در ستایش بانویی از دیار شاهان‌کوه!

نمونه‌ی هموطنی که برخوردار از سواد محیط زیستی است …

بحران آب، هرگز اینگونه نفس‌گیر تاروپود حیات در جامعه‌ی ایرانی را نشانه نرفته بود، کشور ما اینک حتی بر بنیاد تازه‌ترین آمارهای رسمی، از مرز تنش آبی هم گذشته و متوسط آبی که هر ایرانی در سال می‌تواند از آن بهرمند باشد، به کمتر از ۱۵۰۰ متر مکعب کاهش یافته است. با این وجود به جای آن که نشانه‌ی قدرشناسی و مصرف بهینه‌ی آب را در استان‌ها و سرزمین‌هایی ببینیم که خود از رانت آب برخوردارند و رونق اقتصادی‌شان مدیون سدهای بزرگ مخزنی و طرح‌های انتقال آب بین‌حوضه‌ای هستند، این نشانه را در سرزمینی دیدم که مردمان سختکوش و شریفش، هرگز با کابوسی به نام کم‌آبی یا بی آبی روبرو نبوده‌اند! چرا؟

در آخرین روز خرداد 1393 - شاهان کوه - فریدون شهر
رفته بودم به دامنه‌های شاهان کوه در مرز سیاسی سه استان اصفهان، لرستان و چهارمحال و بختیاری؛ کوهستانی که حجم آورد آبی سالانه‌اش به حدود ۲ میلیارد متر مکعب می‌رسد و از این منظر شاید یکی از پرآب‌ترین کوهستان‌های وطن باشد (مقایسه کنید با آورد طبیعی زاینده‌رود که از ۸۰۰ میلیون متر مکعب در سال تجاوز نمی‌کند). با این وجود، وقتی نحوه‌ی شستشوی لباس توسط این بانوی هموطن عشایری را دیدم که با کمترین آب ممکن، می‌کوشید تا عملاً نشان دهد که ارزش آب را تا چه اندازه درک می‌کند، دریافتم که مردمان شاهان کوه، چون نام بلند کوهستان‌شان، قدر سرزمین بهشتی‌شان را نیک می‌دانند و موهبت‌های بی‌نظیرش را پاس می‌دارند. دقت کنید که این بانوی عزیز ایرانی، ترجیح می‌دهد دشواری شستشو را بدین شکل بپذیرد، اما به کنار چشمه نرفته و سبب آلودگی آب نشود. در حالی که برخی از ما شهرنشینان به راحتی با آب گوارای لوله‌کشی و پاک، اقدام به شستشوی خودرو شخصی‌مان می‌کنیم! نمی‌کنیم؟

    شاخصی که آشکارا نشان می‌دهد سواد محیط زیستی این بانوی زحمت‌کش، به مراتب بالاتر و والاتر از بسیاری از آنهایی است که شاید از امکاناتی به مراتب بهتر برای فراگیری دانایی و خردمندی و انصاف در زیستن برخوردار بوده‌اند.

    برای مطالعه بیشتر:

  در ستایش تنها شهر ایران که در آن قتل معنا ندارد!