کنش اجتماعی؛ تخصص؛ خردمندی

برای سام خسروی فرد

 اکثر موضوعات و مفاهیمِ مدرن در فرهنگ ما وارونه دریافت می شود و جملگی با تعصب خاصی آنها را وحی منزل می دانیم. اگرچه ظاهرا افکار بخشی از ایرانیان مدرن و مادی نگر شده اما در روش فکری همچنان ایمانی و نقلی با موضوعات رو به رو می شویم.

یکی از این موضوعات که نیازمند بازنگری اساسی و خردمندانه است، چند و چونِ اظهار نظر کردن است. عده ی زیادی از عامه ی مردم درباره ی موضوعاتی که اطلاعات و آگاهی درستی از آنها ندارند نظر می دهند. این اشتباه بزرگی است و از صدها سال قبل هم گفته اند که اظهار نظر بدون آگاهی، بی خردی و بی شخصیتی است. اما از طرف دیگر، کسانی هم هستند که نمی توانند به درستی تشخیص بدهند که جایگاه حرف تخصصی و حرف غیر تخصصی کجاست. چه حرفی واقعا تخصصی است و باید اهل فن (به معنای واقعی کلمه، و نه هر مدرک داری) حدود و ثغورش را تبیین کند، و چه حرفی عمومی است و با منطق و مشاهده ی غیر تخصصی هم می توان به آن پرداخت. کدام تریبون به متخصصین اختصاص دارد و مخاطب کدام تریبونها، عمومیند.

در موضوعات مربوط به جامعه و محیط زیست به دلیل ارتباط ملموس و حسی عامه مردم، می توان تحلیلهایی ارائه کرد که در چارچوب غیرتخصصی، صحیح و کاربردی باشد. اینکه هر کس تا هر حرفی زد بگوییم”تو در دانشگاه درس این رشته را نخوانده
ای و نمی توانی حتی اسم این موضوع را هم به زبان بیاوری
” در مسائل مربوط به جامعه و
محیط زیست صدق نمی کند. بحث تخصصی جامعه شناسی و اکولوژیک با اظهار نظر عمومی در مورد تبعات ملموس و روندهای مخرب یک پدیده ی خاص متفاوت است. در کشورهای مرجع هم فعال محیط زیست با متخصص محیط زیست و فعال اجتماعی با جامعه شناس متفاوت است و هر کدام میدان نظر و عمل خود را دارند. اما متاسفانه در ایران، کسانی که چند سال تصادفا وارد رشته ی خاصی شده اند و حالا هویتشان با مدرک دانشگاهیشان گره خورده، تلاش می کنند تا دیگران را بی سواد و ناآگاه بنامند.  و این موضوع به نوعی دفاع ازهویتشان – اگرچه هویت کاذب- است.

جدا از ریشه یابی روانی این موضوع، تبعات اجتماعی حاصل از تخریب فعالان
بسیار بزرگ است. دانشگاه – حتی اگر قدرتمند و دانشمند پرور هم باشد-
کارکرد متفاوتی از نهادهای فعالیت اجتماعی دارد. تبختر جاهلانه و مضحک
شبه آکادمیک در ایران باعث شده تا هم نظریات تخصصی راهی به جامعه و کاربردی بودن نیابند و هم فعالین اجتماعی در مواردی خود را بی نیاز از تخصص دانسته و به قضاوتهای عامیانه و اشتباه تن دهند و مردم را به سمت و سوهای نامعلوم هدایت کنند.

توانایی ذهنی تفکیک میان کار تخصصی و کنش عمومی اجتماعی مستلزم
“خردمندی” است؛ صفتی که نایل شدن به آن تلاش و پشتکار بسیار زیادی می
طلبد و با مدارک دانشگاهی و اتیکت های مرسوم طبقه متوسط (مانند فعال، روشنفکر،
منتقد و …) به دست نخواهد آمد.


نوشته شده در: دسته‌بندی نشده