دوست عزیزم فرهــود فرهادی که یک کوه نورد و مربی کوه نوردی توانا و پرکـار است، در این گزارش، ضمن آشناسـازی خواننده بـا عــوارض طبیعی کشورهای اسکــاندیناوی با نگـــاهی تامـل برانگیــز به مقایسه ی چند مــورد رفتـــار مــردم آن منطقه و مـا، با داشته های طبیعی و فرهنگی ســـرزمین هایمان می پردازد. امـــروزه، کشورهای ســوئد و نــروژ و دانمـــارک به لحـــاظ رعایت استانداردهای محیط زیستی و همچنین استـانداردهای آموزشی و رفـــاهی، بالاترین رتبه های جهــانی را دارند و بدیهی است که از بسیاری جهــات میتوانند الگوی رفتاری ما قرار گیرند.
اما، شاید بد نباشد بدانیم که مسایل محیط زیستی بسیاری، از جمله مشکل ریخت و پاش غیرمسوولانه ی زباله، در این کشور ها هم وجـود دارد. واقعیت این است که اثــر منفی بسیاری از کشـورهای پیشرفته و قدرتمند بر محیــط زیست جهان، بیش از کشورهایی مانند ایران و بسیار بیشتر از کشورهای فقیر است. “رد پای اکولوژیکی” کشورهای صنعتی بر کره ی زمین، به صورت انتشار دی اکسید کربن، جنگل زدایی، ماهی گیری بی رحمانه از اقیانوس ها، برداشت بی رویـه از منابع معدنی، و مصرف گرایی دیوانه وار، قابل مشاهده است و جهان را به سوی نابودی ثروت های زیستی و به سـوی تعمیق فاصله ی فقیر و غنی می برد.
با این حال، جنبش های طرفدار محیط زیست و اقدام های سازمان یافته و پیوسته ای که در کشــورهای پیشرفته ی جهان (از جمله در کشورهای اسکاندیناوی) به چشم می خورند، از کارهایی که برای مثال در ایران صـورت می گیرد، عمـق و گستردگی بسی بیشتر دارند. یک نمونه از این جنبش ها که به تازگی از آن آگــاهی یافتم (به لطف ای میـل فـرشید فاریابی از سوئد)، “جنبش آشغـال” (Litter Movement) نام دارد و شعــار آن چنین است: “روزی یک آشغال از زمین بردار”. این جنبش را یک خـانم روزنامه نگار فنلاندی به نام Tuula-Maria Ahonen در ســال 2000 راه انداخته است و اینک در بسیاری از کشورهای جهان عضو دارد (برای عضویت در این جنبش، نیـازی به پـر کردن هیچ فرم یا پرداخت حق عضویت ندارید!). در سوئد، رییس افتخاری این جنبش، پادشاه کشور است؛ مســوول جنبش در سوئد یک بار در پاسخ گزارشگری که از او می پرسد آیا فکر می کنید با برداشتن یک آشغال از روی زمین، سوئد بهشت می شود، گفته بود که نه… اما با این کار ما به مردم و خودمان آموزش می دهیم؛ کسی که آشغال رهـــا شده را بردارد، هیچگاه آشغال بر زمین نمی ریزد.
تارنمـای این جنبش (www.roskapaivassa.net) به چندین زبان، از جمله انگلیسی، مطلب دارد و در صفحه ی نخست آن، دو نقل قول زیبا و کاربردی به چشم می خورد: یکی از فیلسوفی به نام Edmund Burke : «هیـچ اشتباهی بزرگ تر از این نیست که کــاری انجام ندهیم، فقط به دلیل این که ممکن است کـــار کــوچکی باشد»؛ و دیگــری از یک نویسنده و عضو جنبش به نام Raimo O. Kojo: «در یک کـردار کوچک، می تواند روحی بزرگ وجود داشته باشد».
عباس محمدی
رئیس پیشین انجمن کوهنوردان ایران و مدیر بخش دیده بان کوهستان
http://mountainwatch.persianblog.ir/
نگاهی به مقوله ی محیط زیست در دو جامعه ی متفاوت
خواننده محترم مطالبی که میخوانید، یک گزارش برنامه، شناسایی و یا شناساندن کشوری دیگر و یا منطقهای خاص نیست. بلکه هدف من بیشتر ارایهی یک مقالهی تحلیلی در زمینهی مفهوم توسعه ی پایدار و مسائل زیست محیطی، و بحث فرهنگی در این مقوله است.
