معرفی یک رمان زیست محیطی ؛ هبوط

عنوان کتاب : هبوط ؛ رمانی درباره ریشه های فلسفی بحران محیط زیست

نویسنده : دانیل کویین

مترجم: دانیال قارونی

چاپ اول : بهار 1391

انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد

همه چیز با یک آگهی روزنامه شروع می شود: «معلمی شاگرد می پذیرد. داوطلبان باید صمیمانه علاقه مند به نجات جهان باشند.» ، این آغاز ، شروع دیالوگ های جذاب بین راوی داستان و موجودی است ظاهرا در اسارت « من یه جایی در جنگل های استوایی غرب افریقا متولد شدم. هرگز تلاش نکردم بفهمم اون جا دقیقاٌ کجاست و الان هم دلیلی برای این کار نمی بینم . راستی چیزی درمورد جمع آوری حیوانات برای باغ وحش ها و سیرک ها می دونی؟»

ریشه های تاریخی بحران بوم شناختی دستمایه اصلی کتاب پیش روست . محاوره میان انسان و چیزی شبیه وجدان بوم شناختی ، تجزیه و تحلیلی هوشمندانه از سیرتاریخ طبیعی انسان در این کتاب ارائه می دهد. پرسش هایی ژرف واساسی نظیر آنکه آیا جهان صرفا به انسان تعلق دارد؟ « به اطرافت نگاه کن می تونی موجوداتی را ببینی که طوری رفتار می کنن که انگار جهان به اونا تعلق داره و موجوداتی که طوری رفتار می کنن که انگار اونها به جهان تعلق دارن . می تونی از هم تفکیکشون کنی؟ موجوداتی که طوری رفتار می کنن که انگار به جهان تعلق دارن از قانون پاسدار صلح تبعیت می کنن و چون این قانون را رعایت می کنن به سایر موجودات هم این فرصت رو می دن که در مسیر تکامل پیش برن.»

طرح تفکرات بوم شناختی مبنی بر اینکه طبیعت فقط اون چیزی رو بهتون می ده که شما نیازدارین اما شما بیشتر از نیازتون می کارین «کودکان شما رویای سرزمینی رو در سردارن که کوه هایش از بستنی درختانش از نان زنجبیلی و سنگ هایش از آب نبات باشن. برای یک گوریل ،آفریقا چنین جاییه . سرت رو به هر طرف بگردونی یک چیز خوب برای خوردن هست. کسی هیچ وقت به این فکر نمی کنه که بهتره دنبال غذا بگردم غذا همه جا هست به طوری که همه تقریبا ناخودآگاه غذا می خورن مثل نفس کشیدن . در حقیقت تغذیه مثل یک موسیقی دلپذیره که در طول روز در پس زمینه فعالیت های دیگر نواخته می شه. در واقع تنها جایی که تغذیه برای من مفهوم تغذیه رو پیدا کرد باغ وحش بود جایی که روزی دوبار یک خروار علوفه ی بی مزه داخل قفس من ریخته می شد.» « ذخیره اش می کنیم ذخیره اش می کنیم تا زمانی که نوبت رسید گرسنه نمانیم ذخیره اش می کنیم تا زمان خشکسالی بتونیم بگیم نه من گرسنه نمی مونم و حرف حرف منه چون الان زندگی ام در دست خودمه » و تشریح دو بینش متفاوت (انسان محور و طبیعت محور)  درجای جای سطور کتاب و طرح سئوالات چالشی که تا کنه ذهن خواننده را می کاود و پیش می رود.......« بالاخره چه موقع امنیت پیدا خواهید کرد؟ وقتی که تمام دنیا در دستان با کفایت شما قرار گیرد» 

استاد وهابزاده استاد پیش کسوت بوم شناسی و محیط زیست در توصیف این کتاب می گویند: از نخستین باری که لین وایت در اواسط قرن گذشته به موضوع بحران بوم شناختی پرداخت تاکنون کتابها و مقالات بسیاری در این زمینه منتشر شده ولی شاید این اولین باری باشد که این مطلب از جانب یک فیلسوف صاحب نام در قالب یک داستان دلچسب عرضه می گردد. 

خواندن این کتاب زیبا را به تمامی علاقمندان محیط زیست توصیه می کنم.

Posted in: دسته‌بندی نشده