آبگیری سد داریان ضروری است؟!

این یادداشت، با کمی تلخیص در همشهری امروز چاپ شده است.

 چندی پیش، استاندار کردستان از وزیر نیرو خواست که تا پیدا شدن راهی برای “نجات‌بخشی” کانی بل (چشمه‌ی بل) سد داریان آبگیری نشود. از سوی دیگر وزیر نیرو، به تازگی گفته است که «در سدسازی افراط کرده‌ایم». هر دوی این سخنان، در نظر دوستداران محیط زیست و توسعه‌ی پایدار، امیدبخش بوده است؛ پس از چند دهه ستایش از “مهار رودخانه‌ها” و حماسی قلمداد کردن طرح‌های سدسازی، اینک به نظر می‌آید که در این زمینه‌ نگرشی اعتدالی و معقول در میان مسوولان در حال شکل‌گیری است.

 سد داریان، بر روی رودخانه‌ی سیروان در منطقه‌ی اورامان استان کردستان در حال ساخت است. این سد، تا کنون سبب تخریب مستقیم صدها هکتار جنگل بلوط و بنه شده و صدها هکتار باغ و بخش‌هایی از چند روستا و محوطه‌هایی تاریخی را غرق خواهد کرد. سد داریان همچنین موجب تخریب‌های ثانویه‌ی جنگل‌های زاگرسی، به علت نیاز به احداث خانه و باغ و کشتزارهای جدید از سوی مالکان کنونی خواهد شد. همچنین راه‌های دسترسی به ساختگاه سد، رانش‌های ایجادشده،  و محوطه‌های تصرف شده‌ی جدید، باعث آسیب‌دیدگی باز هم بیشتر محیط زیست کوهستانی و حساس منطقه خواهد شد. و دیگر این که سد داریان، “کانی بل” را که چشمه‌ای است عظیم با آب‌دهی سالانه در حدود یکصد و پنجاه میلیون متر مکعب، در زیر یکصد متر آب دریاچه‌ی سد غرق خواهد کرد.

 

نمودی از آن افراط در سدسازی را که وزیر نیرو به آن اشاره کرده، می‌توان در طرح ساخت سد داریان دید که باوجود نامناسب بودن ساختگاه (نزدیکی به گسل، کارستی بودن شدید منطقه و امکان فرار آب) و با وجود غرق شدن زمین‌های کشاورزی، نابودی میراث‌های فرهنگی و طبیعی، و ایجاد نارضایتی‌های اجتماعی، به اجرا درآمده و ادامه یافته است. شوربختانه، طرح‌های سدسازی در منطقه‌ی اورامان و بخش‌های نزدیک به آن، به سد داریان محدود نمی‌شود و چند ده سد بزرگ و کوچک دیگر هم در دستور کار قرار دارد که در صورت به اجرا درآمدن، تاثیر بسیار مخربی بر حیات اجتماعی و طبیعی این منطقه‌ی کوهستانی و حساس خواهد داشت.

ظاهرا یک توجیه “مهم” برای ساخت این سد، جلوگیری از خروج آب از کشور است، اما در این زمینه چند نکته نادیده گرفته شده: نخست این که این آب وارد کشور عراق (بخش کردنشین) می‌شود که بهترین رابطه‌های اجتماعی و دیپلماتیک را با کشور ما دارد و کم ساختن آب ورودی به آن منطقه می‌تواند تاثیر بدی روی رابطه‌ی ما با کشور همسایه داشته باشد. در صورتی که می‌توان با کاربست دوستانه‌ی “دیپلماسی آب” امتیازهای اقتصادی خوب از عراق گرفت. دوم این که وضع ریخت‌شناسی (توپوگرافی) کشور ما به گونه‌ای است که در مجموع فقط حدود پنج درصد از کل آب رودخانه‌های کشور از مرزها بیرون می‌رود؛ این مقدار کم را می‌توان با اصلاح روش‌های آبیاری و با “واردات مجازی” آب (مثلا دریافت محصولات کشاورزی از عراق با نرخ‌های ترجیحی) به دست آورد. سوم این که جمهوری اسلامی می‌تواند با ارایه‌ی یک الگوی تفاهم‌آمیز در این زمینه، به جای روش تصاحب آب در بالادست (کاری ترکیه هم در سرچشمه‌های دجله و فرات می‌کند و حیات منطقه‌ی میان‌رودان را با تهدید روبرو ساخته) سرمشقی ارزنده در منطقه‌ی پر تنش خاورمیانه ارایه دهد.

اکنون بدنه‌ی اصلی سد در مراحل پایانی است و بنا به درخواست و تاکید استاندار کردستان، دست اندر کاران ساخت سد در حال بررسی و اقدام برای “نجات بخشی” چشمه بل هستند. اما واقعیت مسلم این است که چشمه‌ای را که بیش از صد متر در زیر میلیون‌ها مترمکعب آب دریاچه غرق خواهد شد، به هیچ وسیله‌ای نمی‌توان نجات داد و این عملیات “نجات‌بخشی” فقط صرف بودجه‌های بیشتر است. با غرق شدن چشمه بل، سالانه حدود یکصد و پنجاه میلیون مترمکعب آب معدنی خالص و گران‌بها از دست خواهد رفت و در بهترین حالت، با آب پشت سد که به هر حال آلوده به پساب‌‌‌‌‌‌‌‌‌ صدها روستا و شهر و مواد آلی است، مخلوط خواهد شد. همچنین یک پدیده‌ی طبیعی خارق‌العاده و پربرکت و مورد احترام که به عنوان اثر ملی به ثبت رسیده، از مجموع چشم‌اندازهای زیبای سرزمین ایران حذف خواهد شد.

بهتر است سد داریان اصلا آبگیری نشود؛ صرف هزینه‌های سنگین برای ساخت سد، نباید توجیهی برای وارد ساختن زیان جبران ناپذیر به داشته‌های طبیعی‌مان باشد. در شرایط کنونی، باید شرایط را برای کارشناسان مستقل و نمایندگان جامعه‌ی محلی و سازمان‌های مردم‌نهاد برای بحث درباره‌ی سد داریان و دیگر طرح‌های سدسازی در منطقه فراهم کرد. همچنین می‌توان با کشور عراق برای گرفتن امتیازهای اقتصادی وارد گفتگو شد.

Posted in: دسته‌بندی نشده