اینجانب جهت کوه نوردی، عکاسی و البته دیدار دوستان و بستگان به کشورهای اسکاندیناوی سفر کردم و علاقمندم در جهت رشد و اصلاح مسائل فرهنگی و زیست محیطی کشورمان، تجربیات شخصی خود را از آن سفر بیان کنم.
در ابتدا میخواهم اطلاعاتی در مورد این مناطق ارائه دهم و سپس به بحث اصلی مان بپردازیم.
اسکاندیناوی کجاست؟
آن چه که امروز اسکاندیناوی خوانده میشود، در ارتباط با معنی فرهنگی آن میباشد که از سه کشور سوئد، نروژ و دانمارک تشکیل شده است و دارای رابطهی فرهنگی و زبانی بسیار نزدیک با یکدیگر هستند، به این ترتیب امروزه هر زمان که نام اسکاندیناوی را میشنوید، منظور سه کشور سوئد، نروژ و دانمارک میباشد.
واژهی اسکاندیناوی
تصور میشود که پیشینهی واژهی اسکاندیناوی که قدمتی باستانی دارد «اسکادهنیاوئو» بوده و با نام «اِسکونه» که در حال حاضر نام جنوبی ترین استان سوئد است ارتباط دارد.
«سکادهیناوئو» به معنی سرزمین سردسیر و خطرناک و احاطه شده توسط آب است که اشاره به سواحل نامساعدی دارد که برای رفت و آمد کشتیها خطرناک بوده است.
رومیان این سرزمین را اسکاندیناوی نامیدند، و این نام تا امروز نیز باقی مانده است.
موقعیت جغرافیائی کشور سوئد
کشور سوئد در نیمکره ی شمالی – شرقی و در شمال غربی قاره اروپا واقع شده است و از شمال شرقی با فنلاند و از غرب و شمال غربی با نروژ مرز زمینی دارد و از شرق به خلیج بوتنیا، از جنوب شرقی به دریای بالتیک و از جنوب غربی به دریای شمال محدود میشود. در جنوب غربی نیز یک راه آبی دریائی این کشور را از دانمارک جدا نموده است.
جغرافیای سوئد، با مرزهای طولانی، جنگلهای وسیع و دریاچههای بی شمار شناخته میشود. سوئد سرزمینی است که از شمال به جنوب گسترش یافته و با 964/449 کیلومتر مربع وسعت، به عنوان پنجمین کشور بزرگ اروپا پس از روسیه، اوکراین، فرانسه و اسپانیا شناخته می شود.
دورترین مسافت از شمال تا جنوب این کشور 1574 کیلومتر و از شرق تا غرب آن 499 کیلومتر است.
عوارض طبیعی در کشور سوئد
سوئد از نظر طبیعی به سه منطقهی اصلی شمالی یا «نوزلند» شامل کوهستانهای شمالی، مرکزی یا «سویلند» شامل زمینهای پست، جنوبی یا «گوتالند» شامل اسمالند (زمینهای نسبتاً بلند) و جلگهی کوچک اسکین در منتهی الیه جنوب، تقسیم میشود.
از کل کشور سوئد، 53% را جنگل، 17% را کوهستان، 8% را زمین قابل کشت و 9% را دریاچهها و رودخانهها و مابقی را هم شهرها تشکیل میدهند.
جالب است بدانید این کشور از نظر عرض جغرافیایی همطراز با گریلند و آلاسکا قرار گرفته و حدود 15% از خاک آن در منطقهی قطب شمال واقع شده است.
کوهستانهای سرزمین سوئد
همان طور که قبلا اشاره داشتم 17% از سرزمین سوئد کوهستانی است. بلندترین کوههای سوئد کبنکیز با ارتفاع 2111 متر، سارک با ارتفاع 2089 متر (در ناحیه شمالی این کشور موسوم به لاپلند و خارج از مدار قطبی) و کاسکاسایتاکا با ارتفاع 2076 متر میباشند.
همچنین رشته کوه اسکاندیناوی در مرز این کشور با نروژ، قلههایی با ارتفاع 1000 تا 2000 متر برخوردار است، کوه هایی با ارتفاع نسبتاً کم، اما با انبوه برف، یخچال های طبیعی و هوائی بسیار سرد دارد.
