بلوط ها می توانند…

 به راستی
که بلوط ها به ما انسانها درس صبر و استقامت می دهند؛حتی زمانی که گمان می بری
دیگر امیدی به احیا و بازگشت به حیات نیست.این کوتاه مقدمه ای بود تا شرح بازگشت
یک بلوط را در حیاط خانه بنویسم تا آنانی که نظر می دهند برای کنترل مشکلات
جنگلهای زاگرس باید تمامی درختان آلوده را از ته در بیاوریم تا شاید فرجی شود؛باید
به این دوستان با اطمینان چنین گفت:شما به اکولوژی گونه بلوط علم ندارید،لطفا
نظرات مخرب خود را کنترل کنید.

اواخر سال نود همراه با گروهی از فعالان حوزه جنگلها
و محیط زیست که راهبری آن را ” مظفر افشار ” بر عهده داشت راهی منطقه
شوراب در جنوب خرم آباد شدم؛پس کاشت بلوط در منطقه و هنگام بازگشت به منزل یکی از
بلوط را با هدف کشت در حیاط منزل با خود آوردم؛بعد از چند ماه ” بهار سال نود
و یک ” همان چند برگی که نیز بر نهال بلوط از ابتدا بود،بر زمین ریخت و تنها تنی
کوچک در دل خاک باقی ماند.

در بهار ” نود و دو ” باز هم همان تن کوچک
بود و نگاه من که گمان می کردم دیگر امیدی به احیا نیست؛حتی قصد کردم به طور کامل
نهال را از خاک بیرون بکشم اما با خود گفتم این نهال خشک که جای بر من تنگ
نکرده،بگذار بماند…

تا سرانجام در ” بهار امسال ” شاهد سبز کردن بلوط
در حیاط خانه بودم؛شادی و امید در میان برگهایش موج می زند و حس جنگیدن با تمام
سختی ها و مشکلات را در چشمان هر بیننده ای فریاد می زند…اما درس اصلی اینجاست
که نباید از احیای جنگلهای بلوط نا امید شد؛با صبر و کار گروهی و عدم دخالت های نا
به جا در جنگلهای بلوط می توانیم به آینده این گونه امیدوار بمانیم.

Posted in: دسته‌بندی نشده