایران،کار برآورد سیستماتیک جمعیت یوز در کشور برنامه ریزی گردید. ولی متأسفانه بنا به دلایل متعدد و از آنجمله کمبود تعداد دوربینها، خود نتوانست به درستی از پس انجام این کار برآید. از همین رو، با انجام آزمون و خطای فراوان، به دفعات این برنامه در زیستگاه های اصلی یوز توسط هر یک از مدیران سابق این پروژه (۳ بار در دوره مدیریت نخست اینجانب، ۷ بار در زمان مدیریت آقای مهندس همدانیان بهمراه مشاوربین المللی و ۵ بار در زمان تصدی آقای مهندس ضیایی بهمراه مدیرفعلی پروژه) و با کمک محیط بانان هر منطقه اجرا گردید.

براساس آن اطلاعات (تصاویر متعدد و متفاوت یوز از زیستگاهها) همراه  بازدیدهای کارشناسی وباکمکهای صمیمانه ونزدیک استانها، در پایان فاز نخست پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی (شهریور۱۳۸۷ ومدیریت مجدداینجانب)، کلیه داده ها جمع بندی و درنهایت حداقل ۷۱ قلاده و بتفکیک هریک از زیستگاههای منتخب یوز(رجوع شود به صفحه ۶۴ کتابچه گزارش عملکرد و دستاوردهای فاز اول پروژه که به صورت رسمی پس از دونوبت ویراستاری توسط کارشناسان ومدیریت دفتر حیات وحش ازسوی معاونت محیط طبیعی سازمان رسما” منتشر شدwww.cacp.ir) به عنوان آمار رسمی یوز در کشور مطرح گردید،و این در حالی است که درسال ۱۳۸۵ ومدیریت آقای مهندس ضییائی که مدیرفعلی پروژه نیز با ایشان همکاری داشتند آمار یوز کشور بیش از یکصدقلاده اعلام و دررسانه های عمومی به کرات چاپ ومصاحبه گردیده است. در این خصوص نیاز است موارد زیر مورد تاکید قرار گیرد:

۱٫ برخلاف ادعای مکررمطرح شده درجوابیه  روابط عمومی، برنامه برآورد جمعیت یوز در ایران برای نخستین بار در سال جاری در کشور آغاز نشده، بلکه تا سال ۱۳۸۷ (پایان فاز نخست) بیش از ۱۵ بار اجرا شده بود، لیکن هیچگاه این داده ها به دلیل پراکندگی آنها وتغییرات مکرر مدیریتهای پروژه به درستی مورد جمع بندی و آنالیز قرار نگرفته بودند (گزارش پایانی عملکردودستاوردهای فاز نخست، صفحه ۴۰).

۲٫ وبرخلاف ادعای مطرح شده در جوابیه پروژه، برنامه “سیستماتیک” برآورد جمعیت یوزپلنگ نیز نه در زمان آغاز مدیریت جدید، بلکه از اوایل فاز دوم پروژه (سال ۱۳۸۸) وبا همین تیم فعلی آغاز شد. ابتدا پارک ملی کویر (۱۳۸۸)، سپس پناهگاههای حیات وحش دره انجیرو نای بندان (۱۳۸۹) و سپس در سال ۱۳۹۰در سایر مناطق تحت حفاظت در استان یزد (سیاهکوه، بافق، درانجیر و آریز) بامشکلات عدیده اعتباری آغاز شد. استمرار این مهم برای سایرمناطق یوزخیز کشور نیز در طول سال۱۳۹۱ با همکاری نزدیک ادارات کل استانها ادامه دارد.

۳٫ دوربین تله ای مهمترین ابزار برای برآورد جمعیت یوز در زیستگاه ها می باشد. لیکن تعداد دوربینهای تله ای از ابتدابسیار کم و دراواسط عمر پروژه نیز اکثر آنها طی چندین سال استفاده مستمر، مستعمل و غیرقابل استفاده شده و تحریمها نیز اجازه ورود چنین تجهیزاتی به ایران را نمی داد، لذا پروژه از آغازفاز دوم (۱۳۸۷) با علم به لزوم برآورد جمعیت یوز با استفاده از این تکنیک، اقدام جدی برای طراحی و ساخت دوربین تله ای ایرانی نمود و cheetahcam توسط مهندسین ایرانی تولید و مورد آزمون قرار گرفت. لیکن این دوربین ها باحساسیت بسیار بالائی که داشتنددر رابطه با برآورد جمعیت سیستماتیک یوزضریب اطمینان قابل قبولی نداشتند.

لزوم برآورد جمعیت یوز در ایران براساس روشهای علمی روز بر کسی پوشیده نیست، ولی کمبود واقعی تعداد دوربینهای مناسب، مسئله تحریمها که خریداری دوربینها از آمریکا را بواقع دشوار می نماید از یک سو، وکمبود واقعی اعتبارات پروژه از سوی دیگر باعث شده که هیچگاه امکان دوربین گذاری همزمان درچند زیستگاه مجاور برای رسیدن به یک عدد قاطع برای جمعیت یوز میسر نگردد و هم اکنون نیز علی رغم افزایش قابل توجه تعداد دوربینها امکان برآوردحقیقی جمعیت یوز در کشور بدلیل وسعت غیر قابل باور قلمرو یوزهای ایرانی و تردد مکرر آنها در زیستگاههای همجوار وکمبود دوربینها امکانپذیرنمی باشد و بهتراست از دادن اینگونه شعارها که پروژه تا بحال برآورد سیستماتیک جمعیت یوز را انجام نداده وما حالا انجام می دهیم پرهیز کنیم.

چرا که همین ادعای عدد ۵۰ قلاده ای یوز نیز بر اساس حدس و گمان و نظرات کارشناسی بر اساس تصاویر محدود یکی دوسال اخیردوربینهای تله ایست ونه برآورد سیستماتیک جمعیت یوز درتمام زیستگاهها واگر بخواهیم عدد منتج از برآوردهای سیستماتیک را عنوان کنیم که آنهم نمی تواندبه دلیل نواقص متعددکار واقعی باشد باید گفت:در پارک ملی کویر یک قلاده،در نایبندان ۵قلاده، در مناطق بافق و سیاهکوه و دره انجیر و آریزجمعا”۹قلاده و در پارک ملی توران ۵قلاده که مجموعا”می شود۲۰قلاده ونه ۵۰ قلاده !! حال چرا عدد ۵۰ گفته شده است ؟ بدیهیست برای سایر مناطق حدس و گمان زده شده است و نه اندازه گیری .

جمعیت امروز یوزپلنگ در ایران: آیاجمعیت یوز در کشور کاهش یافته یا در گذشته پروژه نیز همین تعداد بوده است ؟

اطلاعات جدید نشان از آن دارد که حداکثر ۶۰ تا ۷۰ یوز یا به قول مدیریت فعلی پروژه بیش از ۵۰ فرد در کشور باشد . پرسش اینجاست که آیا یوزها کم شده اند یا پیش از این نیز همین تعداد در عرصه ها بوده است. در اینجا شش دلیل را بر اساس تجربه شخصی و داده هایی که برای پایش یوز طی سالها کار در پروژه گردآوری شده ارائه می گردد (اسناد آنها در دبیرخانه پروژه و ادارات کل استانها موجود است،تعداد تصاویر افراد مختلف یوز):

•در سال ۱۳۸۹، علی رغم آنکه تعداد دوربین های تله ای کمی دراختیار پروژه بود، ۸ خانواده از یوزها همراه با ۱۴ توله در زیستگاه ها ثبت شد (که البته یک خانواده شامل ماده و دو توله اش براثر تصادف با خودروهای عبوری در توران ازبین رفتند). این درحالی است که در سال ۱۳۹۱درکل کشور تنها ۱ خانواده در میاندشت همراه با ۳ توله ثبت شد و این درحالی است که تعداد دوربین های تله ای موجود در زیستگاه ها افزایش قابل توجهی برای افزایش شانس ثبت توله داشته است.

