ظاهراً قرار نیست به این زودیها آرامش به هلن برگردد! قطع جنگل و زغالگیری، زراعت دیم در زیراشکوب جنگل و چرای مفرط دام تهدیدهایی هستند که در سه دهه اخیر امان جنگلهای منطقه حفاظتشده هلن را بریدهاند و حالا هم آفات برگخوار و جوانه خوار و سوسکهای چوبخوار در این منطقه جا خوش کردهاند. متأسفانه به نظر میرسد هیچکدام از این عوامل بنیانکن نتوانسته است آژیرهای هشدار را در بین مسئولان و تصمیم گیران محلی به صدا درآورد! چراکه بیمهابا بر تصمیم خود برای کوچ یکی از روستاهای حاشیه به داخل منطقه اصرار دارند.ماجرای این تصمیم جابجایی و کوچ روستای رحیمآباد به داخل منطقه جنگلی حفاظتشده هلن را میتوانید اینجا در خبرگزاری مهر و اینجا در روزنامه اعتماد بخوانید. ... “به بهانه مشکلات اجتماعی، مناطق حفاظتشده را قربانی نکنیم!”
بس نکته غیر حسن بباید که تا کسی مقبول طبع مردم صاحب نظر شود
کشمکش های اخیر بین تعدادی از فعالان محیط زیست ایران و فدراسیون فوتبال بر سر درج نشان یوزپلنگ آسیایی بر پیراهن فوتبالیستهای تیم ملی ایران در بازی های جام جهانی برزیل من را بر ان داشت تا این نوشتار را دردمندانه بنگارم اگرچه در جمع های کوچک خصوصی از چند ماه پیش بدان پرداخته بودم .فکر تبلیغ به نفع حیات وحش ایران از طریق جام جهانی فوتبال توسط فعالان محیطزیست و فرهنگ دوستان این کشور از ابتدا به نظر من که از قضا دستی هم در ورزش های همگانی و محیط زیست دارم انتخاب صحیحی نبود. البته احترام می گذارم به قصد و تلاش طراح آن یعنی همکارعزیزم آقای آرش نوراقایی همچنین مدافعان صادقش. اما آیا صنعت فوتبال نسبتی با محیط زیست دارد؟ خوش بود تا محک تجربه آید به میان تا سیه روی شود هر ... “فوتبال،یوز،محیط زیست”
جمعیت دوستداران طبیعت (جبهه سبز) بروجن با ارسال نامه ای به معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست با اعلام هشدار خطر فراگیر شدن برخوردهای خشونت بار متخلفان محیط زیست با محیط بانان و دوستداران و فعالان این عرصه، از وی خواستند برای جلوگیری از ادامه چنین حرکاتی فکری بیندیشد.به گزارش پایگاه اطلاع رسانی محیط زیست (پام)، این نامه که به بهانه ضرب و شتم علی رضوانی همیار افتخاری محیط زیست بروجن توسط عده ای متخلف شکار تهیه و ارسال شده است، در اصل اذعانی به خلاء های قانونی موجود در برخورد با متخلفان است. در بخشی از نامه به معصومه ابتکار، امضاء کنندگان از علاقمندان به محیط زیست و حفظ آن می خواهند با شکستن سکوت خود و واکنشی دسته جمعی به موضوع ضرب و شتم محیط بانان و دوستداران محیط زیست، عرصه را بر متخلفین تنگ کنند تا اگر گسترش فرهنگ حفظ محیط زیست ... “درخواست جمعی از فعالان محیط زیست از ابتکار برای تشدید برخورد با متخلفان محیط زیستی”
پس از چند دهه آشنایی با خیابان دربند، خیابانی که بخشی از بهترین خاطرههای کوهپیمایی و عشقهای زندگیام را رقم زده، دیگر دلم نمیخواهد به آنجا بروم!
بساز و بفروشی وقیحانه به کجا رسیده؟! هتل دربند را هم خراب کردند تا به جای آن باز هم مجتمع تجاری بسازند… چشم تنگ این دنیادوستان دریده چشم را چه چیز پر خواهد کرد؟!
چه خوشخیال بودم که یازده سال پیش، با ثبت “محور تاریخی و طبیعی دربند” به عنوان اثر ملی، یادداشت “دربند، خاطرهی جمعی تهرانیها” را نوشتم.
گزارش ایسنا از تخریب هتل دربند را در اینجا بخوانید.
آخرین ویلا از مجموعهی هتل دربند که در اسفند گذشته تخریب شد
پس از تخریب ... “در این دربند، دلم میگیرد!”