چرا از طلوع شمس در دولت یازدهم باید خرسند بود؟

    هفته گذشته، همزمان با آیین اهدای جوایز منتخبین هفتمین جشنواره بین‌المللی فارابی، تارنمای شبکه مطالعات سیاستگذاری عمومی (شمس)، توسط حسن روحانی، رسماً افتتاح شد. رخدادی که تا آنجا که ذهن یاری می‌کند، کمتر سابقه داشته تا یک رییس‌جمهور در مراسم رونمایی از درگاهی اطلاعاتی شرکت کند که از قضا بخش مهمی از آن به تحلیل رویدادهای محیط زیستی ایران و جهان می‌پردازد؛ واقعیتی که آشکارا دلیل بر اهمیت این پایگاه تحلیلی در فضای مجازی می‌تواند باشد.

    نوشتار پیش رو، به همین مناسبت تهیه شده و از آنجا که نگارنده، مدیر حوزه سیاست محیط زیستی در این تارنما است، فرصت را مغتنم دانسته و از تمامی نخبگان عرصه‌ی محیط زیست، آب، منابع طبیعی و دیگر حوزه‌های مرتبط دعوت می‌کند تا یادداشت‌های خود را بر اساس معیارها و موضوعات هفت‌گانه‌ی این تارنما برایم ارسال دارند تا پس از بررسی، نسبت به انتشار آنها اقدام شود.

رونمایی رسمی از شمس در حضور رییس جمهور

    یک درگاه اطلاعاتی پا به عرصه‌ی وجود نهاده که نظیرش تا این تاریخ دست‌کم در طول دوران برقراری دولت مدرن در ایران سابقه نداشته است؛ درگاهی که می‌کوشد با زبانی حرفه‌ای، اما ساده و شفاف به مهم‌ترین چالش‌های پیش روی توسعه در ایران در ابعاد گوناگونش بپردازد و مهم‌تر آنکه با زبانی فاخر اما صریح، بارشی فکری برای درمان یا مهار بحران‌های فراروی ایران در دهه‌ها‌ی پیش رو ارایه دهد.
نگارنده بر این باور است که این رخدادی یگانه و حایز بیشترین درجه‌ی اهمیت برای نخبگان و اندیشه‌ مردان و زنان ایرانی است تا بتوانند، یافته‌های پژوهشی، آموزه‌های میدانی یا تجربه‌ها و قضاوت‌های تحلیلی خود را در کوتاه‌ترین زمان ممکن و به مؤثرترین شیوه در معرض دید خوانندگان فرهیخته، سیاستمداران، کلان‌نگران، برنامه‌ریزان، تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران ارشد حکومتی قرار دهند. این مزیت، از آنجا اهمیت بیشتری می‌یابد که بدانیم یک نهاد راهبردی نزدیک به عالی‌ترین مقام جمهور کشور، وظیفه‌ی حمایت و تسهیلگری این درگاه مجازی را برعهده گرفته است. امتیازی که خواه ناخواه به هم‌اندیشی، هم‌افزایی و تعامل بیشتر خردورزان ایرانی در بر گرد حلقه‌ی شمس کمک خواهد کرد.
و البته خوشایندترین رخداد در ماجرای ظهور شمس، از منظر محمّد درویش به عنوان پژوهش‌گری که بیش از ربع قرن از زندگیش را درگیر مشکلات حوزه محیط زیست و منابع طبیعی کشور بوده، همانا وجود ممتاز و شاخص بخش محیط زیست به عنوان یکی از هفت حوزه‌ی اصلی سیاستی این تارنمای وزین است؛ واقعیت پیش‌برنده و امیدبخشی که آشکارا نشان می‌دهد: نگاه دولت یازدهم بیشتر از هر دولتی در قبل و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به موضوع محیط زیست جدی، ژرف و عینی است.
و این همان دلیلی است که سبب می‌شود تا همه از تابش شمس بر آسمان حوزه‌ی اندیشه و پژوهش در ایران خرسند باشند و لبخند رضایت بر لب نهند.
شمس می‌تواند و باید که گرانیگاه منحصربه‌فرد و متمایزی برای به اشتراک نهادن بیشترین تنوع دیدگاهی نخبگان خلاق درون و برون کشوری پیرامون یک عشق و هدف واحد به نام «سربلندی ایران عزیز» باشد. همه‌ی اندیشمندان وطن باید شمس را از خودشان بدانند و برای تکامل و اعتلای بیشتر آن، بکوشند تا دقیق‌ترین نقدها، علمی‌ترین تحلیل‌ها و صریح‌ترین واسنجی‌های پژوهش‌محورانه‌ی خویش را ارایه دهند؛ تلاش مقدسی که آرمانش ارزیابی چیدمان توسعه در کشور و امکان بازمهندسی واقع‌گرایانه، خردمندانه و مبتنی بر توانمندی‌های بوم‌شناختی و ویژگی‌های پیکرشناختی ایران زمین است تا دیگر شاهد سقوط بی‌سابقه‌ی پیراسنجه (پارامتر) های محیط زیستی، مرگ تالاب‌ها و دریاچه‌ها، افزایش چشمه‌های تولید گرد و خاک و ریزگردها، کاهش زیگونگی (تنوع زیستی)، آلودگی تمامی ۱۸۰ رودخانه دایمی کشور، خشکیدگی زاگرس، مخروبه شدن هیرکانی، خودسوزی خان میرزا و نشست زمین در سرزمین سبز سهند و سبلان نباشیم.

    یادمان باشد:
شمس می‌تواند سندی گرانسنگ باشد که به آیندگان اثبات کند: در ایران، انسان‌هایی می‌زیستند که سال‌ها پیش هشدار داده بودند: «بیابان‌زایی انسانی» می‌تواند «خشکسالی مدیریتی» به بار آورد و آن یکی، بی‌شک بر شتاب جریان کاهنده‌ی کارایی سرزمین یا همان «بیابان‌زایی طبیعی» خواهد افزود؛ چرخه‌ی مخرب و باطلی که بر یکدیگر اثرات متقابل و پیش‌برنده می‌نهند.
باشد که رهبران امروز ایران، پیام هشدارها و زنهارهای نخبگانی که در شمس قلم می‌زنند را دریافته و نقشه‌ی راهی پایدار برای دستیابی به رفاهی درخور در جهانی عاری از خشونت برای همه‌ی زیستمندانش بیافرینند.
آمین …