زاگرس در خاورميانه بي نظير است

امروز سرزمين زاگرس بيش از گذشته نيازمند حراست و حفاظت است، زيرا در سالهاي اخير به دليل شتاب توسعه، افزايش جمعيت و بهره برداي بيش از حد توان در معرض شديدترين تخريب هاي زيست محيطي قرار گرفته است. امروز وظيفه اصلي تمامي فعالان، مديران و پژوهشگران حوزه محيط زيست در قبال اين منطقه حركت به سمت كاهش اثرات منفي توسعه با كمك دانش روز جهان است؛ راهبردي كه مي تواند از بروز بحران هاي خاص اقليمي كاسته و سلامت محيط زيست انساني اين منطقه را فراهم آورد.

بر بنياد آمار هاي به دست آمده در سال آبي 90 ـ 91 منطقه زاگرس بين 20 تا 45 درصد با كاهش بارش مواجه بوده كه در همين راستا بين 5/0 تا 5/1 درجه نسبت به ميانگين دوره مشابه با افزايش دما روبرو بوده است. تخريب جنگلهاي زاگرس يكي از مهمترين دلايل تغييرات اقليمي اين سرزمين است كه گسترش كشاورزي ناپايدار، ذغال گيري و اثرات توسعه به اين منطقه تحميل كرده است.

زاگرس از لحاظ پوشش گياهي و جانوري، داشته هاي آبي، خاك حاصلخيز و جاذبه هاي بكر گردشگري در خاورميانه بي نظير است؛ موضوعي كه اگر به آن نگاهي سزاوارانه بياندازيم و بر اساس الگوهاي صحيح و كارشناسي گام بر داريم مي توانيم نيازهاي اقتصادي را تا حد قابل توجهي پوشش دهيم.

اين در حالي است كه اين سرزمين به دليل شرايط خاص اقليمي و جغرافيايي نيازمند پايداري توسعه بر اساس الگوهاي دقيق علمي است؛ استفاده از تجربه و دانش پژوهشگران اين عرصه مي تواند راه رسيدن به توسعه پايدار را براي اين سرزمين هموار نمايد.

يكي ديگر از مشكلات محيط زيست اين سرزمين برداشت هاي غير مجاز و بيش از توان ظرفيت از منابع آبي زير زميني است كه زاگرس را تحت فشار قرار داده است؛ سرزميني كه 40 درصد آب ايران را تامين مي كند بايد الگوهاي برداشت را تغيير داده و بيشتر به حفاظت از سدهاي زيرزميني بپردازد زيرا بر اساس آمار هاي منتشر شده از سوي مجامع بين المللي ايران تا سال 2050 ميلادي با كمبود شديد آب مواجه خواهد شد.

از سوي ديگر با از بين رفتن پوشش گياهي و كاهش منابع آبي، زيستمندان ارزشمند اين سرزمين نيز با مشكلات فراواني روبرو مي شوند كه اگر براي رفع اين مشكلات از طريق راهكارهاي علمي و عملياتي چاره اي نشود، شايد در آينده اي نچندان دور برخي از گونه هاي بومي خود را از دست بدهيم؛ يكي از اين گونه هاي بومي و بي نظير در سراسر جهان سمندر لرستاني است كه تغييرات اقليمي مي تواند حيات آن را در معرض شديدترين آسيب ها قرار دهد.

از طرفي زاگرس بيش از 200 روز در سال آفتابي است و اين مي تواند وابستگي ما را به سوخت هاي فسيلي كاهش دهد؛ در يك قرن اخير بشر از انرژي نفت استفاده مي كند و بر اساس پيش بيني هاي صورت گرفته فقط تا 70 سال آينده نفت وجود خواهد داشت بنابراين بايد از همين امروز استفاده از انرژي هاي پاك « خورشيد، باد و ...» را در دستور كار خود قرار دهيم.

در يك دهه اخير ذرات ريز معلق كه از كشورهاي همجوار عربي و همچنين برخي از چشمه هاي توليد گرد و غبار داخل كشور عرصه را بر محيط هاي جنگلي زاگرس تنگ كرده اند كه سبب از بين رفتن بخش قابل توجهي از جنگلهاي بلوط بوده ايم؛ تولد ريزگردها ناشي از بي توجهي به پايداري هاي سرزمين است كه خسارات بسياري را به مردم و طبيعت تحميل كرده است.

بر اساس آنچه كه گفته شد حفاظت از محيط زيست زاگرس مي تواند پايداري كل محيط زيست كشور را تضمين كند، از سوي ديگر لرستان به عنوان قلب اين سرزمين از شرايط خاص و بسيار ويژه اي برخوردار است به طوري كه از لحاظ منابع آبي، پوشش جنگلي و آب و هوايي در بهترين شرايط قرار داشته و در حقيقت گذرگاه عبور حيات وحش از استانهاي همجواري است كه ويژگي هاي خاص لرستان را ندارند؛ بنابراين حفاظت از طبيعت اين استان بايد با استفاده از مشاوره پژوهشگران اين عرصه صورت بگيرد تا شاهد آينده اي پايدار براي اين سرزمين باشيم.

اين حقيقتي انكار نشدني است كه حفظ جنگلها به حفظ تنوع زیستی و تامین معیشت زندگی جوامع محلي منجر خواهد شد. بنابر اين بايد بگذاريم طبيعت زاگرس نفس بكشد زيرا تنها راه نجات محيط زيست زاگرس از تلاطم هاي ناگهاني،حفظ جنگلهاست كه حفظ منابع آب،خاك و هوا را شامل مي شود و ما نيز بايد از جنگلهاي سرزمين خويش حمايت كرده و اين را باور كنيم كه ارزش جنگلهاي زنده بيش از چوب هاي مرده است.

...

بگذاريم زاگرس نفس بكشد !

Posted in: دسته‌بندی نشده