آب و هوا و تغییرات آن در کشور سوئد
جنوب سوئد جنگلهای انبوه دارد، و شمال آن سرد و کوهستانی و در تمام سال پوشیده از برف است.
حداکثر میزان بارندگی 98 سانتی متر در منطقه ساو و حداقل آن 40 میلی متر در کارسوندو میباشد، متوسط بارندگی در پایتخت این کشور یعنی استکهلم 64 سانتی متر است.
در مناطق قطبی این کشور از 26 ماه میتا 18 ژانویه خورشید غروب نمی کند و در نقطهی مقابل آن، در اواخر ماه ژوئن طول روز در هاپاراند واقع در خلیج بوتنیا به 23 ساعت میرسد.
همچنین میانگین دمای هوا در این کشور در شمالی ترین نقطه حدود 3 درجه ی سانتی گراد و در جنوب 30 درجه ی سانتی گراد و در استکهلم 17 درجه ی سانتی گراد و میانگین یا پایین ترین درجه سردی هوا در شمال سوئد 27 – جنوب 3- درجه ی سانتی گراد و در استکهلم 7- درجه ی سانتی گراد میباشد.
شهرهای مهم سوئد
سوئد از 21 استان (کانتی) و 289 حوزه شهرداری تشکیل شده است.
استکهلم، بعنوان بزرگ ترین شهر این کشور، در نیمهی دوم قرن سیزدهم تأسیس و از سال 1436 میلادی به عنوان پایتخت انتخاب گردیده است.
جمعیت این شهر با حومه، در سال 2005 میلادی 000/873/1 میلیون نفر بوده و پس از آن، گوتنبرگ (یوتبوری) با 0008/879 هزار نفر و مالمو با 000/604 هزار نفر از نظر شمار جمعیت و اهمیت در مراتب بعدی قرار دارند.
حال میخواهم در مورد مسائل زیست محیطی، تمدن کشور سوئد و طبیعت مداری دولتمردان و مردم چند نمونه را برای شما عزیزان بازگو نمایم تا بدانید نه تنها کشور عزیزمان ایران چیزی از این کشورها کم ندارد، بلکه مناطقی بسیار غنی در جای جای ایران وجود دارد که متأسفانه به علت عدم مدیریت صحیح، بی توجهی و ساده انگاری، نسبت به تقریبا تمامی مقولات اساسی در داخل کشور، میهن عزیزمان ایران یک سیر مخرب و نزولی را نسبت به کشورهای پیشرفته و حتی در حال توسعه را طی مینماید.
باغ وحش kolmarden:
یکی از باغ وحشهای چهارگانهی کشور سوئد است که در حومه ی شهر نورشوپینگ قرار دارد. بیشتر باغ وحشها در اروپا، امریکا، آسیای شرقی و حتی آفریقا در حال تبدیل شدن به پارک های سافاری هستند، در پارک سافاری تمامی حیوانات آزاد هستند و در محیطی وسیع و پهناور در کنار هم زندگی میکنند. این پارکها دقیقاً مانند محیطهای طبیعی شبیه سازی شدهاند و توریستها و بازدیدکنندگان با خودروهایی که مخصوص رفتن به این مناطق میباشد، و گاه در بعضی پارکهای سافاری مانند کول موردن با اتومبیل شخصی خود، از نقطهای مشخص وارد پارک شده و پس از کیلومترها طی مسیر، تماشا و عکاسی از حیوانات مختلف، در نقطهای دیگر از پارک خارج میشوند.
واقعیت این است که در این گونه پارکها، حیوانات آزاد هستند و در محیطی کاملاً طبیعی و مطابق نیازهایشان زندگی میکنند و نکتهی قابل تأمل این است که در این پارکها ما انسان ها هستیم که در خودروی شخصی خود محبوس شده ایم تا از حیوانات دیدن کنیم زیرا این حیوانات علاقهای به دیدن ما انسانها ندارند و ما هستیم که تمایل به دیدن آنها داریم و به قلمرو حیوانات وارد شده ایم.
حال پارکهای سافاری در کشورهای اسکاندیناوی را مقایسه کنید با باغ وحشهای ایران؛ در باغ وحش تهران حیوانات بی گناه و بد اقبال در محیطهای به مراتب کوچکتر و تنگ تر از محیط طبیعی خودشان به ناچار زندگی میکنند. مثلا شیر و پلنگ نگون بخت در اتاقهای 3´3 متر در شرایطی زندگی میکنند که حتی فضا برای مقداری قدم زدن ندارند.
