ژوزه ساراماگو و تغییراقلیم

ژوزه ساراماگو برای خوانندگان فارسی زبان ، رمان نویسی شناخته شده است و بیشتر آثارش به زبان فارسی ترجمه شده است. او از سپتامبر 2008 نگارش یادداشت هایش را در وبلاگش آغاز کرد . این یادداشت ها تا اوت 2009 ادامه پیدا کرد . وی این یادداشت ها را در زمانی نوشت که 87 سالگی اش را می گذراند ، سال ها روزنامه نگاری و فعالیت سیاسی و اجتماعی را پشت سر داشت ، مهم ترین رمان هایش را نوشته  و به چاپ رسانده بود، جایزه ادبی نوبل را برده بود ، بنیاد ساراماگو را بنیان نهاده و حتی تجربه ی مرگ را از سر گذرانده بود. وبلاگش حاوی اندیشه های او درباره ی موضوعات گوناگون سیاسی، اجتماعی ، تاریخی و هنری با اشاره به رویدادهای روزانه بود . در یکی از پست هایش در سال 2008 وی درباره اظهارات نخست وزیر اسپانیا Jose Maria Aznar Lopez مبنی بر غیرواقعی بودن پدیده ی تغییرات آب و هوا مطلبی نوشت که البته بیشتر حاکی ازبینش سیاسی او بوده است ، با این حال خواندن مطلب زیراز یک نویسنده صاحب نام ، که برگرفته از کتاب یادداشت ها با ترجمه آقای مصطفی اسلامیه هست خالی از لطف نیست :

دیگر می توانیم راحت بخوابیم: گرم شدن کره ی زمین واقعیت ندارد . به طوری که خوزه ماریا آزنار*، پدیده ی نادر جهانی و عضو سرسخت سیاست های سیاره ای، گفته است که این هم یکی از ابداعات بداندیشانه ی بوم شناسان و بخش استراتژیک « ایدئولوژی گرایش های اقتدارگرایانه» ی آنهاست. ما بدون این آدم هیچ راه دیگری برای زندگی نمی توانستیم داشته باشیم. مهم نیست که روزی گُل ها در قطب شمال آغاز به رویش کنند، مهم نیست که یخچالهای باتاگونیایی هرگاه کسی آهی می کشد به سوی ذوب شدن می رود و درجه حرارت محیط زیست ذره ای افزایش می یابد، مهم نیست که گرینلند بخش عمده ای از قلمروش نابود شده است، مهم نیست که خشکسالی یا سیل های ویرانگر جان بی شماری را می گیرد، مهم نیست که تفاوت بین فصل ها کم و کمتر می شود- اگر خوزه ماریوواقعیت گرم شدن این سیاره را انکارمی کند، هیچ کدام این ها اهمیت ندارد، چرا که عقیده ی او بر اساس اوراق بی سر و ته کتابی نوشته ی واتسلاو کلوس، رئیس جمهور چک است که آزنار قرار است با یک همبستگی علمی و بنیادی بسیار قشنگ، به زودی عرضه کند. ما از حالا گوش به زنگ هستیم و هنوزدر عذاب تردیدی بسیارجدی هستیم که وقتش رسیده است ملاحظاتی را با خوانندگان در میان بگذاریم. خاستگاه، سرچشمه ، منبع این انکار سیستماتیک چه می تواند باشد؟ شاید این محصول، تخم دوزرده ای است که در حزب مردم* گذاشت، در زمانی که رئیس و رهبرش بود ؟ زمانی که راخوی با اطمینان خاطر خاص خودش ، به ما گفت که عموزاده ی پروفسورش – ظاهراٌ استاد فیزیک- به او گفته که این هیاهوی گرم شدن کره ی زمین مزخرف است، چنین بیان متهورانه  و بی در وپیکری فقط می تواند برخاسته از آن تخیل به جوش آمده ی سِلتی ای باشد که نمی تواند جزییات مسئله را درک کند. آن تخم دوزرده اکنون به یک دکترین، یک قانون ، یک اصل تبدیل شده که در حزب مردم به صورت باور همگانی درآمده است و در چنین وضعی، اگر راخوی کلمات آن عموزاده پروفسورش را تکرار می کرد، آن وقت رئیس سابقش ( ماریو آزنار) دوباره عقل کل می شد و نمی خواست هیچ فرصتی را برای درس دادن به مردم از دست بدهد.

من فرصت اندکی دارم، اما شاید در اینجا بتوانم مختصری درباره ی شعور عادی بگویم . از آن جا که می دانیم سیاره مان تا به حال شش یا هفت عصریخبندان را پشت سر نهاده ، آیا امکان دارد که در آستانه ی عصر یخبندان دیگر باشیم؟ آیا ممکن نیست همزمانی بین این امکان و فعالیت های جاری انسان ها علیه محیط زیستشان بسیار شبیه این باشد که یک بیماری پوششی می شود برای یک بیماری دیگر؟ لطفاٌ در این باره فکر کنید. در عصر یخبندان بعدی یا در همین یکی که آغاز شده، تمام پاریس زیر یخ خواهد رفت. ما می توانیم آسوده خاطرباشیم؛ این اتفاق فردا نمی افتد. ولی ما دست کم وظیفه ای برای امروز داریم : بگذارید به عصر یخبندان آینده کمک نکنیم. و فراموش نکنید دوران آزنار کوتاه است. نگران نباشید.

- Jose Maria Aznar Lopez  : نخست وزیر اسپانیا در سالهای 1996-2004 که در اکتبر 2008 گفت: تغییرات آب و هوایی پدیده ای واقعی نیست، بلکه فقط یک نظریه مشکوک علمی است .

-حزب مردم : حزب راست و محافظه کار اسپانیا که یکی از رهبران متنفذش ماریانا راخوی است که در دوره نخست وزیری آزنار به وزارت رسید.  

Posted in: دسته‌بندی نشده