ارومیه جان می‌گیرد … نمی‌گیرد … می‌گیرد!

    فرصتی طلایی برای احیای دوباره دریاچه ارومیه

    دست کم در طول شش سال اخیر، هرگز حال ارومیه به خوبی همین لحظه که این سطور را می‌خوانید نبوده است. با این وجود، هرگز فرصت طلایی نجات دریاچه هم اینگونه در معرض تهدید نبوده است! چگونه چنین پارادکسی ممکن است؟ نوشتار پیش رو، کوشیده است تا این ناسازه را بشکافد …

ارومیه جان می گیرد! نه؟

    ساعتی پیش با مهندس عباس‌نژاد، مدیرکل محیط زیست استان آذربایجان غربی به صورت تلفنی گفتگو می‌کردم تا از او آخرین وضعیت دریاچه ارومیه را جویا شوم. وی گفت از نخستین روز مهر تا این لحظه، افزون بر ۱۷۲ میلی‌متر باران بر منطقه باریده و سطح آب دریاچه ارومیه تا ۳۰ سانتی‌متر افزایش یافته است. وی افزود که هم‌اکنون بعد از مدت‌ها، شاهد وجود آب در پهنه‌ی جنوبی دریاچه هستیم و اغلب نواحی اطراف جزایر جنوبی دریاچه – از جمله جزایر اشک و کبودان – که زیستگاه وحوش ارزشمندی چون گوزن زرد ایرانی، قوچ و میش و انواعی دیگر از پستانداران و پرندگان مهم بوده، از آب پرشده است. برای تأیید سخنان عباس‌نژاد، کافی است همین الان سری به درگاه مجازی شرکت مدیریت منابع آب ایران بزنید تادریابید که از بین شش حوضه‌‌ی آبخیز اصلی کشور (دریای مازندران، خلیج فارس و دریای عمان، سرخس، دریاچه نمک قم، مرزی شرق و دریاچه ارومیه)، میزان افزایش ریزش‌های آسمانی در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه از اول مهر تا ۱۳ آبان ۱۳۹۳، نسبت به دوره مشابه‌اش در سال گذشته، ۱۵۵۰ درصد افزایش نشان می‌دهد و نسبت به میانگین درازمدت هم ۲۴۱ درصد افزایش ثبت شده است. در حالی که این رقم برای دریای مازندران، فقط ۹۷ درصد، برای خلیج فارس و دریای عمان، ۸۷ درصد و برای دریاچه نمک ۲۹ درصد افزایش را نشان می‌دهد و در دو حوضه دیگر، یا تغییری رخ نداده (سرخس) و یا متأسفانه منفی ۶۷ درصد از ریزش‌های آسمانی هم در حوضه‌ی مرز شرقی کاسته شده است.

    همان طور که ملاحظه می‌شود، خداوند بیشترین لطف ممکن را برای احیای دوباره‌ی ارومیه به شمال باختری وطن ارایه کرده و اینک – همان طور که دکتر حسین آخانی هم تأکید کرده‌اند – یک فرصت طلایی پدیدار شده تا به کمک مردم و مسئولین منطقه، زمینه را برای نشاط پایدار این نگین فیروزه‌ای عزیز فراهم آوریم تا دیگر کسی جرأت نکند دریاچه ارومیه را یک آبگیر مرده خطاب کند!

    نگرانی اما از آنجا پیش آمده که متأسفانه مقاومت‌های زیادی از سوی برخی از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی و مدیران محلی برای ممانعت از اجرای اصلی‌ترین راهکار ستاد احیای دریاچه ارومیه، یعنی توقف کشت در ۵۰ هزار هکتار از اراضی آبخیز ارومیه رخ داده است. باید بدانیم که در طول ۲۵ سال اخیر، بیش از ۳۶۰ هزار هکتار به صورتی کاملاً غیرقانونی بر وسعت اراضی کشاورزی و باغی منطقه افزوده شد تا سهم کشاورزی به ۶۸۰ هزار هکتار برسد؛ جنایتی که سبب شد، حق‌آبه‌ی دریاچه ارومیه به میزان ۳٫۱ میلیارد متر مکعب از میان برود و فاجعه‌ی امروز، عقوبت آن آزمندی نابخردانه‌ی دیروز است. اما شوربختانه امروز هم گروهی بی مهابای فرداها، همچنان به بهانه‌ی اشتغال‌زایی می‌خواهند مرگ ارومیه را بر مرگ دوران سالاری خود مقدم بشمارند و بدون توجه به نظر بسیاری از متخصصان کشور که در کارگروه احیای دریاچه ارومیه ساعت‌ها کار کارشناسی انجام داده‌اند، بر طبل پوپولیست می‌کوبند و بر رییس جمهور محترم فشار می‌آورند تا به رغم تأمین اعتبار ۲۵۰ میلیارد تومانی این طرح، آن را از دستور کار خارج کنند. در صورتی که ما نباید گول این ریزش‌های آسمانی را خورده و فکر کنیم که دیگر کار تمام شده و می‌توان به روال سابق به زندگی در ارومیه ادامه داد. حوضه آبخیز ۵٫۱ میلیون هکتاری دریاچه ارومیه، چاره‌ای ندارد جز آن که با کمک سمن‌های محیط زیستی منطقه و دیگر طبقات اجتماعی اثربخش به کاهش وابستگی معیشتی به سرزمین بیاندیشد و با بالفعل کردن دیگر مزیت‌های طبیعی، صنعتی و تجاری‌اش، سهم کشاورزی در مصرف آب را به کمینه‌ی ممکن کاهش دهد.

    و تنها در آن صورت است که همه‌ی ایرانیان عاشق این بوم و بر مقدس، پروردگار مهربان خود را شکر می‌کنند که کمک کرد تا سرود جان گرفتن ارومیه را پرطنین‌تر از همیشه، هم‌آوایی کنند؛ سرودی که اینگونه شروع می‌شود: ارومیه برای همیشه جان می‌گیرد …

آمین.

    برای مطالعه بیشتر از همین نویسنده:

    – وقتی عیسی کلانتری امید و درایت را در ماجرای ارومیه فرامی‌خواند.

    – آنچه در ارومیه از دست دادیم و آنچه بدست آوردیم!

    – حال دریاچه ارومیه دارد خوب می‌شود یا بد؟

    – خبر خوشی که برای ارومیه مرگ به بار می‌آورد!

    – آیا بارورسازی ابرها ارومیه را خشک‌تر کرد؟

    – چرا دریاچه ارومیه اینگونه پژمان شد؟