خود من هر زمان از این باغ وحش دیدن کردم شیر و پلنگ بخت برگشته، یا خواب بودند یا چرت میزدند و مرتباً در حال خمیازه کشیدن هستند.
موزه فولکلوریک Skansen:
از دیگر نقاط دیدنی کشورهای اسکاندیناوی میباشد و میتوان از نظر بحث میراث فرهنگی و تمدن آن را با کشورمان ایران مقایسه کنیم تا باز هم بر همگان ثابت شود که ایران جزء غنی ترین، کم نظیرترین و با شکوه ترین کشورها در دنیا میباشد.
منطقه اسکانسن در فاصله چند دقیقهای از مرکز شهر استکهلم و بر فراز بلندی هایی با منظرهی بسیار دل انگیز از پایتخت قرار گرفته است.
اسکانس به عنوان نخستین موزهی جهان در فضای آزاد، درهای خود را در سال 1819 میلادی بر روی عموم مردم باز کرد و در محوطهای به وسعت 300 هزار متر مربع، حدود 150 ساختمان فرهنگی – تاریخی از سدهی شانزدهم تا دههی 1930 میلادی در این منطقه وجود دارد. شاید بتوان قسمتی از میراث فرهنگی و تمدن کشور سوئد را در این منطقه مشاهده کرد و نکتهای که قابل تأمل است شیوهی نگهداری و محافظت از این مجموعهی تاریخی میباشد، دیدار از داخل بعضی از ساختمانها که بسیار قدیمی و آسیب پذیر هستند و نیز عکاسی با فلاش در داخل ساختمانها ممنوع است. تمامی منطقه اسکانسن به سیستمهای حفاظتی و امنیتی بسیار پیشرفته مجهز میباشد و در تمامی نقاط منطقه اشخاصی با لباسهای محلی در حال توضیح و شرح تاریخ و تمدن کشور سوئد هستند و هیچ گونه آثار تخریب و آلودگی را در منطقه نمی توان مشاهده نمود. حقیقتاً انسان مفهوم کامل توسعه پایدار را در آن منطقه درک خواهد کرد، حتی اگر تعمیرات و بازسازی هم در منطقه انجام شود کاملا از مواد طبیعی و سازگار با آثار باستانی و محیط اطراف و با رعایت دقیق معیارهای حفاظت از آثار باستانی میشود.
حال، خانههای قدیمی سده شانزدهم و سده هفدهم میلادی، در منطقه اسکانسن را میخواهم با تاریخ و تمدن کشورمان مقایسه کنم. اگر بخواهم در مورد جای جای کشور با شکوه مان ایران بنویسم به جرأت میتوان یک کتاب قطور چند جلدی نوشت، اما میخواهم در مورد یکی از با شکوه ترین و کم نظیرترین مناطق باستانی ایران سخن بگویم که در استان فارس واقع شده است. بله درست حدس زدید: منطقهی تخت جمشید یا همان پرسپولیس و پاسارگاد که تقریباً در یک منطقه واقع شده اند.
جالب است بدانید قدیمی ترین راه دست ساز در طول تاریخ بشر که توسط دست بشر ساخته شده است در زمان حکومت داریوش اول در منطقه پاسارگاد واقع شده است (ماهنامه آناهید شمارگان 7 و 8 چاپ در سال 1385 خورشیدی).
این منطقه در سال 1384 خورشیدی توسط تعدادی از باستان شناسان ایتالیائی مورد کاوش قرار گرفت و تعداد بسیار زیادی آثار باستانی از این منطقه کشف شد. در نزدیکی قدیمی ترین راه دست ساز در تاریخ بشر، یک دره وجود دارد که باستان شناسان ایتالیائی پس از تحقیق و بررسی به این نتیجه رسیده بودند که تعداد قابل توجهی از آثار باستانی و تاریخی ایران را در آنجا میتوان کاوش کرد، اما به آنان و حتی باستان شناسان داخلی اجازهی فعالیت در منطقه داده نشد و متأسفانه به دلیل قصور و بی توجهی مسئولان وقت، سد سیوند آبگیری شد و آن دره به همراه گنجینهای از تاریخ و تمدن ایران به زیر آب فرو رفت.
