و این بار اسماعیل عزیز با همان قلم شیوای همیشگی اش سدهای بزرگ را نشانه رفته است. اصل مطلب در روزنامه ایران روز سه شنبه 30 خرداد 1391.
سدهاي بلند، بایدها و نبایدها
اهميت حفاظت از اكوسيستمها که از منظر سیاسی اهمیت یافتهاند بر کسی
پوشیده نیست. کنوانسیون تنوع زیستی (CBD) توسط ۱۷۵ کشور به تصویب
رسیدهاست، طبق تعریف این کنوانسیون حفاظت از اکوسیستمها، مسکنهای طبیعی و
حفظ جمعیت ماندگار انواع موجودات زنده در محیط اطراف به عنوان یکی از
تعهدات الزام آور مطرح است. این امر باعث ایجاد یک الزام سیاسی به منظور
شناخت هویت اکوسیستمها و روشهای متمایزسازی آنها به شمار میرود.
اگر تأثيرات زيست محيطي سدها را مورد بررسي قرار بدهيم، میبینیم در
تداوم حيات در اكوسيستمهاي پائيندست سدها، عوامل مختلفي از سيستم اكولوژي
دخيلند مثل آب، خاك، گياه، رسوب، و… چنانچه در هر يك از اين عوامل
تغييرات غيرطبيعي رخ بدهد و سيكلهاي دورهاي آب را به دشتهاي پائيندست
مورد تهديد قرار دهد اكوسيستم شديداً تحت تأثير قرار ميگيرد، لذا بين زمين
و رودخانه پيوند تنگاتنگي وجود دارد. پيوند بين زمين و رودخانه با احداث
سد شكسته ميشود كه اثرات آن در سرتاسر حوضه آبخيز قابل احساس است. سدهاي
بلند بيشترين و ماندگارترين تأثيرات را بر اكوسيستم ميگذارند. سدهاي
بلند هيدرولوژي و سيستم گردش طبيعي رودخانه را متأثر ميكنند. و حيات
وابسته به رودخانه با احداث سد شديداً آسيب ميبيند.
سيستم طبيعي آبخيز از نظر اكولوژيكي ارتباط تنگاتنگي با زمين و آب
دارد. آب از خاك رسوب ميگيرد، در خود حل و رسوبگذاري ميكند. رسوب زمين
را حاصلخيز ميكند و رسوب، جزئي از امكانات حيات موجودات است. از اين رو
تمدنها در كنار رودها شكل گرفتند. همچنين سيستم طبيعي آبخيز از نظر
اكولوژيكي ارتباط تنگاتنگي با زمين و آب دارد.
خروج آب از تحتاني سدها بدون رسوب موجب تخليه رودخانه از بار معلق بر
اثر احداث سد ميشود لذا تلاش در به دست آوردن رسوب در زير دست سدتوسط
رودخانه ايجاد فرسايش ميكند. به عنوان مثال سد هوور در ايالات متحده
امريكا طي 9 سال پس از احداث، بستر رودخانه را تا چهار متر عميق كرد.
اثرات زيست محيطي سدهای بلند
سدهاي بزرگ، بيلان اكولوژيكي بين زمين و آب را تغيير ميدهند.
ميتوانيم بگوييم يك تغيير اساسي در اكوسيستم اطراف خودشان به وجود
ميآورند. سواحل رودخانهها از لحاظ اكولوژيكي يكي از متنوعترين مناطق روي
زمين هستند كه به زير آب ميروند. در مناطقي كه سدسازي ميشود مخاطرات
بسيار جدي روي ميدهد. ميتوان از تخريب زيستگاه، تا فرسايش خاك را مثال
زد. از دست دادن تنوع زيستي نيز به نوبه خود از اثرات مخرب زيست محيطي ساخت
سدها به حساب ميآيد.
يكي از مشكلات عمده ساخت سدها فرسايش است كه در واكنش به جريانهاي آب
ذخيره شده اتفاق ميافتد. معمولاً رسوبات رودخانه در حالت طبيعي به پائين
دست رودخانه حمل ميشده است، ولي با احداث سد جلو حركت اين رسوبات به
پائيندست رودخانه گرفته ميشود. در واقع اين مسئله در پائين دست سد و به
علت رهاسازي بيشتر آب جمعآوري شده و فاقد املاح محلول و سرعت بالاي آب
منجر به فرسايش و تخريب كانالها و سواحل رودخانه ميشود. اين مسئله يك
تهديد جدي براي پوشش گياهي و حيات وحش حاشيه كه به رودخانه وابسته هستند
محسوب ميشود، درحالي كه جريان عادي رودخانه به علت داشتن املاح محلول
فرسايش كمتري را باعث ميشود كه با رسوب اين مواد در پشت سد آب بدون املاح
با سرعت زياد موجب فرسايش بستر رودخانه و حاشيه آن ميگردد.
مسكنگزيني مجدد براي مردم متأثر از احداث سد يكي از مهمترين مسائل
اجتماعي و اقتصادي در ارتباط با سدها محسوب ميشود. در كشور چين با ساخت
سدها روي رودخانههاي اين كشور بين 40 تا 60 ميليون نفرتجديد مكان داده
شدند. سدهاي بلند به تنهايي ميتوانند باعث اختلالات جدي بر جوامع اطراف
سد بشوند. در بسياري از موارد مردم كوچ داده شده دچار مشكلات بهداشتي و
اقتصادي در اثر اين جابه جايي خواهند شد و از اين بابت آسيب ميبينند. از
دست دادن حقابه جوامع كوچ داده شده نيز در اين بين خود از نظر اجتماعي يك
مسئله بزرگ تلقي ميشود. در واقع جوامع تجديد مكان داده شده دچار عدم
مديريت بر آن جامعه ميگردد و مديريتي كه قبلاً اين جوامع بر منابع حياتي
خود داشتند، اينك از آن بيبهره هستند.
بررسیهای علمی نشان میدهد سدهاي بزرگ باعث تغييراتي در چرخش زمين
ميشوند زيرا وزن عظيمياز آب اقيانوسها به سدهاي بزرگ منتقل و ذخيره
ميشوند. در واقع به علت كثرت سدهاي بلند كه تا به حال در جهان ساخته شده
چرخش روزانه زمين از دهه 1950 تاكنون تا هشت ميليونيوم ثانيه سريعتر شده
است. دكتر چائو گفته اين نخستين بار است كه ثابت شده فعاليت انسان تأثير
محسوس و قابل اندازهگيري روي حركت كره زمين داشته است.
اسماعیل مددی
کارشناس ارشد پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری