به شیراز که رسیدم -ندانسته و بدون اینکه نخست ،پی ببرم-از خیابان رودکی آغاز کردم و وارد خیابان فردوسی شدم و آنگاه به خیابان حافظ رسیدم و پیش از آنکه به پل تنها رودخانه شیراز ،که بخشی اش را آسفالت کردند!! برسم ،داشتم این گذر عجیبم از خیابانها و ترتیبش را می نوشتم که دوتا و آنگاه دو نفر دیگر جوان شیرازی یکهو آمدند پیشم و پرسیدند چی داری می نویسی ؟…
۵-گفتم -داشتم می نوشتم- از خیابان رودکی که پدر شعرپارسی است گذشتم و به خیابان فردوسی بزرگ رسیدم که استادش رودکی سمرقندی بود و این خیابان که به پایان رسید به خیابان حافظ رسیدم (نمی دانم شما جوانها می دانید این یعنی چه؟)چه اندیشه ی بزرگی در این چینش و نامگذاری اینگونه بوده-درود به او
۴-میدان ارک شیراز(شهرداری)و آن ارک بس سترگ و تماشایی را که از نزدیک می بینی به سازندگانش درود و آفرین می فرستی این ... “ایران را پایانی نیست-امروز شیراز -اگر این چندتا ساختمان در شیراز نباشند؟”