حقیقتاً من نمی دانم بر پایه ی چه سیاستی قرار بود بخشی از محوطهی باستانی پاسارگاد با حدود 2500 سال قدمت به زیر آب سد سیوند فرو رود، که نهایتاً با مخالفتهای اهالی بومی منطقه و پیگیری و اعتراضهای مکرر نهادها و انجمنهای مردم نهاد و غیر دولتی حدوداً 40 متر از ارتفاع سد سیوند را کم کردند تا منطقهی پاسارگاد به زیر آب فرو نرود.
حال برای منطقه تاریخی و باستانی 2500 ساله پاسارگاد چه اتفاقی افتاده است؟
به علت رطوبت حاصله از سد سیوند در منطقه بر روی سنگ نوشتهها، کتیبهها و سر ستونها و آرمگاه کوروش کبیر گلسنگ روییده است.سنگی که در ساختار سازهها در آن مناطق استفاده شده است سنگ آهک میباشد که جزء سنگهای نرم و حساس نسبت به آب و رطوبت است، به دلیل رویش گلسنگ و افزایش رطوبت به سرعت باعث تخریب و نابودی کم نظیرترین جاذبههای تاریخی و باستانی کشورمان ایران خواهد شد.
چنین موارد تخریب را تقریبا در تمامی آثار باستانی و تمدن در جای جای ایران میتوان مشاهده نمود، البته موارد تخریب و بی توجهی نسبت به آثار و جاذبههای تاریخی قبل از اسلام در تاریخ ایران محسوس تر و قابل مشاهده تر میباشد.
گاه فکر میکنم چندان هم بد نیست که بسیاری از آثار تاریخی و باستانی این مرز و بوم در موزههایی مانند لوور فرانسه و یا موزه بریتانیا نگهداری میشوند!
این کشورها بر خلاف سیاست کلی در ایران، چنین آثار بی نظیر و ارزشمندی را کاملا مطابق با معیارهای دقیق حفاظتی و امنیتی، محفاظت و نگهداری میکنند.
جزیرهی گوتلند (Gotland):
جزیرهی گوتلند در جنوب شرقی کشور سوئد واقع شده است و به دلیل معتدل بودن آب و هوای این ناحیه نسبت به مناطق شمالی اسکاندیناوی، در تابستان مشتاقان زیادی از نقاط مختلف دنیا و همچنین از مناطق شمالی اسکاندیناوی جهت گذراندن تعطیلات تابستانی به این منطقه سرازیر میشوند. از نکات قابل توجه در این جزیره فراهم بودن تمامی امکانات زندگی به صورت کمپینگ میباشد. کمپینگ هایی فوق العاده تمیز، مجهز و مدرن، با امکانات کامل جهت اسکان گردشگران، و در کنار این همه امکانات میتوان آزادی کامل را نیز برای گردشگران یادآور شد. در این مناطق گردشگران تا آنجا که باعث سلب آسایش و آرامش دیگران نشوند و ایجاد مزاحمت برای دیگران نکنند میتوانند آزاد باشند و این آزادی هیچ حد و مرزی ندارد. به همین علت گردشگرانی از نقاط مختلف دنیا و با طی هزاران کیلومتر مسیر، جهت گذراندن تعطیلات تابستانی خود و خانوادههایشان به این مناطق سفر میکنند.
در جزیره گوتلند غاری افقی به طول چند ده متر وجود دارد که ورودیه آن 500 کرون (حدود 70 هزار تومان) است.
( البته ناگفته نماند اگر فکر میکنید این مبلغ برای ما خیلی گران است به دلیل کم ارزش بودن ریال نسبت به ارز خارجی میباشد و برای مردمان خود آن کشور آن چندان هم گران نیست ).
در داخل غار چکیده و چکندههائی را میتوان مشاهده کرد بسیار کوچک به اندازه تقریبا یک تا دو بند انگشت؛ در ابتدای غار توضیح داده شده که لمس کردن و دست زدن به چکیده و چکندهها کاملا ممنوع است، حتی عکاسی با فلاش نیز ممنوع است زیرا امکان دارد نور فلاش دوربین عکاسی در طولانی مدت با ایجاد واکنشهای شیمیایی به چکیده و چکندهها آسیب برساند.
