تعداد محیط بان های کشته شده توسط شکارچیان بیش از یوزپلنگ های کشته شده است

هفته گذشته محیط بان دیگری توسط شکارچی ها کشته شد. عبداله یاری رئیس منطقه حفاظت شده لشگر دره، صد و سیزدهمین محیط بانی است که طی سه دهه ی گذشته توسط شکارچی ها کشته می شود. 113 محیط بان شهید در کنار صدها محیط بان مجروح و آسیب دیده آمار دردناکی است از آنچه که شکارچیان با پاسداران زیست بوم این سرزمین کرده اند.
سخن در این باره بسیار گفته شده است، از کمبود امکانات محیط بانان و تعداد محیط بان تا عدم حمایت مراجع دولتی و قضایی از محیط بانان و عدم قاطعیت در برخورد با متخلفان، همگی در مرگ این 113 محیط بان مظلوم کم و بیش تاثیر گذار بوده است.

هر وقت صحبت از شکار و شکارچی به میان می آید عده ای از طرفداران شکار برای گمراه کردن اذهان عمومی و فرار از واقعیت، شکارچیان را به دو بخش شکارچیان مجاز و غیر مجاز تقسیم بندی می کنند و از راه قصد دارند همه مشکلات اعم از آدم کشی ها تا حیوان کشی ها را گردن شکارچیان غیرمجاز بیندازند! حال آنکه هر دو یک کار را انجام می دهند. حیوان کشی، حیوان کشی است، چه با مجوز و چه بی مجوز. این 113 محیط بان به دست گروهی با نام و عنوان  شکارچی کشته شده اند.
در این میان حقیقت ساده و تلخی وجود دارد که تا به حال به آن توجه نشده است. اگر یوزپلنگ یا گور ایرانی را به عنوان شاخصی از حیوانات در حال انقراض ایران در نظر بگیریم آنگاه با نگاهی به آمار و خبرهای منتشر شده در سالهای گذشته در می یابیم که تعداد محیط بانهای کشته شده توسط شکارچی ها بیش از یوزپلنگ و یا گور های کشته شده است! تنها در دو و نیم سال گذشته 8 محیط بان توسط شکارچی ها کشته اند.
این به این معنی است که شکارچی ها بیش از آنکه حیوان کش باشند در نقش آدم کش ظاهر شده اند و شکار آدم را به شکار حیواناتی نظیر یوزپلنگ یا گور ایرانی ترجیح داده اند! این در حالیست که شکار گونه های نظیر یوزپلنگ و گور ایرانی، جذابیت های فراوانی برای هر شکارچی می تواند داشته باشد.
وقت آن رسیده که یک بازنگری اصولی در تعریف عباراتی نظیر شکار و شکارچی انجام شود و با برخوردی قاطعانه و همه جانبه دستان خون آلود آدم کش ها را از دامان محیط زیست ایران قطع کرد.

Posted in: دسته‌بندی نشده