•در اکثر سالهای گذشته پروژه، به کرات گروههای ۳ تا ۵ و حتی ۷قلاده ای از یوز(نایبندان طبس در سال۱۳۷۹) در زیستگاه ها توسط محیط بانان مشاهده و حتی تصویر برداری می شد، حال آنکه طی سال اخیر چنین موردی وجود نداشته است. البته ذکر این نکته نیز لازم است که اساسا و بطور کلی مشاهدات معمولی یوز در زیستگاه هادرسال۱۳۹۱ودرمقایسه با تمامی سالهای گذشته پروژه کاهش چشمگیر داشته که می تواند خود معلول کاهش گشت محیط بانان (به معنای افزایش حضور شکارچیان) و یا کاهش جمعیت خود یوز باشد که در هر دو صورت قابل تأمل است.

• براساس گزارش ارائه شده مبتنی بر بررسی های کارشناسان بین المللی پروژه یوزدرسال۱۳۸۵، قرار بوده۶ تا ۸ یوز در منطقه حفاظت شده بافق زنده گیری و به گردبندهای رادیویی مجهز شوند که این بدان معناست که برآورد کارشناسان از تعداد یوز (که اتفاقا خود مدیر فعلی پروژه نیز در ان تیم کارشناسی بوده)، بیش از این تعداد باید باشد تا بتواند تضمینی برای زنده گیری بخشی از آنها باشد (چون همیشه تنها درصد اندکی از هر جمعیت را می توان زنده گیری کرد). این درحالی است که طی دوربین گذاریها و بررسی های اخیر تنها وجود ۳قلاده یوز در بافق ثبت شدند که نشان از کاهش چشمگیروغیرقابل باورجمعیت یوزدر این منطقه باارزش می تواند باشد.

• در سال ۱۳۸۹، درکمتر از دو ماه دوربین گذاری، ۵ یوز مختلف در دره انجیر عکسبرداری شدند، حال آنکه در سال گذشته طی بیش از سه ماه تنها ۴ یوز ثبت شدند، به عبارت دیگر، جمعیت کمتر به رغم تلاش بیشتر.!

• در سال ۱۳۸۹، تنها براساس تصاویر گرفته شده از یوزها توسط محیط بانان (ونه دوربینهای تله ای) درمنطقه توران، حداقل ۸ یوز مختلف طی فقط سه ماه در منطقه شناسایی شدند. حال آنکه در سال جاری و با نصب اکثر دوربینهای تله ای موجود فقط ۵ یوز عکس گرفته شده است.

• در سال های ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹، درمجموع ۱۲ بار یوز توسط محیط بانان و گردشگران در داخل زیستگاه ها با دوربین دستی عکس گرفته شده است، حال آنکه طی دو سال اخیر، این عدد به ۲ بار کاهش یافته است. پرواضح است که دو دلیل اصلی می توان برشمرد، کاهش جمعیت یوز یا کاهش جمعیت مشاهده کنندگان یوز (که عمدتا محیط بانان بوده اند) که هر دو نشان دهنده وضعیت قرمز می باشد.

با توجه به مواردمختصر فوق، آیا می توان کاهش جمعیت یوزدر یکی دو سال اخیر را انکار نمود؟ بدیهیست گوشتخواران بدلیل نیازشان به طعمه بمراتب نسبت به علفخواران  به مسئله حفاظت از زیستگاه ها با سرعت بسیار زیادتری پاسخ داده و در صورت کاهش حفاظت و انگیزش محیط بانان، خیلی سریع باید انتظار نابودی آنها را در طبیعت داشت.