پس از بازگشت به ایران مطلبی را خواندم بسیار تأسف برانگیز و بر آن شدم که جهت آگاهی بیشتر دوستانم این مقاله را به رشته تحریر در آورم؛ می خواهم در مورد غار دربند بنویسم. غار دربند در فاصلهی 19 کیلومتری شمال شهرستان سمنان و در فاصله 3 کیلومتری شمال شرقی مهدی شهر در استان سمنان واقع شده است. این منطقه کوهستانی است و ارتفاع دهانه ی غار از سطح آبهای آزاد در حدود 2085 متر و طول غار 151 متر است. در داخل این غار چکیده و چکندههائی را مشاهده می کنید به بلندی یک ساختمان چند طبقه که طی میلیونها سال شکل گرفته اند، مرتفع ترین چکیده ی این غار 18 متر ارتفاع دارد و بلندترین چکنده ی آن 5/3 متر از سطح زمین ارتفاع دارد.
دوستان من، زمانی که از نزدیک این غار را مشاهده می کنید تنها می توان تأسف خورد که چه بر اثر این مرز و بوم آمده است. شهرداری مهدی شهر در اقدامی طبق معمول غیر کارشناسانه جهت جذب گردشگر و بازدید عموم، دهانه ی غار را گشاد کرده اند، درون غار را با نصب 60 عدد پرژکتور و چراغ و 3 عدد بلندگو به قول خودشان تجهیز کرده اند، و در دهانه ی ورودی غار یک ترانس نصب شده و یک جعبه تقسیم بسیار بزرگ نصب کرده اند.
عمق فاجعه در اینجاست که از چکیده و چکندههای داخل غار به عنوان پایههای نصب پرژکتور استفاده کرده اند، یعنی ستونهای آهکی چکیده و چکندهها را با دریل و مته سوراخ کرده و روی ستونهای آهکی پرژکتور نصب کرده اند، مرتفع ترین چکیده این غار که 18 متر ارتفاع دارد و می توان گفت بلندترین چکیده در غارهای ایران می باشد که طی میلیونها سال شکل گرفته است، نیز از این قاعده مستثنی نبوده است و کالبد اش را مانند د یگر چکیدهها با دریل و مته شکافته اند جهت نصب یک وسیله ی بی معنی و بی هویت درون غار به نام پرژکتور.
خاصیت آهک در غارها این است که بر اثر رطوبت پایدار می باشند و اگر رطوبت آهک از بین رود و به اصطلاح خشک شود بسیار حساس و شکننده می شود. حال دهانهی غار را گشاد کرده اند و پرژکتور هم در داخل غار گرما ایجاد می کند، رطوبت داخل غار به سرعت از بین خواهد رفت، و آهک که پایه و اساس شکل گیری چکیده و چکندهها است کاملا خشک خواهد شد و بسیار شکننده می شود و مانند گچ با کوچکترین فشار و یا ضربهای خواهد شکست.
پس می توان نتیجه گرفت با این روند، تا چند سال دیگر اثری از چکیده و چکندههائی که طی میلیونها سال شکل گرفته است نخواهیم دید.
نکته ی دیگر در مورد رنگ نور پرژکتورها می باشد، نهادی که اقدام به چنین کاری کرده است، در پرژکتورها از طیف نوری استفاده کرده است که در درازمدت با واکنش شیمیایی درون غار ایجاد قارچ و جلبک می نماید و این امر موجب تخریب سازندهای غار می شود.
از دیگر نکات قابل تأمل در منطقه می توان به حضور پرشمار مردم و فرسایش سریع و شدید زمین و محیط، زباله پراکنی در منطقه و درون غار، حکّ یادگاری، تخریب فاجعه بار چکیده و چکندهها، نصب بلندگو در داخل غار که هیچ توجیهی ندارد، احداث دارالقرآن در ابتدای مسیر و مرگ و نابودی صدها خفاش که درون غار می زیسته اند در طی چند ماه اخیر، اشاره کرد.
یکی از مسائل قابل تأمل این است که در مملکت ما با سیاستهای فعلی موضوع و طرحی با عنوان توسعه ی پایدار اصلاً وجود ندارد.
به نظر بنده توسعه ی پایدار در ایران بیشتر یک ژست است تا یک اصل کاربردی و قابل اجراء و سازمانهای مردم نهاد و تشکلهای علاقمند، فعال و خودجوش می توانند چه از نظر آگاهی بخشی به عامه ی مردم، و چه از نظر پیشگیری و اصلاح چنین موارد تأسف باری در ایران بسیار مفید و موثر تر واقع شوند.
فرهود فرهادی
- مدرس رسمی فدراسیون کوه نوردی و صعودهای ورزشی ایران
- [email protected]