در حالي كه در استانهاي غربي و جنوبي كشور، ريزگردهاي عربي، امان ساكنان اين مناطق را بريده است، در مركز كشور و در استان اصفهان، گردوغبار ميهني ناشي از مداخلههاي انساني، روزهاي نگرانكنندهاي را براي اين استان و ساكنانش رقم ميزند.
با شروع فصل گرما از يكسو و خشكي زايندهرود از سوي ديگر، روزهاي سخت و پرغباري در كمين استان اصفهان و مردمانش است؛ گرد و غباري كه حالا ديگر با هر وزش باد، خود را به آسمان نصف جهان تحميل و نفس ساكنانش را تنگ ميكند؛ گرد و غباري كه اگرچه تا همين چند وقت پيش ردش را از كشور همسايه ميگرفتند، اما حالا كارشناسان معتقدند اين ريزگردها نه مهمان ناخوانده از كشورهاي بيگانه و سرزمينهاي دوردست كه برخاسته از خاك همين سرزمين و همين استان و نتيجه بدرفتاري خودمان با طبيعت است.
مرور اطلاعات ارائه شده در وبسايت اداره كل حفاظت محيط زيست استان اصفهان فقط در يكي از روزهاي غبارآلود اين استان مشكل را بهتر نشان ميدهد.
بيست و يكم خرداد هواي اصفهان در وضع بسيار ناسالمي قرار داشت. در اين روز ميانگين شاخص آلودگي هوا ميان ايستگاههاي مختلف در سطح شهر اصفهان، عدد 188 را نشان ميداد كه اين عدد نشاندهنده هواي بسيار ناسالم است.
اوضاع در برخي ايستگاهها حتي از اين هم بدتر بود. در ايستگاه سنجش آلودگي مستقر در ميدان احمدآباد اصفهان، شاخص، عدد 352 را نشان ميداد كه بيانگر وضع بحراني بود.
در ميدان آزادي كه مانند ميدان احمدآباد از پرترددترين ميدانهاي شهر است، شاخص عدد 204 ، يعني وضع خطرناك را نشان ميداد.در برخي شهرستانهاي استان مانند كاشان و نجفآباد هم شرايط بسيار نامطلوبي حاكم بود، به گونهاي كه در كاشان شاخص آلودگي به 220، يعني وضع خطرناك رسيد.
خطرناكتر از حضور ريزگردها در سطح استان و تبعات منفي آن بر سلامت مردم، موضوع داخلي بودن اين عناصر آسيبرسان است كه تا به حال به آن توجهي نشده است.طي چند دهه گذشته، بيتوجهي به محيط زيست مناطق مركزي ايران موجب گسترش بيابان به سمت شهرها شده است.
همچنين از ميان رفتن پوشش گياهي، قطع بيرويه درختان و تغيير كاربريها از كشاورزي به مسكوني و صنعتي سبب فرسايش شديد خاك و گسترش بيابانها در مركز ايران شده است؛ مسالهاي كه البته محدود به اين منطقه نيست و در كل كشور قابل مشاهده است.
بيابانزايي از يكسو و افزايش سرعت وزش باد در ماههاي گرم سال از سوي ديگر، علاوه بر ميدان دادن به نفوذ ريزگردهاي عربي به اين مناطق، معضل تازهاي را رقم زده است كه ميتوان از آن به عنوان «ريزگردهاي پارسي» نام برد كه تركيب اين دو نوع ريزگرد با يكديگر بشدت حيات را در مركز ايرانزمين تهديد ميكند.
بيشك، خشك شدن رودخانه زايندهرود هم سهمي بسزا در خشك شدن مزارع، آبگيرها و جنگلهاي مناطق مختلف استان داشته و بر گسترش بيابان و به دنبال آن افزايش غلظت ريزگردها دامن زده است.
البته از آنجا كه وزش بادهاي اصفهان از سمت غرب به شرق است و با توجه به اينكه مناطق بياباني استان اصفهان بيشتر در سمت شرق و شمال شهر اصفهان قرار دارد، نظريه وجود مبدأ ريزگردها در داخل استان كمي دور از ذهن مينمايد؛ مسالهاي كه كارشناس اداره كل حفاظت محيطزيست استان اصفهان براي آن توضيح خوبي دارد.
محمود مزارع با تاييد جهت وزش باد از سمت غرب به شرق در استان، به جامجم ميگويد: در فصول گرم سال اين جهت معمولا تغيير كرده و شرقي ـ غربي ميشود كه با اين حساب ميتوان گفت بخشي از اين آلودگي ناشي از ريزگردهاي منتقل شده از مناطق بياباني استان است.
ويكتوريا عزتيان، مسوول مركز ازنسنجي استان اصفهان هم در اينباره ميگويد: ريزگردها در اصفهان ميتواند محلي نيز باشد، زيرا در شرق اصفهان صحراي سگزي قرار گرفته است و وزش باد ميتواند مقادير زيادي ذرات معلق را به اصفهان منتقل كند. همچنين در اين منطقه معادن گچ زيادي وجود دارد كه به عـلت برداشت طولانيمدت گچ از اين معادن و رسيدن به لايههاي زيرين خاك نرم، همواره با وزش اندك بادي، روي شهر اصفهان را ذرات معلق پر ميكند.
وي ميافزايد: در برخي روزها، تلفيق ريزگردهاي عربي با ريزگردهاي ياد شده، وضع نامطلوبي را به وجود ميآورد.