عوامل و ریشه های کاهش جمعیت و وضعیت موجود:

امروزه شواهد جدی وجود دارد که همگی تأییدکننده همان نتیجه ناراحت کننده ای است که مدارک بالا مؤید آن هستند:

کاهش سریع جمعیت یوز!

۱٫ تا سال گذشته، بطورمتوسط ۸نفر نیروی مستقیم کاری در پروژه مشغول خدمت بودند  و ازآن میان حداقل ۴ کارشناس خبره و شناخته شده در سازمان هر یک باداشتن بیش از ۳۰ سال تجربه مستقیم درمدیریت امور حفاظتی درپروژه مشغول کار بودند،آقایان منصور عطاردی، رجبعلی کارگر، بهمن نجفی و اینجانب وظیفه سرکشی به زیستگاه ها، آموزش محیط بانان ، برقراری ارتباط با رؤسای مناطق و نظارت مستقیم بر عملکرد محیط بانان را با هماهنگی کامل مدیران کل استانها برعهده داشتندکه امروزه تیم فعلی پروژه فاقد چنین توانایی است،و صرفا”از دو نفرشامل مدیر و منشی دبیرخانه تشکیل گردیده است که آنها هم مدتهاست فی سبیل الله و بدون قرارداد ودریافت هیچگونه وجهی مشغول کار در پروژه می باشند که جای تشکر و قدردانی دارد.

۲٫عدم تعامل مناسب ومستمرستادبادست اندرکاران در استانها (مدیران و رؤسای مناطق) جهت اخذهمکاری ها،دریافت اطلاعات کاربردی زیستگاهها، هماهنگی امورحفاظتی و بویژه تبادل ایده ها که این خود به معنای کامل عدم وجود اعتماد به نفس پروژه بدلیل کمبود نیروهای مرتبط در این قبیل امور میباشد .

۳٫سرکشی به زیستگاه هاازستادمرکز در بسیاری از مناطق به پایین ترین حد خود کاهش یافته است،محیط بانان زیستگاهها که عموما”همه ماهه به مشاوره و دیدار خود با مدیر پروژه (چه رسد به کارشناسان)عادت داشتند بعضا” در یکسال اخیر کسی را ازستادمرکزدرزیستگاههامشاهده ننموده اند.

۴٫ عدم اطلاع رسانی از فعالیتهای پروژه به دست اندرکاران پروژه،که خود موجب افزایش انگیزه های رقابتی سالم فی مابین تمامی محیط بانان زیستگاهها می گردید هم اکنون در حد غیر قابل باوری می باشد وهیچ زیستگاهی از یکدیگر خبری ندارد.

۵٫ پروژه یوز در گذشته باتوجه به تجارب و آشنائی نسبتا” بالای کارگزاران خود با وظائف سازمان، با برقراری ارتباطی نزدیک با سایر دفاترو بویژه دفتر امور حفاظتی و گارد تقریبا” تمامی وظایف حوزه های معاونتی را اعم از آموزش ،تحقیقات،تدارکات،ارتباطات ملی و بین المللی و بویژه امور حفاظتی زیستگاههای یوز تلاشها واقدامات موثری را در بقاء یوز انجام می داد،که این اقدامات در حال حاضرفقط در چند زمینه که هیچ ارتباطی با حفاظت ندارند محدود گردیده است.

۶٫ دفاترمخصوص ثبت عملکردروزانه محیط بانان زیستگاههای یوز که حد اقل دوسال برای تدوین وآموزش نحوه پر کردن آنها تلاش شده بود و هرماه تکمیل و در فرمهای مخصوص جمعبندی وبرای چک کردن عملکردها وتعیین وشناسائی زحمتکشان واقعی زیستگاههابه پروژه ارسال وبا دقت مورد بررسی قرار می گرفت، هم اکنون اساسا” اثری از آنها وجود ندارد.

