حسن نیت سازمان حفاظت محیط زیست

عباس محمدی- خبر آنلاین

سمن‌ها (سازمان‌های غیردولتی) محیط زیستی، هیچ‌گاه چنین یک‌دست و پردامنه در برابر یک تصمیم سازمان حفاظت محیط زیست موضع‌گیری نداشته‌اند؛ قضیه‌ی امضای تفاهم‌نامه میان این سازمان و سازمان میراث فرهنگی برای تبدیل جزیره‌ی نامسکون و حفاظت شده‌ی آشوراده به یک مرکز گردشگری، تمامی سازمان‌های غیردولتی مدافع محیط زیست، بسیاری از سمن‌های حوزه‌ی گردشگری، و شمار زیادی از کنشگران و صاحب‌نظران دیگر را، با وجود اختلاف نظرهای بسیار، به رویارویی یک‌پارچه با سازمان مسوول حفظ محیط زیست کشور واداشته است.

 جالب توجه این که این گروه‌ها که نوعا طرفدار روی کار آمدن حسن روحانی و ابتکار به عنوان رییس جمهور و معاون ریاست جمهور بوده‌اند، اینک در ماجرای آشوراده  با مخالفان سیاسی این دو شخصیت هم‌موضع شده‌اند.
همایش 25 دی در لواسان

ناسازاه‌وار (پارادوکسیکال) می‌نماید، اما به نظر من، این اجماع برضد مدیریت کنونی سازمان حفاظت محیط زیست تا اندازه‌ای از حسن نیت آن ناشی می‌شود! و البته این خروش یک‌پارچه تا حد زیادی هم ناشی از سال‌ها کار سمن‌ها و روزنامه‌نگاران و دیگر کنشگران محیط زیست است که موجب افزایش حساسیت همگانی به امر محیط زیست شده است. به مورد دوم، در این یادداشت نمی‌پردازم. اما، در آن مورد دیگر، در مقام کسی که خود و سازمان غیردولتی‌اش (دیده‌بان کوهستان) سال‌ها منتقد سازمان حفاظت محیط زیست، و از جمله منتقد سرسخت همین تفاهم‌نامه‌ی آشوراده بوده است، به جرات می‌گویم که اگر رابطه ی خوب سازمان محیط زیست دولت روحانی با سمن‌ها، و رویکرد در مجموع مثبت‌اش (البته، در مقام مقایسه) به موضوع حفاظت محیط زیست نبود، چنین جبهه‌گیری یک‌دستی در برابر یک تصمیم آن پدید نمی‌آمد.

در این‌جا فقط به دو مورد که نشانگر حسن نیت نسبی سازمان در ارتباط با غیردولتی‌ها است، و خود از نزدیک در جریان آن بوده‌ام، اشاره می‌کنم. نخست، دعوت از سمن‌های منتقد تفاهم‌نامه‌ی آشوراده به نشست با معاون محیط طبیعی سازمان که امضاکننده‌ی آن تفاهم‌نامه هم بوده (21/1/93)، و دیگر حضور معاون مدیر کل محیط زیست استان تهران و مدیر محیط زیست شمیران و چند تن از محیط‌بانان باسابقه‌ در همایش مردمی کوه‌نوردان در روز 25 دی در شهر لواسان. در هر دوی این موردها، مسوولان دولتی محیط زیست صمیمانه و بی ظاهرسازی‌های متداول، به انتقادهای دل‌سوزان غیردولتی محیط زیست گوش سپردند و آمادگی خود را برای همکاری و همراهی با سمن‌ها اعلام کردند. در دوره‌های پیشین مدیریت سازمان محیط زیست، هرگز چنین روی بازی را در مدیران نمی‌دیدیم.

اما، چرا باوجود رابطه‌ی نسبتا تفاهم‌آمیز سازمان محیط زیست با کنشگران غیردولتی، چنین مرافعه‌ای پا گرفته است؟ شاید داستان شبیه به دعواهای خانوادگی باشد! آیا شما هیچ‌گاه آن مرافعه‌هایی را که با نزدیک‌ترین کسان‌تان دارید، با بیگانه‌ها هم دارید؟! اگر با کسی به‌کلی بیگانه باشید، به احتمال زیاد حرف و دعوایی هم با او نخواهید داشت. برعکس، هرگاه از کسی به خاطر احساس نزدیکی که با او دارید، متوقع باشید، حتما با او دعواهایی که گاه می‌تواند تند هم باشد، خواهید داشت. با احتیاط می‌توان گفت که رویکرد دمکراتیک، خواست‌های پنهان در لایه‌های اجتماع را آشکار می‌سازد و از این‌رو انواع مجادله‌ها و رویارویی‌های مدنی را پدید می‌آید که در موضوع حاضر، یعنی قضیه‌ی آشوراده، نمودی از آن را می بینیم. حال اگر مسوولان، این صداها را بشنوند و بی‌ترس از “عقب‌نشینی” به اشتباه خود اعتراف کنند یا از موضع خویش کوتاه بیایند، سرمایه‌ی اجتماعی (ارتباط مفاهمه‌آمیز) تقویت می‌گردد.

قضیه‌ی آشوراده، تهدیدی است که سمن‌های بسیار زیادی را باوجود متفاوت بودن حوزه‌های فعالیت و اختلاف نظرهای بسیار، دور هم جمع کرده است. همین تهدید، می‌تواند فرصتی بزرگ هم باشد برای سازمان حفاظت محیط زیست و مجموعه‌ی دولت که با تغییر دادن نظر خویش و لغو تفاهم‌نامه‌ی یادشده، از محل سرمایه‌ی اجتماعی، یک اندوخته‌ی خوب برای خویش فراهم سازند. محیط زیست کشور و سازمان حفاظت از آن، در وضعیتی بسیار شکننده قرار دارند؛ سزاوار نیست که در میان نیروهای کم‌شمار آن، تفرقه بیفتد. اینک، توپ در زمین دولت است… .