۷٫ از مهمترین فعالیتهای موثر در جلب حمایتهای عمومی و جوامع محلی و بخصوص مقامات استانها ، ارتباط تنگاتنگ پروژه با رسانه های عمومی بودکه باهماهنگی روابط عمومی سازمان انجام میگرفت، این اقدام در حال حاضردرپروژه بسیارضعیف است که نشان ازغیر تخصصی کار کردن روابط عمومی سازمان است .

۸٫ هرسال دونوبت طی مراسمی صمیمانه باحضورمدیران کل استانهای یوزخیز، مقامات وزارت امورخارجه، سازمان ملل و درحضورریاست سازمان، روسا ومحیط بانان برتر زیستگاههای یوزکه بادقت نظر واقعی و بررسی دفترچه های عملکردشان با کمک و مشارکت دفترحفاظت انتخاب می شدند ازدست مقام عالی ریاست سازمان شان جایزه دریافت می کردند. آیا این اقدام که با هزینه هائی غیر قابل باور (حدود ۲-۳ میلیون تومان) و تلاش وصف ناپذیر کارگزاران پروژه برگزار می شد در افزایش انگیزه های کاری محیط بانان و حتی مدیران کل استانها و ایجاد رقابتی سالم فی مابین آنها بی تاثیر بوده است؟

سخن پایانی

درپایان، یک بار دیگر، روند شتابان کاهش جمعیت یوزپلنگ در کشور را یادآوری نموده که هر روز پرشتاب تر از روز قبل است، اطمینان از کاهش جمعیت یوز چیزی نیست که نیاز به ادله های بالا داشته باشد، کافی است از هر یک از محیط بانان زیستگاه های یوز بپرسید در سال جاری چند بار یوز دیده اید؟ چند بار ردپای تازه آنرا یافته اید؟! عدم توجه به مناطق و حفاظت زیستگاه ها، عدم حمایت از استانها و کاهش انگیزه پرسنل زیستگاه ها درکنار محدودیتهای مالی همگی باعث خواهند شد تا سالها تلاش تعداد زیادی از مدیران، کارشناسان و محیط بانان داخل زیستگاه ها خیلی سریع تر از آن چیزی که تصور می توان کرد، نقش بر آب شود.

پرواضح است که روند کاهش جمعیت یوز در کشور صرفا طی یک سال گذشته آغاز نشده و در زمان مدیریت بنده نیز نشانه های این کاهش جمعیت، بخصوص براساس نتایج دوربین گذاری های سیستماتیک در سال ۱۳۹۰ تازه داشت خود را نشان می داد. مسأله اینجاست که با نقش انفعالی پروژه طی یک سال گذشته از یک سو و تلاش برای توجیه “عدم کاهش جمعیت یوز” باعث گردیده که اقدامات حفاظتی و اجرایی سمت و سوی مناسب خود را نیابد.

پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی نماد حفاظت از گونه ای است که سالها افتخار مدیران سازمان بوده و امروزه نیز بطور قطع بیش از هر زمان دیگر طی ۵۰ سال عمر سازمان به توجه و حمایت جدی تری نیاز دارد.

در پایان و پیرو پاراگراف آخر جوابیه سازمان که اعلام آمادگی کامل برای برگزاری نشستهای کارشناسی ورسانه ای برای آگاهسازی اذهان عمومی در خصوص جمعیت یوز نموده است،کماکان منتظر برگزاری چنین جلساتی بمنظور فوق بوده و امید است همانگونه که اطلاع رسانیهای اخیر خود موجب توجه بیشتر سازمان ملل ونیز سازمان به پروژه یوز گردیده است از این پس نیز با همکاری ومساعدت تمامی دوستداران حیات وحش این توجهات بیشتر وبیشتر شده ونماد حیات وحش کشور ازشرایط زیستی بهتری برخوردار شود.»

علیرضا جورابچیان/ کارشناس ارشد بازنشسته سازمان

منبع: سبزپرس

Posted in: دسته‌بندی نشده